آزادي اتباع و غفلت فرانسه
مقامات بلندپايه اين حزب عليه ترامپ و مخالفت با كانديداتوري مجدد او شد، مواضع منطقي و مبتني بر حسن نيت و انساندوستانه جمهوري اسلامي ايران براي آزادي كليه زندانيان دو كشور در حال به بار نشستن بوده و طي چند روز گذشته دو تن ديگر از دانشمندان ايراني دربند در ايالات متحده كه بعضا سالها به دلايل واهي در زندان به سر بردهاند، آزاد و راهي ميهن اسلامي شدهاند. در مقابل اين اتفاق و نظر به بيماري «مايكل وايت» نظامي سابق نيروي دريايي امريكا كه به دلايل امنيتي و داشتن شاكي خصوصي از مدتها پيش در ايران بازداشت شده بود و چندي پيش به جهت مداوا و گذراندن مرخصي استعلاجي در اختيار مقامات سفارت سوييس به عنوان حافظ منافع امريكا در ايران قرار گرفته بود با طي مراحل قانوني و نظارت نهادهاي مربوطه از ايران اخراج و پس از توقف كوتاهي در سوييس عازم كشورش شد. هر چند در تهران و واشنگتن، وجود هر گونه «شائبهاي» در مورد مبادله «مايكل وايت» دانشمندان ايراني منتفي اعلام شده است ليكن تاكيد هميشگي جمهوري اسلامي ايران براي بازگرداندن كليه ايرانياني كه در ايالات متحده در حبس هستند به دامن گرم خانوادههايشان، ثمرات عملي خود را فارغ از هر گونه برداشت سياسي داخلي و خارجي از اين تبادلات انساني به جاي گذاشته است. دونالد ترامپ كه در اثر وقايع اخير داخل امريكا به تدريج از حمايتهاي درون حزبياش كاسته شده و طي روزهاي گذشته جورج بوش پسر رييسجمهور جمهوريخواه پيشين و ژنرال سابق كالين پاول وزير خارجه و رييس ستاد مشترك سابق ارتش امريكا از حزب جمهوريخواه ضمن اعلام مواضعي صريح و آشكار با سياستهاي آقاي ترامپ مخالفت و با دوري جستن از او خاطرنشان كردهاند كه به رقيبش از حزب دموكرات امريكا يعني جو بايدن راي ميدهند، همچنان با پيگيري جدي موضوع آزادي امريكاييها در پيامي به مناسبت آزادي «مايكل وايت» اين تمايل را به طرز آشكاري بيان كرده است. بر پايه گزارش خبرگزاري فرانسه، واشنگتن مدعي است كه همچنان 5 امريكايي ديگر در ايران به سر ميبرند در حالي كه اين رقم در مورد ايرانيان در بند در امريكا بالغ بر ۱۸ تن بوده كه تعداد زيادي از آنها پس از اعلام خروج يك طرفه آقاي ترامپ از موافقتنامه هستهاي بين ايران و گروه كشورهاي موسوم به پنج به اضافه يك در ارديبهشت ماه سال ۱۳۹۷ و در دستور كار قرار گرفتن «سياست به اصطلاح فشار حداكثري» امريكا عليه ايران بازداشت و زنداني شدهاند. فارغ از اينكه پس از تحولات مربوط به آزادي و بازگشت دو تن از دانشمندان ايراني محبوس در ايالات متحده به كشور با عكسالعملهاي بعضا زاويهداري با اصل پرونده تبادل زندانيان كه موضوعي بشردوستانه و انساني و وظيفه ذاتي براي هر دولت مسوولي است كه بايد از منافع اتباع و هموطنان مشكلدار خود دفاع كند، روبهرو شديم اعلام مواضع مجدد فرانسويها در خصوص حكم قطعي اعلام شده براي يك تبعه ايراني به نام خانم عادلخواه نيز در نوع خود از نظر زماني و مصادف شدن با آزادي يك تبعه امريكايي در ايران قابل توجه بود. امانوئل مكرون، رييسجمهور فرانسه در پيامي كه به مناسبت شروع دومين سال حبس خانم عادلخواه صادر كرده است با تاكيد بر بازداشت در ايران اضافه كرده كه زنداني بودن او همچنان غيرقابل پذيرش است.
رييسجمهور فرانسه در ادامه پيام خود و تعرضي بين و دخالت در امور داخلي جمهوري اسلامي ايران خاطرنشان ميكند كه پيام من به مسوولان ايراني اين است كه عدالت حكم ميكند كه هموطن ما هر چه سريعتر آزاد شود. ادبيات پيام رييسجمهور فرانسه كه اين بار ظاهرا توسط وزارت خارجه فرانسه ديكته شده و داراي محتواي مشابهي با اظهارات چندي قبل «ژان ايو لودريان» وزير خارجه اين كشور است كه حكم صادره در مورد اين تبعه ايراني را سياسي تلقي كرده و آشكارا روند قضايي منتج به حكم صادره در مورد پرونده اين فرد را فاقد عنصر عدالت دانسته و آن را زير سوال برده است. از طرفي فرانسوي قلمداد كردن تابعيت اين تبعه ايراني در موضعگيري رسمي رييسجمهور فرانسه، تعرض ديگري به مباني حقوقي و شهروندي جمهوري اسلامي ايران است كه عبور از كنار آن نبايد به سادگي انجام پذيرد. اگرچه در عكسالعمل به اين پيام و اظهاراتي كه از سوي وزير خارجه فرانسه بيان شده، موضعي كلاسيك و روتين اعلام و با آن مخالفت شده است ليكن عمق كجفهميهاي عمدي و مغرضانه مندرج در پيام به واكنشي متين و سنجيدهتر از يك اظهارنظر سخنگويي نياز و ضرورت دارد. از طرف ديگر نكته ظريفي كه اظهارنظر توام با اشكالات غيرقابل انكار پيام رييسجمهور فرانسه نسبت به يك شهروند ايراني به همراه دارد، همزماني آن با تحولاتي است كه در خصوص آزادي دانشمندان ايراني و يك تبعه امريكايي رخ داده و به نحوي بيانكننده اين واقعيت است كه فرانسويها با حساسيت بالايي تحركات و اتفاقات حادث در مناسبات تهران و واشنگتن را دنبال ميكنند. در ثاني ملاحظه بسيار قابل توجه ديگر اين پيام و زمان صدور آن، عدم توجه و حساسيت كاخ اليزه به ميزان تاثيرگذاري منفي و مشكلآفريني است كه ادبيات گزنده و تحريككننده آن به جاي تسهيل و مساعدت در حل يك موضوع انساندوستانه، معضلي همچون دخالت در امور داخلي يك كشور را به ذهن متبادر ميكند و اين هم از «هنر» و خلاقيتهاي ذاتي و هميشگي آقاي «ژان ايو لودريان» وزير خارجه فرانسه است كه ميتواند در اينگونه مواقع در مقابل باز شدن هر گونه پنجره و فضايي براي تنفس طبيعي در مناسبات تهران و پاريس متقابلا مانعتراشي و سنگاندازي را در دستور كار قرار دهد. اين نوع شگردهاي آقاي لودريان كه ميتواند به سفارش ارتجاع عرب منطقه باشد براي اولين و يا آخرين بار نبوده و اعلام مواضع عمومي، گزنده و نيشدار او در اين مواقع براي ايجاد وقفه و توقف در مسير حركتي مناسبات ايران و فرانسه طراحي شده است و مثالهاي متعدد در ادوار مختلف گذشته در اين خصوص نيز وجود دارد. لذا به نظر ميرسد كاخ اليزه و تشكيلات مشاوره ديپلماتيك رياستجمهوري كه نگاهي نسبتا متفاوتتر و متوازنتر از Quais de Orsay كاخ وزارت خارجه «نئوكان» فرانسه به آرامشبخشي در روابط تهران و پاريس توجه ميكند بايد با حساسيت و دقت بيشتري نسبت به فرصتها و دريچههايي كه امكان گشايش عملي در توقعات امانوئل مكرون براي ترسيم روابطي متفاوت با جمهوري اسلامي ايران نسبت به آنچه ايالات متحده به دنبال آن است به سادگي عبور نكند.