وقتي ستاد هدايت و مديريت خانه در آشپزخانه است
قهرمانان در مطبخ
نيوشا طبيبي
به عرض رساندم كه مادران ما، در سالهاي جنگ و گرفتاري، با هنرمندي تمام اجاق خانهها را روشن و سفرهها را برقرار نگه داشتند. ايرانيان از ديرباز به دليل آنكه در سرزميني خشك و كم آب زندگي ميكردند و همين سرزمين، بر سر راه اقوامي مهاجم و جنگاور قرار گرفته بود كه چشم طمع به آن داشتند، به صرفهجويي و مصرف درست و صحيح خو كرده بودند. مادربزرگهاي ما، كه جنگ و قحطي سالهاي جنگ اول و دوم بينالمللي را ديده بودند، در پستوهايشان، قند و شكر و چاي و نبات و برنج و عدس و لوبيا را در حلبهاي روغن ذخيره ميكردند. هيچ چيز در خانههاي قديمي بي دليل به دور انداخته نميشد. اين عادتها به نسل بعد هم سرايت كرد. مادران ما دوره جوانيشان را در دهههاي سي و چهل و پنجاه پشت سر گذاشته بودند و در دهه ۶۰ به ميانسالي رسيده بودند. ظاهرشان مدرن و امروزي بود اما به خوي و روش آباء و اجدادي ايراني درست و با سليقه مصرف ميكردند. براي همين مضايق شديد غذايي دوره جنگ براي بچهها و اعضاي خانواده هاچندان حس نشدند.
در آن سالها فروشگاههاي زنجيرهاي شهر و روستا، تشكيلاتي مانند شهروند امروزي بودند. يكي از چندين فروشگاه اين سازمان در تهران، اول خيابان حافظ، تقاطع خيابان كريمخان زند بنا شده بود. ساختماني به راستي عظيم كه در حملات موشكي عراق مورد اصابت قرار گرفت و از بين رفت. فروشگاهي بسيار بزرگ بود با قفسهها و راهروهاي متعدد اما خالي از كالا. تقريبا هيچ چيزي براي خريدن نبود. اندكي مواد شوينده و صابون و بيسكويت مادر و چيزهايي از اين قبيل.
البته براي كساني كه وقتي امروز وارد فروشگاههاي زنجيرهاي ميشوند و با انبوه كالا - از شير مرغ تا جان آدميزاد - آن هم با برچسب «توليد ايران» مواجه ميشوند، آن منظره خالي و سالن بزرگ بدون كالا، قابل تصور نيست. امروز كالا هست، به وفور هم هست. خدا را شكر با پا گرفتن صنايع غذايي و درس گرفتن از مضايق دوره جنگ و تحريم، سياست غذايي كشور به سمتي مديريت شد كه ديگر آن وضعيت تكرار نشود. چنانكه امروز با وجود تحريمهاي ناجوانمردانه و ضد انساني، كمبود غذا وجود ندارد اما گراني و هزينهها براي بسياري از خانوادهها كمرشكن و سنگين هستند. شايد اين شرايط از دوره جنگ هم سختتر باشد. آن زمان مضيقه و كمبود همگاني بود. اما امروز عدهاي متنعم و برخوردار هستند و عدهاي ديگر محروم.
باز هم در اين موقعيت است كه مادران، با هنرمندي تمام تلاش ميكنند اجاق خانهها روشن بمانند و سفرهها برقرار باشند. بچهها نان و ميوه و سبزي در حد امكان بخورند و اگر مهمان رسيد، به سبك و سياق ايراني سفره داري و آبروداري كنند. ستاد هدايت و مديريت خانه در آشپزخانه است و زنان قهرمان ايراني با آشپزي به قاعده و ابتكارهايي كه به كار ميبندند امروز هم تلاش و سعي بليغي ميكنند تا خانوادهشان را از اين سختي به سلامت عبور دهند. اينجاست كه اهميت آشپزي بيش از پيش درست مثل زمان جنگ، خودش را نشان ميدهد. چگونه خوراكي ارزان و با كيفيت و متنوع بر سر سفرهها بگذاريم؟ اين پرسشي است كه زنان سرزمين ما بارها در مقاطع گوناگون به آن پاسخي عملي و نيكو دادهاند. خداوند حافظشان و حافظ سرزمينمان باشد.