راه امام(ره) و مشي ناطق
اكبر تركان
انقلاب اسلامي ما هويت خاص خود را در جهان دارد و همين هويت ويژه است كه آن را از ديگر انقلابهاي جهان غرب و شرق مجزا ميكند؛ هويتي كه به امام (ره) به عنوان بنيانگذار جمهوري اسلامي و البته همراهان ايشان بستگي داشت اما اين روزها در كمال تاسف شاهد آنيم كه افراد و گروههايي خاص گاه و بيگاه و به بهانههاي واهي به ياران راستين امام حمله كرده و ميكوشند به هر ترفند، به آنان و حيثيتشان آسيب وارد كنند. اين تلاشها و اظهارات به عقيده من، در حقيقت براي آن است كه چيزي از امام(ره) و انديشه ايشان باقي نماند...
وگرنه كيست كه نداند انديشه امام(ره) در ياران ايشان، از شهيدان بهشتي و مطهري گرفته تا آيات عظام خامنهاي و هاشميرفسنجاني و موسوي اردبيلي متبلور و قابليافت است؟! اين چهرهها ازجمله افرادي بودند كه طول ساليان، كنار امام(ره) حضور داشتند؛ چنانكه اگر امروز فردي از نسل جوانتر ما قصد شناخت امام(ره) و مرام ايشان را داشته باشد، علاوه بر مراجعه به «صحيفه نور» بايد كردار و گفتار اين چهرهها را مطالعه كند. در اين ميان، تمامي مسوولان نظام جمهوري اسلامي و كنشگران سياسي فعال در اين نظام هم بايد بدانند كه امام(ره)، شناسنامه انقلاب اسلامي است و اگر موجوداتي پيدا شدند كه به بهانههاي مختلف و واهي به وابستگان و همراهان امام حمله كردند، نهتنها قصدشان ايراد ضربه به انديشه امام (ره) و فلسفه انقلاب است، بلكه آنان عملا در مسيري خلاف جهت انقلاب اسلامي گام برميدارند. فلسفه حكومت در نظام جمهوري اسلامي با استفاده از بيانات امام(ره) و مرور گفتار و كردار همراهانشان مشخص است؛ از اينرو امروز نميتوان با اتكا به «جمهوريت»، «اسلاميت» نظام را نقض كرد، همانطور كه نميتوان با تاكيد صرف بر «اسلاميت» نظام، به «جمهوريت» پشت كرد. امام (ره) فرمودند «جمهوري اسلامي»، نه يك كلمه بيش، نه يك كلمه كم؛ اما اگر كسي امروز پيدا شد و راي مردم را «زينت» نظام دانست، بايد بدانيم كه او در مسير اين انقلاب و نظام بهرغم ادعاهايش گام برنميدارد! امروز ما براي عبور از مشكلات به چهرههايي نياز داريم كه نهتنها بهطور تمام و كمال به انقلاب اسلامي و فلسفه وجودي آن پايبند باشند، بلكه بتوانند چهرهها و تاثيرگذاران جريانهاي مختلف سياسي را نيز گرد خود جمع كنند؛ چهرههايي چون آقاي ناطقنوري. ناطقنوري امروز بدون اغراق و بزرگنمايي جزو اركان نظام جمهوري اسلامي است. او همچون يادشدگان، ازجمله افرادي است كه ميتوان با او امام(ره) را شناخت اما آنچه به عقيده من ايشان را از ديگران متمايز ميكند، انديشه و مرام اوست. دوران مسووليت ناطقنوري را - چه در مجلس شوراي اسلامي و چه در دولت و ساير پستهايي كه حاضر بودند- به ياد آوريد تا بهتر متوجه مرام و مسلك او شويد. در آن دوران و روزگار تمام چهرهها و نيروهاي انقلاب فارغ از عقايد و نوع نگرششان به مسائل سياسي و جناحي دور او جمع بودند. من استاندار ناطقنوري بودم و بهخوبي به ياد دارم كه او نهتنها خطي و جناحي عمل نميكرد، بلكه همچون امام(ره) تلاش ميكرد تمام انديشهها را جذب كند و هيچ فرد و گروهي را به كناري نميراند. از دستراستيها تا چپيهاي آن زمان، با ناطقنوري همراه و همسو بودند؛ چراكه او نه راست را حذف ميكرد، نه چپ را. اين مرام و مسلك همان راه امام(ره) است كه ناطق نوري بهخوبي به آن پايبند بود و هست. راستگويي، پهلواني، شجاعت، صراحت و البته مردمي بودن ازجمله ويژگيهايي است كه در ناطق نوري وجود دارد و همين ويژگيهاست كه او را از ساير سياستمداران و چهرههاي نظام جمهوري اسلامي متمايز كرده است؛ بنابراين اعتقاد دارم كه كساني كه امروز به هزار و يك بهانه به ايشان حمله ميكنند، در باطن در گروه مخالفان امام(ره) قرار دارند، وگرنه تمام زندگي ناطقنوري را ميتوان ظرف 24 ساعت حسابرسي كرد تا تمام اين بهتانها و دروغها عيان شود ولي متاسفانه در كشور ما كسي مسوول حرفها و گفتههايش نيست؛ بهويژه در شبكههاي اجتماعي كه امروز هركه هرچه ميخواهد، ميگويد بيآنكه مسووليتي در قبالش برعهده گيرد. ميدانم و ميدانيد كه در جهان مادي و صنعتي غرب چنين نيست. آنان همچون ما به جهان آخرت اعتقاد ندارند ولي معتقدند كه هركس در اين جهان مسوول حرفها و گفتههايش است؛ از اينرو بسيار بيشتر از مسوولان و چهرههاي ما مراقب گفتهها و اظهاراتشان هستند. اين مهم از وظايف قوه قضاييه و جناب آقاي رييسي است و اميدواريم به آن ورود كنند تا اينطور نباشد كه هركه، هرچه خواست بگويد و به انقلاب و ياران امام(ره) و انديشه و فلسفه انقلاب اسلامي آسيب بزند ولي مسوول گفتههايش نباشد. تا آن زمان اما لازم است بگويم كه دفاع ما از ناطقنوري بهخاطر مرام اوست؛ مرامي كه ما را به ياد امام(ره) مياندازد و از اينرو معتقدم افرادي كه با اظهاراتي نابجا و نادرست، دانسته يا نادانسته به تخريب او ميپردازند، چهرههايي خطرناكند. خطراتي كه نميتوان از كنار قصورشان به سادگي گذشت.