آنچه از كرونا آموختيم
يوسف حيدري|يكي از خوبيهاي كرونا كه لابد در گفتوگوها و اظهارنظرهاي مختلف خواندهايد، تغيير سبك زندگي است؛ البته تغيير مثبت. از كاهش سفرهاي پرخرج گرفته تا كاستن هزينههاي غيرضروري . آيا چنين رويكردي از سر اجبار ميتواند زمينهساز فرهنگي دايمي باشد؟ آيا ميتوان مراسم ختم يا عروسي را پس از اين هم كم خرج و جمع و جور برگزار كرد؟مژگان يكي از كساني است كه دوست ندارد تغيير اجباري اين روزها در سبك زندگياش هميشگي باشد اما ميگويد اگر كرونا مهار نشود و به امنيت و آرامش رواني نرسد، ترجيح ميدهد با اين تغييرات كنار بيايد: «من دو فرزند دارم و سالهاست كه خانهدارم. من و همسرم تا قبل از كرونا خيلي اهل مسافرت و ميهماني بوديم و براي آخر هفتهها با بچهها برنامهريزي ميكرديم؛ رستوران ميرفتيم و... در طول سال هم يكي دو بار مسافرت خارج از كشور داشتيم. اما كرونا باعث شد سه ماه خانهنشين شويم و حتي پدر و مادرمان را هم نبينيم. مگر چند ماه ميشود ميهماني نرفت؟ نميتوانيم يكسره همهچيز را به تعويق بيندازيم و بالاخره يك روز بايد از اين وضعيت خارج شويم. كنار آمدن با اين تغيير در سبك زندگي براي من خيلي سخت است. بايد هر روز در خانه غذا درست كنم و به درس و مشق بچهها برسم؛ كاري كه تا قبل از كرونا كمتر انجام ميدادم.»محمود مدير يك سايت محصولات پتروشيمي است و تغييرات در سبك زندگي و كارياش را بسيار محسوس ميداند و معتقد است اين تغييرات گاهي مثبت و در برخي موارد هم منفي بوده است: «بعد از كرونا سبك زندگي ما به اجبار تغيير كرد. دوركاري يكي از همين تغييرات بود كه به نظرم خيلي هم مثبت بود. رعايت بهداشت و نظافت يكي ديگر از تغييرات مثبت در سبك زندگي مردم است و اين تغيير در محل كار بيشتر از گذشته شده است. ما اين مدت سعي كرديم همه خريدهاي خانه را اينترنتي انجام بدهيم و اين يكي از تغييرات اساسي در سبك زندگي ما است كه تا پيش از اين تجربه نكرده بوديم. قناعت كردن آن هم به شكل اجباري يكي ديگر از تغييرات محسوس زندگي ما است ما سعي كرديم خريد مواد غذايي و بهداشتي را در اولويت قرار دهيم. اين نوع سبك زندگي مطلوب ما نيست و از آن راضي نيستيم اما انسان خيلي زود به همهچيز عادت ميكند. شايد از لحاظ مادي باعث شده باشد كمتر خرج اضافه داشته باشيم اما روح و روان ما با اين نوع سبك زندگي قرابتي ندارد.»مريم از جمله افرادي است كه بعد از مرگ پدر تغييرات اساسي در سبك زندگياش به وجود آمد. مرگ پدر بر اثر كرونا و سوگواري در تنهايي و تقديم هزينههاي مراسم ختم به خيريه از جمله اتفاقهايي است كه شالوده زندگي او را تغيير داده است: «مرگ پدر شوك بزرگي بود كه به من و خانوادهام وارد شد. در تنهايي عزاداري كرديم و شرايط اجازه نداد براي پدرم ختم بگيرم. حتي در بهشت زهرا كسي حاضر نبود خيرات اطرافيان متوفي را قبول كند. بنابراين هزينههاي مراسم را صرف امور خيريه كرديم و در فضاي مجازي پذيراي تسليت دوستان و آشنايان شديم. نياز داشتم دوستانم كنارم باشند و به من آرامش بدهند اما شرايط باعث شد تا ياد بگيرم تنهايي عزاداري كنم و به خودم آرامش بدهم. در سبك جديد زندگي كه كرونا عامل اصلي آن است بايد ياد بگيريم بيشتر از گذشته به خودمان متكي باشيم.»تغييرات در سبك زندگي سميه با حذف تفريح و خريد و مراقبتهاي بهداشتي همراه شده است. : «من درغرب تهران زندگي ميكنم و محل كارم شرق تهران است. يكي از تفريحهاي من بازارگردي و خريد كردن همراه دخترم بود اما بعد از كرونا تا حالا براي گردش در مراكز خريد بيرون نرفتهام. الان اولويت ما بهداشت و تغذيه صحيح است.»دكتر يعقوب موسوي جامعهشناس و استاد دانشگاه با اعتقاد بر اينكه دنياي پس از كرونا دنياي تدبير، تعقل، تامل و دنيايي است كه به سلامت جسم بيش از گذشته اهميت خواهد داد، ميگويد: «هنجارهاي فرهنگي كه در زندگي عمومي و اجتماعي ايجاد ميشود طي فرآيندي بازتاب نيازها، ضرورتها، امكانها و شرايط افراد جامعه است. امر فرهنگي كه سيال، جاري و فراگير است واجد نرمها و هنجارهايي ريز و درشت و پنهان و آشكار گستردهاي است كه توسط تودههاي مردم در يك كنش متقابل و پيوسته ايجاد ميشود. به اين معنا كه بياييم براساس يك سري شرايط اضطراري كه به عنوان مثال معلول پيامدهاي كرونا است تغييرات فرهنگي را تبديل به يك امر پايدار فرهنگي كنيم. البته به نظر نميرسد كه اين امر فرجام مشخصي داشته باشد. توده مردم در اين وضعيتي كه هستند پارهاي از مسائل را حذف و پارهاي ديگر از مسائل را احداث ميكنند. پيشبيني اينكه رفتار اجتماعي و فرهنگي مردم در قبال مسائل مختلف در دهههاي آينده چگونه خواهد بود امري بسيار دشوار است.در مقالهاي كه توسط دو نويسنده آلماني نوشته شده است آنها پيشبيني ميكنند در كشورهاي آلمان، فرانسه و انگلستان بسياري از نرمهاي اجتماعي تغيير پيدا خواهد كرد. يعني فقط در ايران نيست كه مراسمهاي مختلف مثل جشنها و عزاداريها دستخوش تغيير شده است بلكه اين تغيير همه دنيا را دربرميگيرد. به تعبير جامعهشناسي، تشريفات اجتماعي تغيير پيدا ميكند. يعني كرونا باعث شد تا پارهاي از روشها دگرگون شود و اين دگرگونيها هم تداوم پيدا ميكند. قطعا ديگر شاهد مجالس و محافل گسترده با حضور انبوه مردم نخواهيم بود. »دكتر موسوي معتقد است استفاده از فضاي مجازي و شبكههاي مجازي در سبك زندگي مردم نقش اساسي پيدا ميكند: «وقتي مراسمهاي سوگواري و جلسات مختلف به صورت مجازي برگزار ميشود يا خريدهاي روزانه به شكل آنلاين انجام ميگيرد حداقل بخشي از جامعه به خصوص نسل جديد اين سبك زندگي را ادامه خواهند داد. البته بايد تاكيد داشت كه ساختار جامعه با اين نوع سبك زندگي به سادگي تغيير پيدا نميكند و مردم سنتها و رويههاي خودشان را تغيير نميدهند. يعني تغيير در سبك زندگي فرهنگ جديدي را پديد نميآورد و اينكه بگوييم دنياي پس از كرونا متفاوت از دنياي قبل خواهد بود يك تحليل شاعرانه است. اما به اعتقاد من دنياي پس از كرونا دنياي تدبير و تامل و قبول اين موضوع خواهد بود كه انسان هنوز ضعيف است. در سبك جديد زندگي جسم مقوله مهمي شده است درحالي كه در فرهنگ ما هميشه به روح و پرورش و صيانت از آن اهميت داده شده و بدن چيز ناچيزي تلقي شده است اما حالا مشخص شد قرائت ما ناقص بوده و همانطوركه به روح توجه ميكنيم بايد به بدن هم توجه داشته باشيم.»