فرصتهاي كرونا
محمدرضا آجورلو
در طول تاريخ و با سپري شدن حوادث و اتفاقات گوناگون، فرصتها و تهديدات متنوعي شكل گرفتهاند كه شناسايي اين فرصتها مديران و سياستمداران چيرهدستي را ميطلبد. شيوع و گسترش كروناويروس كه جهان را با چالشهاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي روبهرو كرده، يكي از همين مواردي است كه فرصتها و تهديداتي را با خود به همراه دارد. اقتصاد ايران كه روزهاي ناخوش خود را سپري ميكند و با مشكلات بسياري از جمله تورم، بيكاري، كسري بودجه و تحريمها دست و پنجه نرم ميكند، ماحصل آن رشد منفي اقتصادي 7 درصدي در سال 98 بوده است. اگر تورم را يك بيماري در نظر بگيريم، درمان آن در دنيا شناخته شده است و كشورهاي معدودي تورم دو رقمي را تجربه ميكنند. يكي از مهمترين دلايل تورم افسارگسيخته در كشور ما، كسري بودجه دولت است كه با كاهش درآمدهاي ارزي حاصل از فروش نفت اتفاق ميافتد. كاهش صادرات نفت ايران در سالهاي گذشته و ريزش قيمت نفت به دليل كرونا، ظرف منابع دولت از اين بخش را به كمترين ميزان طي سالهاي گذشته رسانده است. پرواضح است كه تامين مالي دولت از طريق فروش منابع زيرزميني روش باثباتي نيست و بايد به سمت روشهاي ديگر تامين مالي حركت كرد. به اعتقاد نگارنده، اكنون بهترين زمان ممكن براي حركت به سمت اصلاحات اقتصادي است، زيرا راهحل جايگزين ديگري وجود ندارد. در كشورهاي توسعه يافته، مهمترين روش تامين مالي دولت از طريق ماليات اتفاق ميافتد. ما نيز بايد به سمت افزايش درآمدهاي دولت از طريق اخذ ماليات حركت كنيم. افزايش درآمدهاي مالياتي دولت به اين معنا نيست كه نرخهاي ماليات را در شرايط ركودي حاكم بر جامعه افزايش دهيم، بلكه به اين معناست فرار مالياتي كه به روشهاي گوناگون اتفاق ميافتد را شناسايي و از آن جلوگيري كنيم. مورد بعدي كاهش معافيتهاي مالياتي است كه ميتواند منابع دولت را افزايش دهد. نكته ديگر اين است كه نحوه تامين مالي دولتها بر ماهيت دولتمردي و سياستمداري كشورها تاثيرگذار است. در كشورهايي كه توليد ثروت اتفاق ميافتد، نحوه سياستگذاري و اداره كشور به شكلي است كه رضايت مردم را به همراه داشته باشد، چراكه دولت براي ادامه حيات سياسي خود به ماليات مردم نياز دارد. اما در كشورهايي كه توزيع ثروت اتفاق ميافتد اينگونه نيست. يكي ديگر از مواردي كه كسري بودجه دولت را رقم ميزند، وجود نهادها و سازمانهايي است كه موازيكاري انجام ميدهند و به هر يك از آنها بودجه جداگانه تخصيص داده ميشود، ولي در عمل دستاورد چشمگيري به همراه ندارند.
ذكر اين نكته خالي از لطف نيست كه جهت انجام اصلاحات اقتصادي، از اتفاقات و تصميمگيريهاي گذشته خود بايد درس گرفته باشيم و اشتباهات گذشته را تكرار نكنيم. بهطور مثال تصميماتي كه طي سالهاي گذشته جهت حمايت از اقشار ضعيف جامعه صورت گرفته، اما در عمل منافع بسياري را براي گروهي اندك رقم زده است را تكرار نكنيم. بهطور مثال تخصيص دلار 4200 توماني براي واردات كالاها نه تنها دستاوردي نداشت، بلكه فقط منافع گروهي اندك را تامين كرد. نكته آخر اينكه موارد ذكر شده در بالا يك شبه اتفاق نخواهد افتاد و نيازمند طي كردن فرآيندهاي بسيار است و با گذشت زمان اتفاق خواهد افتاد. عزم سياستگذار در اين مسير مهمترين عامل به حساب ميآيد. اميد است با انجام اصلاحات اقتصادي از فشار اقتصادي بر دوش مردم كاسته شود.