بايد فوتبالمان را با آلمان مقايسه كنيم
علي ولياللهي| همزماني عجيبي است! درست در روزي كه فوتبال ايران ثابت كرد چقدر بيبرنامه و نامنظم است، فوتبال آلمان فينال جام حذفياش را هم برگزار كرد و با قهرماني بايرن به خير و خوشي همه چيز را به پايان برد. در همين دو ماه گذشته بارها و بارها از زبان مديران، مربيان، بازيكنان و طرفداران شنيدهايم كه فوتبال ايران را نبايد با آلمان مقايسه كرد. آنها امكانات و چه و چه و چه دارند و ما از اينها محروم هستيم. اتفاقا قصد داريم در اين نوشته فوتبال ايران را با آلمان مقايسه كنيم. آن هم دقيقا در برهه حساس كنوني كه ويروس كرونا به جان جامعه بشري افتاده است. فوتبال آلمان چه چيزهاي بيشتري از فوتبال ايران دارد؟ زمين تمرين و آكادمي و سازمان اقتصادي و كانونهاي هواداري و فروشگاههاي فروش اقلام باشگاه و چيزهايي از اين دست. حال بايد به اين سوال پاسخ بدهيم كه كدام يك از اينها در شرايط كرونايي به باشگاههاي آلمان كمك كردند؟ يعني به بيان واضحتر آيا زمين، تمرين مناسب و آكادمي پرامكانات در كاهش شيوع ويروس كرونا تاثيرگذار است؟ كدام يك از امكانات بيشتر فوتبال آلمان باعث شد آنها چند هفته بدون مشكل مسابقات را برگزار كنند و بدون جار و جنجال و يك مورد ابتلا در بين بازيكنان كار را به اتمام برسانند؟ بدون شك هيچ كدام! مشخصا در مورد مواجهه با ويروس كرونا هر آنچه آلمان دارد، ايران هم دارد. از آزمايشگاه و وجود كيت تست به تعداد كافي بگيريد تا لوازم پيشگيري از قبيل ماسك و دستكش و مايع ضدعفونيكننده. يعني اين بيماري درمان يا واكسن خاصي ندارد كه در اختيار آلمانيها باشد و ما از آن محروم. اين بيماري اصلا درمان و واكسني تاكنون نداشته است. پس واقعا چه تفاوتي است ميان ليگي كه سرمشق تمام ليگهاي معتبر اروپايي و جهان ميشود با ليگي كه هنوز ده روز از آغازش نگذشته اينچنين به ورطه فضاحت افتاده؟
نيازي نيست دنبال پرتقالفروش و قاتل بروسلي بگرديم؛ همه چيز به مديريت برميگردد. اين تنها تفاوت ما با آنهاست. مرور همين اتفاقاتي كه در دو روز اخير رخ داده نشان ميدهد آلمانيها چه دارند و ما چه نداريم. شما به اين جمله سرپرست باشگاه فولاد نگاه كنيد كه در واكنش به درخواست باشگاه نساجي براي سه بر صفر شدن بازي گفته «اشكالي ندارد با بازيكنان كرونايي مقابل شما به ميدان ميرويم!» آن وقت ميفهميد فوتبال ايران در چه شرايطي قرار دارد. به بازي دادن حسن بيتسعيد و وريا غفوري در حالي كه علامت داشتند، نگاه كنيد تا متوجه شويد كجاي كاريم. سازمان ليگي كه جواب تلفن باشگاهها را نميدهد و سرپرستش ميگويد: «من كه نميتوانم همه چيز را بگويم.» را در نظر بگيريد تا به معناي واقعي فاجعه برسيد. به پاسكاري مسووليت بين فدراسيون پزشكي ورزشي، ستاد عالي مقابله با كرونا و سازمان ليگ دقت كنيد تا به اين نكته پي ببريد كه وقتي گفته ميشود فوتبال ايران بدون متولي است، منظور چيست. شما بگوييد اينها چه ربطي به امكانات دارد؟ چه ربطي به كيفيت زمين چمن دارد؟ شما بگوييد پاساژگردي بازيكنان و مهماني رفتن بازيكن ليگ برتري به دعوت يك هوادار ناشناخته چگونه به امكانات سختافزاري باشگاه گره ميخورد؟ با كدام منطقي ميتوان دست انداختن دور گردن هواداران و گرفتن عكس يادگاري را به ضعف تجهيزات فوتبال ايران مرتبط كرد؟ چرا نبايد فوتبالمان را با آلمان مقايسه كنيم؟ در تمام فضاي مجازي نميتوانيد عكسي از بازيكنان شاغل در بوندسليگا پيدا كنيد كه در پارتي و مهماني و رستوران حاضر شده باشند. اگر يك نفر هم بوده باشد كه اين كار را بكند قطعا با سختترين جريمهها مواجه شده است. نظارت باشگاه روي رفتار بازيكنان و لايفاستايشان به كدام اتوبوس مجهز تيم مربوط ميشود يا به هتلهاي لوكسي كه در آلمان هست و در ايران نيست؟ چرا بايد بازيكنان حاضر در بوندسليگا درك كرده باشند كه شرايط حساس و سخت است و بازيكنان ما چنين دركي ندارند؟ برخي ميگويند باشگاههاي آلمان پول دارند و ميتوانند هزينه كنند و ما نداريم. نكته جالب اينجاست كه دقيقا دو باشگاه پولدار (به نسبت ساير تيمها) يعني فولاد و استقلال كانون بيماري كرونا شدهاند! پول بيشتر ميتواند امكاناتي را فراهم كند كه بيماري كنترل شود اما اين بدان معنا نيست كه پول بيشترتر (!) بتواند كلا بيماري را ريشهكن كند و بايد گفت آن پولي كه نياز است تا پروتكلهاي بهداشتي در تيمهاي ايراني رعايت شود كاملا وجود دارد. در استقلال و فولاد حتي بيشتر! فوتبال ايران برخلاف آنچه مدام در بوق و كرنا ميكنند براي برگزاري مسابقات بدون مشكل و با رعايت تمام پروتكلهاي بهداشتي هيچ گونه مشكلي نداشت و ندارد الا مديريت و عزم افراد درگير. تمام كساني كه مدام ميگويند فوتبال ما را با اروپا مقايسه نكنيد هدفي جز فرافكني و رفع مسووليت ندارند. درك وضعيت، مراعات كردن، حفظ فاصله فيزيكي و پرهيز از رفتارهاي پرخطر تنها كاري بود كه بايد در اين مدت انجام ميشد كه نشد. برنامه داشتن براي تكتك لحظات و مواجه شدن با مواقعي كه وضعيت بحراني ميشود جزو الزامات برگزاري مسابقات بود كه متاسفانه ريخته نشد. در 48 ساعت گذشته دقيقا و به معناي واقعي كلمه هر كس در فوتبال ايران ساز خودش را زده است. يك تيم ميگويد ما فلان قدر كرونايي داريم و مدركي ارايه نميدهد، تيمي ديگر ميگويد بايد بازي ما سه بر صفر اعلام شود، يك تيم سرخود بليت ميخرد و برميگردد و تيمي ديگر بليتش را كنسل ميكند. يك تيم عكاس و كارمندش را براي تست ميبرد و نتايجش را براي كل تيم لحاظ ميكند. اسامي چند نفر به عنوان مبتلا منتشر ميشود و بعد آنها تكذيب ميكنند، بازيكن مبتلا بازي داده ميشود. با پول نتيجه منفي تست ميخرند. تستهاي مثبت اعلام نميشود تا بتوانند از بازيكنانشان استفاده كنند و چيزهايي از اين دست. چرا نبايد فوتبال ايران و آلمان را مقايسه كنيم؟