بازنمايي كارگران شركت نفت در ادبيات ايران
خواب آشفته نفت
احسان رضايي
خبر درگذشت نگهبان يك شركت نفتي كه خودش را از چاه نفتي در هويزه آويخت، همه ما را متاثر ساخته. البته ميدانيم كه خودكشي، نتيجه فقط يك عامل يا حادثه نيست و معمولا تركيب پيچيدهاي از عوامل روحي و جسمي و خانوادگي و باقي فشارهاي زندگي است كه فرد را به اين سمت ميبرد. اما باز هم مرگ نمادين اين جوان، توجهها را به معيشت كارگران و به خصوص آنهايي كه بر سر خوان نعمت نفت كارگري ميكنند جلب كرده. چنين تاملاتي در ادبيات داستاني ما هم پيشينه و سابقه دارد. هرچند تعداد اين آثار چندان زياد نيست. چند موردي را كه خودم خواندهام، اينجا معرفي ميكنم. *همسايهها (احمد محمود، ۱۳۵۳): راوي اصلي اين رمان، خالد است و رمان روايت تحول زندگي او، از يك نوجوان به يك مبارز سياسي. با اين حال تصويرها و خردهروايتهايي كه اين رمان از اهالي شهر، مراجعان به قهوهخانه و زندانيهايي كه خالد دوره زندان با آنها آشنا شده به دست ميدهد، يكي از زندهترين تصاوير درباره طبقات فرودست جامعه به خصوص كارگران صنعت نفت و تاثير آنها در در حركت ملي شدن نفت است. داستان اين رمان در نهايت با كودتاي ۲۸ مرداد به پايان ميرسد، هرچند در كل رمان هيچوقت وقايع سياسي به صورت مستقيم به چشم نميخورد و بازتاب آن در زندگي مردم ديده ميشود. *بوي خوش آويشن (فرهاد كشوري، 1372): كتاب مجموعه 9 داستان است كه همگي درباره زندگي كارگران شركت نفت قبل از انقلاب است كه زير دست امريكاييها كار ميكنند؛ كارگراني كه از ترس اخراج جرات كوچكترين اعتراضي ندارند و حتي گاهي مجبور ميشوند رفقايشان را بفروشند تا كار خود را از دست ندهند. داستانها اغلب پاياني دردناك دارند. فرهاد كشوري خود اهل خوزستان و مسجدسليمان است و جغرافياي خشن جنوب و آدمهاي زحمتكش آن را بهخوبي در اين كتاب بازتاب داده. *اندكي سايه (احمد بيگدلي، ۱۳۸۴): نويسنده كه خودش فرزند يكي از كارگران نفت در شهر كوچك آغاجاري بوده، در اين رمان فرمگرا به روايت اعتصاب كارگران نفت در اين شهر ميپردازد كه در جريانش عدهاي كشته و زخمي ميشوند. يكي از دو شخصيت اصلي رمان، نگهبان شركت نفت است كه زماني خودش در خدمت اربابهاست و يك بار به بهانه سرقت انبار، كپرهاي مردم را به آتش ميكشد تا ترفيع بگيرد. ولي بعد، از اين كار توبه ميكند و حتي دست به خودسوزي و زخمي كردن مستر مايكل انگليسي ميزند و برايش مشكلاتي پيش ميآيد. اين رمان جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران را هم برنده شد. *فوران (قباد آذرآيين، ۱۳۹۷): نويسنده مسجدسليماني، در اين اثر زندگي سه نسل از يك خانواده را تعريف ميكند؛ روايتي هزار و يك شبي كه در واقع تاريخ نفت جنوب را به تصوير ميكشد. شخصيت اصلي داستان، يك كارگر نفتي سالخورده است كه در آخرين شب زندگياش در بيمارستان شركت نفت داستان زندگي خودش را براي پرستارش بازگو ميكند. كتاب جزييات زيادي از زندگي اين كارگران دارد، چيزهايي مثل زندگي 12 نفر در يك خانه كوچك.