جنگلها را به حال خود رها نكنيم
شعبان شتايي
هر كاري به مرور زمان ممكن است دچار خطا و انحراف شود و راهحل برونرفت از آن، بررسي مجدد و رفع اشكالات است. از اين رو، معتقد به اصلاح برخي فرآيندها هستم كه به مرور زمان با پيشرفت علم و ارزيابي و پايشهايي كه انجام ميشود صورت ميگيرد. با اين مقدمه، به طور كلي مخالف انقلاب و تغيير اصلي هستم، زيرا هر چيزي را ميشود اصلاح كرد و نبايد آن را از پايه و اساس ويران كنيم. خراب كردن و از نو ساختن به منزله از بين بردن تمام اصول و قواعدي است كه در گذشته برمبناي يكسري قواعد علمي، كارشناسي و تجربي ايجاد شده است. طرحهاي جنگلداري در گذشته، تقريبا حدود 50درصد جنگلهاي شمال را دربر ميگرفت و حدود 50درصد از جنگلهاي هيركاني بدون طرح بودند. در اين محدودههاي داراي طرح ما تنها در برخي مناطق اشكالاتي داشتيم و نيازمند اصلاحاتي بوديم كه بايد انجام ميشد اما در بقيه موارد
نه تنها جنگلهاي ما خراب نشدند بلكه شرايطشان ارتقا پيدا كرد. نمونه آنها، طرح «وطنا»، «لوه» يا طرح جنگلهاي دانشگاهها است كه به بهبود عرصههاي جنگلي منجر شدند.
با اين توضيح مقدماتي، مخالف توقف كامل طرحهاي جنگلداري هستم و معتقدم به جاي توقف، ميتوانستيم اشكالات را اصلاح و در كنار آن در برخي مناطق به شكل پايلوت طرح جايگزين را تهيه و اجرا كنيم. در اين بازه زماني هم مشكلات طرح جايگزين و بازخوردهاي آن را گرفته بوديم و پس از موفقيت آنها را به ساير مناطق تسري ميداديم.
اگر جنگلهاي ما در قالب طرحهاي جنگلداري به خوبي مديريت شوند، به اين معنا كه در آنها مجموعهاي از فعاليتهايي احيايي، پرورشي و توسعهاي انجام شود و در قالب اين فعاليتها، برشهايي براي استمرار توليد و پرورش و اصلاح تودهها اعمال شود، ميتوانيم مجموعهاي از توليدات چوبي هم داشته باشيم كه به چرخه اقتصادي طرح كمك كرده و به اين ترتيب اقتصاد درونزا شكل بگيرد. با اين حال، از آنجايي كه طرحهاي جنگلداري كنار گذاشته شدهاند و طرح توقف بهرهبرداري به قانون تبديل شده است من به آن احترام ميگذارم اما معتقدم هر چه زودتر بايد اين طرح جايگزين تهيه و براي اجرا به سازمان جنگلها سپرده شود تا جنگلهاي ما از اين بلاتكليفي محض رها شوند.
از سال 1396 كه دستور وزير براي توقف طرحهاي جنگلداري (بهرغم اجازه قانون به توقف تدريجي طي سه سال) صادر شد، تاكنون بسياري از سرمايههاي جنگلهاي ما اعم از جادهها، تاسيسات، تودههاي پرورشي و در حال احيا و جنگلهاي دستكاشت به حال خود رها شدهاند و تخريب زيادي در آنها رخ داده است. در اين وضعيت بازگشت به حالت اوليه، نيازمند سرمايههاي زياد و هنگفتي است. ما ميتوانستيم به جاي توقف، طرحهاي مشكلزا را از دستور كار خارج كنيم و به جاي آنها طرحهاي اصلاحي نوشته تا به عنوان طرحهاي پايلوت پياده شوند و با موفقيت هر طرح آن را به ساير مناطق تسري دهيم.
عضو هيات علمي دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي استان گلستان