برنده دو جايزه نوبل
مرتضي ميرحسيني
تصويري هست از دانشمندان بزرگي كه سال 1927 در پنجمين كنفرانس بينالمللي فيزيك شركت كردند و بيننده در آن چهره مرداني مثل ورنر هايزنبرگ، ماكس پلانك و آلبرت اينشتين را تشخيص ميدهد. در آن جمع بيست و چند نفره فقط يك زن به چشم ميخورد كه دانشمندي لهستاني مقيم فرانسه بود كه ماريا اسكلودوسكا نام داشت و ما او را با نامي كه بعد از ازدواج پذيرفت يعني ماري كوري ميشناسيم.
پاييز سال 1867 در ورشو به دنيا آمد و هر چند مادرش مدير مدرسه بود و پدرش هم به شغل آموزگاري اشتغال داشت، زندگي حداقل در كودكي و نوجواني روي خوشش را به او نشان نداد. مادرش خيلي زود از دنيا رفت و پدرش هم گويا به سبب برخي اعتقاداتش از تدريس منع شد.
اما او با اتكا به هوش كمنظيرش پلههاي تحصيل را دوتا يكي رد كرد سپس براي ادامه آن در سوربن به فرانسه رفت و در پاريس مقيم شد. آنجا با فيزيكداني نابغه اما تقريبا گمنام به نام پيپر كوري آشنا و همكار شد و چندي بعد با او ازدواج كرد.
آن روزها كشف آنري بكرل فرانسوي درباره اشعهاي كه از اورانيوم ساطع ميشود، سروصدا كرده بود و پيير و ماري در تحقيقي مشترك به جستوجوي پاسخ اين پرسش رفتند كه «آيا فقط اورانيوم است كه اين خاصيت را دارد يا عناصر شيميايي ديگري نيز هستند كه چنين رفتار ميكنند؟» جزييات مطالعات و چگونگي كار كوريها به كنار، انتشار نتايج تحقيقاتشان اگر نه يك انقلاب بزرگ، دستكم دستاوردي بسيار مهم براي علم بود.
اين دو سال 1903 همراه با آنري بكرل برنده جايزه نوبل فيزيك شدند و به اين ترتيب نام ماري كوري به عنوان نخستين زن برنده جايزه نوبل در تاريخ علم ثبت شد. چنين به نظر ميرسيد كه اين موفقيت تازه شروع كشفيات بزرگتر و مهمتري برايشان است و ادامه مسير از اين پس هموار خواهد بود.
اما 3 سال از اين موفقيت نميگذشت كه پيير كوري در تصادف رانندگي جان باخت و آنري بكرل هم ـ كه حتي پيش از جايزه نوبل 1903 با پيير دوستي و همكاري نزديك داشت ـ دو سال بعد از او از دنيا رفت. ماري كوري راهي را كه همراه اين دو شروع كرده بود به تنهايي ادامه داد و در سال 1910 موفق به توليد راديوم خالص شد. سال بعد براي اين دستاورد تازه اينبار در رشته شيمي جايزه نوبل گرفت و اولين و تنها كسي شد كه دو جايزه نوبل در دو رشته علمي مجزا گرفته است.
ماري كوري 3 دهه بعد از پيپر كوري عمر كرد و تابستان 1934 در چنين روزي درگذشت. گويا آثار پژوهش مداوم روي اورانيوم و تماس دايم با راديواكتيو به جسم او آسيبهاي جدي زده بود و همين آسيبها هم عمرش را كوتاه كرد. هرچند فرانسه را براي زندگي و كار برگزيد، هميشه دل در گرو زادگاهش يعني لهستان داشت.
اولين عنصري را هم كه تجزيه كرد، پولونيوم ناميد، برگرفته از نام كشورش پولند يا به قول خود لهستانيها پولسكا. لهستانيها هم خانهاي را كه ماريا در آن به دنيا آمده بود حفظ و بازسازي و به موزه تبديل كردهاند و او را يكي از مهمترين چهرههاي تاريخ خودشان ميشناسند. جالب اينكه دخترش ايرن هم كه چند سالي دستيارش بود بعدها به دانشمندي بزرگ تبديل شد و سال 1935 در رشته شيمي جايزه نوبل گرفت.