يك متخصص جنگلداري:
مديريت حريق جنگلي
فقط تامين تجهيزات اطفا نيست
رحيم ملكنيا يك متخصص جنگلداري و عضو هيات علمي دانشگاه لرستان گفت: براي مديريت حريقهاي جنگلي موضوع پيشبيني، پيشگيري و حل تعارضات سازمان جنگلها با مردم محلي بسيار مهم است و نبايد مديريت اين گونه از حريقها را معطوف به تجهيزات اطفا كنيم.
ملكنيا در گفتوگو با ايسنا با اشاره به اينكه اطفاي حريق تنها بخشي از مديريت آتشسوزيهاي جنگلي است، اظهار كرد: نكته مهم در مديريت اين گونه از آتشسوزيها پيشبيني و پيشگيري از آنهاست كه اهميت اين موضوعات كمتر از تجهيزات اطفاي حريق نيست.
وي با تاكيد بر اينكه براي مديريت حريقهاي جنگلي نميتوانيم همه چيز را معطوف به تجهيزات اطفا كنيم، تصريح كرد: در بحث پيشگيري بايد اين نكته را در نظر داشته باشيم كه آتشسوزي در جنگلها به دلايل طبيعي و انساني رخ ميدهد كه البته اين موضوع در جنگلهاي زاگرس بيشتر علت انساني دارد. برخي از گردشگران سهوا و برخي از افراد محلي عمدا سبب وقوع آتش در جنگل ميشوند كه اين مساله اهميت برنامهريزي، آموزش، فرهنگسازي و وجود قوانين بازدارنده براي پيشگيري از آتش را دو چندان ميكند.
اين عضو هيات علمي دانشگاه لرستان ادامه داد: گاهي اوقات آتشسوزيهاي عمدي به دليل تعارضات بين سازمان جنگلها و مردم محلي رخ ميدهد. اختلافهاي بين كشاورزان و مرتعداران و آمادهسازي زمين براي كشت مجدد از اين دسته اختلافات هستند و ما اگر به دنبال آن هستيم كه جنگلها و مراتع كشور به دلايل ناخوشايند عمدي آتش نگيرند بايد سازمان جنگلها تعارضات خود با افراد محلي، دامداران و كشاورزان را برطرف كند.
ملكنيا با بيان اينكه براي پيشبيني از آتشسوزي در جنگلهاي كشور ميتوان بر اساس آتشسوزيهاي سالهاي گذشته و در نظر گرفتن ساير عوامل از جمله مناطق تردد دامداران، زمينهاي كشاورزي و... نقشه مناطق مستعد و نقاط حساس را ترسيم كرد و مديريت ويژهاي براي آن مناطق در نظر گرفت، گفت: همچنين با استفاده از ابزارهاي نوين مانند پهپاد، ماهواره و نصب دوربين ميتوان بلافاصله از وقوع آتش اطلاع يافته و پيش از آنكه گسترش يابد آن را اطفا كرد.
اين متخصص جنگلداري در ادامه با اشاره به اينكه موضوعات مختلف در مناطق زاگرسنشين از جمله آتشسوزيها را نميتوان تنها از منظر اكولوژيكي و خسارتهاي طبيعي مورد بررسي قرار داد، گفت: طبيعت و مردم زاگرس چنان در هم تنيده هستند كه بررسي هر پديدهاي در اين منطقه نياز به در نظر گرفتن جنبههاي اقتصادي و اجتماعي نيز دارد. آتشسوزي در جنگلهاي زاگرس صرفا خسارت به درختان، پوشش گياهي و تنوع زيستي نيست بلكه به شدت اقتصاد مردم منطقه را تحت تاثير قرار ميدهد؛ چرا كه در روستاهاي زاگرسنشين وابستگي معيشتي به جنگل بسيار بالاست.
او در ادامه ضمن بيان اينكه آتشسوزي در جنگلها اگر به صورت طبيعي رخ دهد، مولفهاي از اكوسيستم است، اظهار كرد: وقوع آتش در جنگلهاي زاگرس و به طور كلي جنگلهاي كشور علاوه بر خسارات اقتصادي و طبيعي آثار سوء رواني نيز به دنبال دارد. براي مثال سال گذشته به دليل گسترش آتش در برخي از نقاط جنگلهاي كشور، هشدار تخليه صادر شده بود.
ملكنيا با اشاره به اهميت جنگلهاي زاگرس براي كشور توضيح داد: قدمت جنگلهاي زاگرس به قدمت تاريخ كشور ماست و درختان بسيار كهنسالي در اين منطقه رشد كردهاند. همچنين بخشي از اقتصاد، تنوع زيستي و آب كشور وابسته به اين جنگلهاست. با اين وجود نميتوان انتظار داشت كه جنگلهاي زاگرس بلافاصله و به سادگي پس از آتش گرفتن احيا شوند؛ چراكه در اين جنگلها علاوه بر آتشسوزي، عوامل متعددي از تخريب وجود دارند كه احياي جنگل را دشوار ميكنند. همچنين در صورت احياي جنگل و كاشت نهال و بذرپاشي، سالهاي زيادي طول ميكشد تا درخت به حدي رشد كند كه بتوانيم از خدمات اكوسيستمي آن استفاده كنيم.
اين عضو هيات علمي دانشگاه لرستان با انتقاد از اينكه سازمان جنگلها به عنوان متولي بخش زيادي از عرصههاي كشور هيچ وقت نتوانسته در سطوح كلان كشور جايگاه مناسبي داشته و از قدرت چانهزني بالايي برخودار باشد، تصريح كرد: بخشي از اين موضوع به كمبود بودجهها و امكانات اين سازمان بازميگردد و بخشي از ضعف سازمان جنگلها ناشي از ديدگاه تصميمگيران بالادستي است.
اين متخصص جنگلداري در پايان گفت: در حال حاضر سازمان جنگلها با وظيفهاي متفاوت از وزارت جهاد كشاورزي در دل آن قرار گرفته است كه حتي گاهي رسالت اين دو نهاد با يكديگر متفاوت است. علاوه بر اين سازمان جنگلها طي اين سالها نتوانسته است در زمينه اقناع و بسيج افكار عمومي در ارتباط با حفظ جنگل به خوبي عمل كند. براي مثال درختان بلوط ما پتانسيل اين را دارند كه به مسالهاي ملي مانند درياچه اروميه و يا بحران گرد و خاكها تبديل شوند اما متاسفانه تاكنون سازمان جنگلها نتوانسته است به اين مهم دست يابد.