كتابخانه
كتابي كه مشروطه را انقلاب ناقص ميخواند
«مشروطه ايراني» اثر ماشاالله آجوداني بار ديگر در انتشارات اختران بازنشر شد. اين دوازدهمين چاپ كتاب «مشروطه ايراني» است. كتاب ۱۹ بخش دارد كه ذيل دو سر فصل كلي «قدرت و حكومت» و «از دفتر روشنفكري» سامان يافتهاند. نهضت مشروطه و مفاهيم اساسي مرتبط با آن، به ويژه مقولاتي چون ولايت فقيه، تلقي شيعه از حكومت، مفاهيم ملت و دولت، نوع ارتباط آنها با يكديگر و مفهوم جديد ملت، همچنين نقش و تاثير انديشهها و آثار روشنفكران عصر قاجار، بهويژه دوره ناصري و دوران مشروطه، مانند مشيرالدوله، مستشارالدوله، رشديه، امينالدوله، ميرزا ملكمخان، آخوندزاده، ميرزا آقاخان كرماني و ديگران در روند تحولات و ايجاد گسترش يا تغيير مفاهيم اساسي پيش گفته، موضوع كتاب حاضر را تشكيل ميدهند. بخش مهمي از اين كتاب به بحث درباره حكومت و مهمتر از آن به بحث درباره تلقي شيعه از حكومت اختصاص يافته و دامنه بحث به موضوع ولايت در عرفان ايراني هم كشيده شده است. آجوداني در اين كتاب نهضت مشروطه را يك «انقلاب ناقص» مينامد و بر اين اعتقاد است كه «انقلاب ناقص مشروطه نتوانست به يكي از مهمترين آرزوهاي مشروطهخواهان يعني آرزوي اتحاد ملت و دولت جامه عمل بپوشاند و نقطه پاياني بر اين اختلاف ديرينه نهد.
كيارستمي عكاس كيارستمي فيلمساز
«كيارستمي؛ پشت و روي واقعيت» نوشته يوسف اسحاقپور و ترجمه محمدرضا شيخي به چاپ دوم رسيد. اين كتاب نهمين مجلد از مجموعه «فيلمها و احساسها»ي نشر شورآفرين است. كتاب متشكل از ترجمه دو جلد كتاب حدود ۱۰۰ صفحهاي است كه نخستين جلد آن در فرانسه در سال ۲۰۰۲ منتشر شد. در اين جلد نويسنده آثاري از كيارستمي اعم از عكس و فيلم را كه تا سال ۲۰۰۲ پخش يا نمايش داده شده بودند، مورد بررسي قرار داده است. در اين مجلد كه بخش نخست نسخه ترجمه را تشكيل ميدهد، كيارستمي سينماگر و عكاس را در نظر داشته و هر دو وجه فعاليتهاي اين مولف را به صورت قطعهنگاري مورد بررسي قرار ميدهد. بر اين اساس در جلد نخست مخاطب الزاما با نقدهاي مجزا روي تكتك فيلمهاي كيارستمي مواجه نيست. يوسف اسحاقپور در حوزههاي سينما، ادبيات، نقاشي، سياست و فلسفه فعاليت دارد. او در سال 1319 در ايران متولد شد، در ۱۸سالگي براي تحصيل در رشته سينما به فرانسه رفت. اسحاقپور فيلمبرداري را در مدرسه لويي لومير و كارگرداني و مونتاژ را در موسسه مطالعات عالي سينمايي و فلسفه را در سوربن و جامعهشناسي ادبيات و هنر را در مدرسه عملي مطالعات عالي پاريس آموخت و بعدها در دانشگاهي در پاريس تدريس كرد. او به عنوان مولف كتاب براي ترجمه فارسي آن نيز مقدمه راهگشايي نوشته است.
از محمدرضا شيخي مترجم كتاب هم پيش از اين آثاري در حوزههاي سياست و سينما منتشر شده است.
من مينا را كشتم
رضا باباخانلو، نويسنده داستان «من مينا را كشتم» همان ابتدا به نوعي تكليف خود را با خواننده روشن ميكند: «تقديم به داريوش مهرجويي كه هامون را خلق كرد. به خسرو شكيبايي كه هامون را نقش كرد و به كساني كه بخشهايي از من مينا را كشتم را خود زندگي كردند...» باباخانلو همان ابتدا آدرس ميدهد به نسلي از علاقهمندان سينما و ادبيات تعلق دارد كه مهر هامونبازها بر روح و جانشان خوش مينشيند. داستان كتاب من مينا را كشتم بين دو زمان در رفتوآمد است. زمان حال كه همه چيز بههم ريخته و شروعش با رخ دادن يك قتل آغاز ميشود و زمان گذشته كه پيشينه شخصيتها و روابط آنها را توضيح ميدهد؛ پيشينهاي كه از زمان دانشجويي و با اولين كلاسِ درس دانشگاه آغاز ميشود. درنهايت اين دو زمان به هم ميرسند و پرده از معماهاي داستان برميدارد. محور داستان براساس تحقيقهاي دانشجويي پيش ميرود كه اين تحقيقها پاي تراژدي كشتن از فرط عشق و فيلم هامون را به داستان باز ميكند. شخصيتهاي كتاب من مينا را كشتم عشق را در كنار تنفر تجربه ميكنند و اين حس دوگانه شما را تا پايان داستان ميبرد.