مهدي تاج، رييس مستعفي فدراسيون فوتبال در يك مصاحبه خيلي زيرپوستي مسووليت انتخاب ويلموتس را انداخت گردن وزير ورزش. واقعيت اين است كه اگر مسابقات جهاني بازي «كي بود؟ كي بود؟ من نبودم» برگزار شود بدون شك مديراني از ايران ميتوانند با اختلاف مقام نخست را كسب كنند. اما اگر همين مسابقات به شكل داخلي انجام بگيرد، مديران فوتبال و ورزش احتمالا ميتوانند تمام رقباي داخليشان را شكست دهند. اين جزو معدود مسابقاتي است كه نسخه داخلياش از نسخه جهانياش سطح بالاتري دارد.
افشاگري تاج
مهدي تاج بعد از مدتها غيبت در برنامه بدون تعارف پخش خبري 20:30 روبهروي يك خبرنگار نشست تا به ابهامات قرارداد ويلموتس پاسخ دهد. درمورد اين مصاحبه در بخش بعد مفصل حرف ميزنيم. تاج در ميان اظهاراتش يك نام جديد رو كرد تا سوالات در مورد نحوه انتخاب ويلموتس پيچيدهتر شود. تاج با نشان دادن نامهاي به دوربين گفت: «وزير ورزش در نامهاي ويلموتس را معرفي كرد. در واقع نامهاي به وزير ورزش و جوانان ارسال شده بود و او را معرفي كرده بودند. طبيعي هم بود. وزير هم اين نامه را براي بررسي و به فدراسيون فوتبال فرستاد.» او در واكنش به اينكه چه كسي اين نامه را به وزير ورزش و جوانان ارسال كرده بود، يادآور شد: «مركز فرهنگي ايران و هلند اين نامه را به وزارت ورزش فرستاد و ويلموتس، لوپتگي و رنار را پيشنهاد كرده و گفته بود اين مربيان براي هدايت تيم ملي بهترين هستند. پيش از اين مهدي تاج در يك استوري ادعا كرده بود بهزودي افشاگريهايي در مورد قرارداد ويلموتس خواهد كرد. با اين حساب به نظر ميرسد نام بردن از وزير ورزش و يك مركز فرهنگي همان افشاگري وعده داده شده باشد.
مركز فرهنگي ايران و هلند
اما مركز فرهنگي ايران و هلند چيست و دقيقا چه كار ميكند؟ شهريور سال 1395 مسعود سلطانيفر كه آن زمان معاون رييسجمهور و رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بود، به شهر لاهه در كشور هلند سفر كرد. سلطانيفر در سفرش مركزي را به اسم مركز فرهنگي ايران و هلند افتتاح كرد. سلطانيفر در آن سفر هدف از تاسيس چنين مركزي را «بهبود روابط اقتصادي و تجاري دو كشور به دور از مناقشات و جنجالهاي سياسي» عنوان كرد. اما با اينكه يك مقام دولتي مركز را افتتاح كرده بود، گفته شد كه اين مركز زيرنظر بخش خصوصي فعاليت خواهد كرد. آن زمان شخصي به نام مازيار تشكري تيمجاني مديريت مجموعه را برعهده داشت. تيمجاني بعد از شروع فعاليت اين مركز در يك مصاحبه گفت: «دفتر مركز فرهنگي تجاري ايران و هلند با حمايتهاي همهجانبه سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري تاسيس شده است.» مازيار تشكري تيمجاني يكي از فعالان بخش صنايع دستي است كه برخلاف همكارانش در فضاي مجازي چندان فعاليت مشخصي ندارد. تنها اخباري كه از او موجود است برميگردد به افتتاحيه مركز، دريافت لوح تقدير از سومين مراسم تجليل از صادركنندگان، فروشندگان و فروشگاههاي اينترنتي برتر صنايعدستي كشور در سال 95 و يك مصاحبه در بهمن همان سال در حاشيه بيستوهفتمين نمايشگاه ملي صنايعدستي. تشكري در آن مصاحبه هدف از تاسيس مركز فرهنگي ايران و هلند را، علاوه بر پيگيري بحث تجاري، عرضه چهره متفاوتي از ايران به اروپاييان عنوان كرد و در توضيح ويژگيهاي آن گفت: «اين مركز شامل سه طبقه است كه علاوه بر قسمتهاي تجاري، طبقه همكف آن يك فروشگاه است كه صنايعدستي متفاوت ايراني مانند فرش در آن عرضه ميشود و يك بخش كافهترياي ايراني هم دارد.»
البته خود مركز هم بعد از چند ماه به طور كامل فعاليتش را لااقل در فضاي رسانهاي كاهش داد، به شكلي كه وقتي نام اين مركز را در گوگل سرچ ميكنيم تنها به چند خبر برميخوريم كه مربوط به سالهاي 95 تا 96 ميشود و بعد از آن انگار اين مركز ديگر وجود خارجي نداشته است.
حال سوال اينجاست كه رابطه اين مركز با معرفي ويلموتس به وزارت ورزش چيست؟ مركزي كه تمام فعاليتهايش در حوزه مسائل فرهنگي است چطور و بر چه اساسي اعلام كرده بهتر است فدراسيون فوتبال ايران از بين لوپتگي، رنار و ويلموتس يك نفر را انتخاب كند؟ تازه اگر مربيان معرفي شده هلندي ميبودند باز حضور اين مركز قابلقبولتر بود اما همانطور كه ميدانيم لوپتگي اسپانيايي است، رنار فرانسوي و ويلموتس بلژيكي! علاوه بر اين بايد پرسيد مركز فرهنگي ايران و هلند كه يك مجموعه خصوصي است آيا ميتواند نامهاي مستقيم به وزير ورزش و جوانان بنويسد؟ و آيا اين نامه آنقدر مهم است كه وزير را مجاب كند آن را پاراف كرده و به فدراسيون ارسال كند؟ حتي اگر صرفا زير آن نوشته باشد: «جهت بررسي.»
مصاحبه سفارشي
بيشك مطرح شدن نام وزير ورزش و مركز فرهنگي ايران و هلند سوالات زيادي را به وجود آورده كه بايد به دقت بررسي و پاسخ داده شود. از اينكه مازيار تشكري تيمجاني كيست و چه نسبتي با وزير ورزش دارد بگيريد تا اينكه اين موسسه و شخص وزير چه نفعهاي احتمالي در همكاري با 3 مربي نامبرده داشتند. با تمام اين تفاسير هنوز بايد بپذيريم متهم اصلي و شماره يك قرارداد با ويلموتس كسي نيست جز مهدي تاج. اوست كه درنهايت قرارداد با ويلموتس را امضا كرده و اگر در زمان مذاكره يا امضا تحت فشار خاصي قرار گرفته بود، بايد همان موقع اعلام ميكرد. كما اينكه او خودش اعتراف كرده نامهاي كه از طرف وزارت برايش آمده حالت دستوري نداشته و صرفا يك رويه معمول بوده است.
اما تاج در برنامه بدون تعارف 20:30 نه تنها به چالش كشيده نشد، بلكه به نظر ميرسيد تمام سوالها از قبل آماده شده بودند و او با كمال خونسردي مثل دانشآموزي كه سوالهاي امتحان را از قبل ميدانسته به سوالات پاسخ داد. لحن علي رضواني به عنوان مصاحبهكننده هيچ نشاني از تلاش براي كشف حقيقت نداشت و جوري از مهدي تاج سوال ميكرد كه مبادا رييس سابق فدراسيون فوتبال ناراحت شود. رضواني همان كسي است كه وقتي ميخواهد يك نفر را تخريب كند از هيچ كوششي فروگذار نميكند. در ماجراي حمله به علي دايي، رضواني مشكلات فني را كه ممكن است براي هر سرمربياي در فوتبال رخ بدهد ربط داد به جمله دايي كه گفته بود: «من سه بار در جمهوري اسلامي به خاطر احقاق حقم اخراج شدم» و همچنين انتقادات او از كارخانه سايپا. رضواني چند ماه پيش و در ماجراي مربوط وريا غفوري كه با تيشرت دختر آبي وارد زمين شده بود هم نشان داد معني دقيق چالش را خوب ميداند. در آن تيزر رضواني با نشان دادن غفوري و ساير فوتباليستها كنار ماشينهاي گرانقيمت و بعد كات زدن به دختران معلول سعي كرد با فرمول قديمي تقابل فقير و غني كاپيتان آبيپوشان را تخطئه كند.
با اين حال همين خبرنگار تند و تيز وقتي در مقابل رييس فدراسيوني قرار ميگيرد كه عجيبترين قرارداد تاريخ فوتبال ايران را به امضا رسانده با لبخند و استفاده از واژه «مخلصم» مصاحبه را پيش ميبرد. وقتي تاج گفت مدام در رسانهها ميگفتند قرارداد ويلموتس 7 يا 8 ميليون يورو است در حالي كه او تنها سالي 2.2 ميليون ميگرفته، رضواني نگفت منظور منتقدان دقيقا قرارداد 3 ساله ويلموتس بوده است كه با مجموع پاداشها به رقم 7.8 ميليون يورو ميرسد. وقتي تاج مدعي شد ما با پيشنهاد وزير ورزش در گنجاندن بند نحوه پرداخت غرامت فسخ زرنگي كردهايم و اين «شاهبيت» قرارداد با ويلموتس است؛ بندي كه ميگويد در هر صورت، چه ايران فسخ كند چه ويلموتس، ما بايد 3 ماه حقوق را به عنوان جريمه بپردازيم، نپرسيد چطور اينكه ما بايد تحت هر شرايطي جريمه بدهيم، نپرسيد چطور نام اين «كار» ميشود زرنگي؟
رضواني در واقع هيچ سوالي از تاج نپرسيد. او نپرسيد چرا شخصي كه نهايتا دستمزدش بايد سالي يك ميليون ميبود را با دستمزدي 2.2 ميليون يورويي استخدام كرديد؟ همانطور كه نگفت به نظر ميرسد شما عامدانه ويلموتس را به سمتي سوق داديد كه بتواند شكايت كرده و تقاضاي غرامت كند و اين داستان مشكوك است. رضواني حتي وقتي تاج گفت فيفا هنوز نتوانسته به خاطر تحريمها مطالباتمان را بدهد نگفت ثابت شده ما طلب چنداني از فيفا نداريم اما شما همچنان بحث مطالبات از فيفا را مطرح ميكني! در يك كلام ميتوان گفت رضواني و برنامهاش همه تلاششان را كردند تا مهدي تاج را تطهير كنند و توپ را به زمين ديگري بيندازند؛ زمين ديگري كه در آن ردپاي وزير و به تبع آن دولت به چشم ميخورد. اين مصاحبه آنقدر نااميدكننده است كه تاج توانست در آن ادعا كند: «من توضيحاتم را ميدهم تا ببينيم ويلموتس نقطه مثبت فدراسيون بوده يا منفي!»
وزير جواب ميدهد
بعد از مصاحبه تاج و مطرح شدن نام وزير و مركز فرهنگي ايران و هلند، روابط عمومي وزارت ورزش و جوانان در بيانيهاي پاسخ ادعاهاي تاج را داد. در توضيحات وزارت ورزش آمده است: «توجه به برخي مطالب مطروحه در مصاحبه آقاي مهدي تاج، رييس پيشين فدراسيون فوتبال، روابط عمومي وزارت ورزش و جوانان لازم ميداند توضيح دهد كه وزير ورزش و جوانان آقاي ويلموتس يا هر مربي ديگري را به فدراسيون فوتبال معرفي نكرده است، بلكه همانطور كه آقاي تاج در مصاحبه با بخش خبري20:30 جمعه شب گفتند وزير ورزش و جوانان صرفا نامه «انجمن فرهنگي ايران و هلند» كه در آن سه مربي خارجي باسابقه در تيمهاي ملي و باشگاهي كشورهاي مختلف معرفي شده بودند را «براي بررسي» به فدراسيون فوتبال ارجاع داده و اين يك رويه معمول است كه برخي افراد، نهادها يا سازمانها در مورد فدراسيونها پيشنهاد يا درخواستي دارند كه براي وزارت ورزش و جوانان ارسال كرده و وزارت ورزش و جوانان اين نامهها را به فدراسيونهاي مختلف براي بررسي ارجاع ميدهد.
ضمن اينكه هر كسي كمترين آشنايي با نامهنگاري و ادبيات اداري داشته باشد، ميداند عبارت «بررسي» به معناي دستور اقدام نبوده بلكه براي بررسي جوانب امر و اتخاذ تصميم توسط آن فدراسيون است و طبعا انتخاب و عقد قرارداد با افراد و مربيان تيمهاي ملي از اختيارات و مسووليتهاي كامل فدراسيونهاست و وزارت ورزش و جوانان هيچ دخالتي در انتخاب مربيان نداشته و ندارد.»
آيا وزير واقعا دخالت نميكند؟
بدون شك ادعاي بيطرفي وزير ورزش در انتخاب سرمربي تيم ملي فوتبال پذيرفتني نيست. همه ميدانيم كه ساختار سلسله مراتب تصميمگيري در چنين مسائل حساس و بزرگي به چه صورت است. كما اينكه هنوز علي دايي معتقد است او را رييسجمهور وقت بركنار كرده است و در زمان كيروش هم وقتي بحث تمديد قرارداد يا قطع همكاري با او مطرح ميشد، مدام نام وزير ورزش و حتي مقامات بالاتر نيز به گوش ميرسيد. وزير ورزش تا همين دو روز قبل در مجمع فدراسيون حق راي داشت و اصلا اشكال فيفا به اساسنامه فدراسيون فوتبال دخالتهاي وزير ورزش بوده است. البته طبق توافقاتي كه در دو روز گذشته صورت گرفت، نام وزير از اعضاي مجمع حذف شد تا اين مشكل به نوعي براي فيفا حل شود.
در چنين شرايطي ادعاي استقلال فدراسيون در انتخاب، مذاكره و بستن قرارداد با ويلموتس خندهدار به نظر ميرسد. اما آنچه در حال حاضر گرفتارش هستيم همان بازي «كي بود؟ كي بود؟ من نبودم» است كه توسط تاج و وزارت ورزش در حال انجام است. آنچه ميتواند ابعاد ماجرا را روشن كند همانطور كه در «اعتماد» ديروز خوانديد، ورود دادستاني و نهادهاي اطلاعاتي به پرونده و همچنين يك استنطاق تلويزيوني سفت و سخت از وزير ورزش و مهدي تاج است. شايد در چنين شرايطي جاي خالي عادل فردوسيپور بيش از گذشته احساس شود. مطمئنا اگر او به جاي رضواني مقابل مهدي تاج نشسته بود، رييس مستعفي فدراسيون نميتوانست با فراغ بال و لبخند روي لب از پاسخ دادن به ابهامات طفره برود.
عليه فراموشي
در چند سال اخير عبارت «كميته تحقيق و تفحص» زياد به گوشمان خورده است؛ از تحقيق و تفحص براي پيدا كردن علل آتشسوزي پلاسكو بگيريد تا تحقيق و تفحص از استقلال و پرسپوليس. نتايجي كه اين تحقيق و تفحصها مخصوصا در حوزه ورزش داشته به هيچ عنوان قابلقبول نبوده است. سازمان بازرسي هم در چند سال گذشته چندين بار اعلام كرده است به پروندههاي فوتبال ورود ميكند كه آن هم متاسفانه نتيجهاي دربر نداشته است. از سال 90 تا به امروز سازمان بازرسي در پروندههايي نظير فساد در فوتبال، مديران بازنشسته، افزايش بيرويه دستمزد بازيكنان، اساسنامه فدراسيون فوتبال و چندين پرونده ديگر اعلام ورود كرد اما نتيجهاي حاصل نشد. حال بايد اميداور بود اينبار ماجرا فرق كند و اين نهادها با همكاري يكديگر به معناي واقعي كلمه مو را از ماست بيرون بكشند، چراكه اگر يك ماه از اين موضوع بگذرد ديگر كسي يادش نميآيد كه ويلموتس چطور آمد و چطور رفت و چطور پولش پرداخت شد. مگر اينكه نتيجه راي شكايت متقابل فدراسيون و ويلموتس بيايد و آن موقع دوباره اين داستان سر زبانها بيفتد.
بيشك مطرح شدن نام وزير ورزش و مركز فرهنگي ايران و هلند سوالات زيادي را به وجود آورده كه بايد به دقت بررسي و پاسخ داده شود. از اينكه مازيار تشكري تيمجاني كيست و چه نسبتي با وزير ورزش دارد بگيريد تا اينكه اين موسسه و شخص وزير چه نفعهاي احتمالي در همكاري با 3 مربي نامبرده داشتند. با تمام اين تفاسير هنوز بايد بپذيريم متهم اصلي و شماره يك قرارداد با ويلموتس كسي نيست جز مهدي تاج.
ادعاي استقلال فدراسيون در انتخاب، مذاكره و بستن قرارداد با ويلموتس خندهدار است. اما آنچه در حال حاضر گرفتارش هستيم همان بازي «كي بود؟ كي بود؟ من نبودم» است كه توسط تاج و وزارت ورزش در حال انجام است. آنچه ميتواند ابعاد ماجرا را روشن كند همانطور كه در «اعتماد» ديروز خوانديد، ورود دادستاني و نهادهاي اطلاعاتي به پرونده و همچنين يك استنطاق تلويزيوني سفت و سخت از وزير ورزش و مهدي تاج است