نتوانستم «آوانگارد» شوم
سارا بقايي با انتشار عكسي از محمدرضا شفيعيكدكني بخشي از مقدمه كتاب جديد او «طفلي به نام شادي» را در صفحه اينستاگرامش منتشر كرده است.
️در تمام مدّتِ شاعري من – كه عمري شصت و چند ساله دارد – من همچنان آدم عقبماندهاي باقي ماندهام كه نه «وزن» را رها كردهام و نه «قافيه» را و نه «معني» را، نه «عشق» را و نه «تأمّلاتِ وجودي» را و نه «ايران» را. براي اثباتِ عقبماندگي يك شاعر سندي استوارتر از اين ميتوان يافت؟
آنهم در مملكتي كه عقل اكثريتِ مردم آن به چشمشان است و چشمشان هم به روي صفحاتِ روزنامه...
به هر حال، جاي تاسف است كه من در طولِ مدّتِ شصت و اند سال شاعري، حتي براي نمونه، در يك مورد هم نتوانستم وزن و قافيه و معني و عشق و تأمّلاتِ وجودي و ايران را به كناري نهم و «آوانگارد» شوم. بدبختي ازين بالاتر؟
زندگي شعري من، از همان دورانِ كودكي – كه از هفتسالگي شعر ميگفتهام با وزن و قافيه درست – به گونهاي بوده است كه گاه در يك روز ده تا شعر گفتهام و گاه ماهها گذشته است و از شعر خبري نشده است. من هيچوقت به سراغِ شعر نرفتهام؛ هميشه او بوده است كه به ديدار من شتافته و اختيار از من ربوده است.