اذعان ديرهنگام گزارشگر ويژه سازمان ملل:
ترور ژنرال سليماني نقض منشور
ملل متحد بود
گروه ديپلماسي
6 ماه پس از ترور سردار شهيد قاسم سليماني، فرمانده نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كشورمان، گزارشگر ويژه سازمان ملل در حوزه ترورهاي غيرقانوني و خودسرانه در دفتر كميسارياي عالي حقوق بشر اين سازمان، اين جنايت ايالات متحده امريكا را غيرقانوني خواند. «اگنس كالامارد» گزارشگر ويژه سازمان ملل در گزارشي ضمن رد كردن ادعاهاي مقامات امريكايي درباره دليل ترور سردار سليماني نوشت، واشنگتن نتوانسته مدارك كافي از تهاجم قريبالوقوع يا در حال انجام به منافعش را ارايه كند تا حمله به كاروان سردار سليماني در نزديكي فرودگاه بغداد را توجيه كند. كالامارد همچنين در اين گزارش تصريح كرده است:«به دليل نبود تهديد واقعي، مسير اقدامي كه امريكا انجام داد، غيرقانوني بود».
او در ادامه تاكيد كرد كه ترور سردار سليماني به همراه «ابومهدي المهندس» معاون شهيد سازمان الحشد الشعبي در عراق و چند تن ديگر از همراهانشان، نقض منشور سازمان ملل متحد بود و خواستار اعمال قوانين حسابرسي و مقررات سختتر درباره كشتار به وسيله پهپادهاي تهاجمي شد. اين كارشناس سازمان ملل در گفتوگو با رويترز توضيح داد:«در حوزه استفاده از پهپادها، جهان در برهه حساسي و احتمالا نقطه بحراني قرار دارد... شوراي امنيت اقدامي [در اين باره] انجام نميدهد، جامعه جهاني نيز عامدانه يا سهوا ساكت مانده است».
كالامارد روز گذشته يافتههاي خود در گزارش جديد را به شوراي حقوق بشر سازمان ملل ارايه كرد كه البته واشنگتن به دليل خروج دو سال قبل خود از اين شورا در نشست مذكور حضور نداشت. گزارشگر سازمان ملل در حالي اين گزارش را منتشر كرد كه ارتش امريكا بامداد ۱۳ دي ماه ۱۳۹۸ طي يك عمليات تروريستي به دستور «دونالد ترامپ» رييسجمهور اين كشور، سردار سليماني و شماري از همراهان ايشان از جمله المهندس را لحظاتي بعد از ترك فرودگاه بغداد به شهادت رساند. در بخشهايي از گزارش رويترز آمده است: ژنرال سليماني چهره اصلي هدايتكننده حضور ايران در برخي كشورهاي منطقه غرب آسيا به حساب ميآمد و امريكاييها او را چهرهاي ميدانستند كه تلاش بسياري براي خارج كردن نيروهاي امريكايي از منطقه ميكرد. برخي در واشنگتن سرسختانه اعتقاد داشتند كه سردار ژنرال سليماني در كشته شدن سربازان امريكايي در منطقه نقش دارد اما دولت دونالد ترامپ در چند ماه گذشته از اين ترور نتوانسته اثبات كند كه ژنرال سليماني تهديدي براي نيروهاي امريكايي در عراق بوده است. گزارشگر سازمان ملل در بخشهايي از اين گزارش نوشته است كه حمله پهپادي به خودروي حامل ژنرال سليماني نخستين موردي بود كه در آن يك كشور مساله دفاع از خود را براي توجيه حمله به فردي در كشور ثالث مطرح كرد. پس از ترور سردار سليماني توسط دولت ايالات متحده و به دستور دونالد ترامپ، ايران به پايگاه عينالاسد محل استقرار نيروهاي امريكايي در عراق حمله موشكي كرد. حملهاي كه دولت ترامپ تا مدتها درباره جزييات آن خبري به رسانهها درز نداد و اندك اندك با انتقال مجروحان اين حمله به كشورهاي همسايه بود كه ابعاد آن مشخص شد. قريب به 10 روز پيش نيز ايران براي دونالد ترامپ و 35 نفر ديگر به اتهام دست داشتن در ترور سردار سليماني قرار بازداشت صادر كرد. دولت ترامپ تنها ساعاتي پس از ترور سردار سليماني با انتقادهاي داخلي و خارجي بسيار از اين اقدام روبهرو شد. در داخل ايالات متحده، اعضاي كنگره دولت او را بابت به خطر انداختن جان سربازان امريكايي و قرار دادن كشور در آستانه تخاصم نظامي با ايران مورد انتقادهاي شديد قرار داده و اعضاي كابينه او از وزير خارجه تا دفاع را به كنگره فراخواندند. چهرهاي مانند مايك پمپئو، وزير خارجه ايالات متحده از همان نخستين ساعات اين ترور ادعا كرد كه ايالات متحده اسنادي دارد كه نشان ميدهد، سردار سليماني تهديدي براي امنيت ملي امريكا بوده است. اسنادي كه هيچگاه نه به كنگره ايالات متحده تحويل داده شد و نه در اختيار گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل قرار گرفت. ترور سردار سليماني توسط دونالد ترامپ بخشي از سياست فشار حداكثري ايالات متحده عليه ايران بود كه با هدف تضعيف موقعيت منطقهاي ايران صورت گرفت. به گواه بسياري از كارشناسان، تحليل كاخ سفيد نشينها اين بود كه حذف سردار شهيد قاسم سليماني ميتواند منجر به تغيير سياستهاي منطقهاي ايران شود. تحليل باطلي كه نخستين مصداق اشتباه بودن آن مصوبه پارلمان عراق براي خروج نيروهاي امريكايي از اين كشور بود. مصوبهاي كه هر چند عنوان غيرالزامآور را يدك ميكشد اما گوياي تصوير ناخوشايندي است كه عراقيها از حضور و دخالت ايالات متحده در امور داخلي خود دارند. در حالي كه دونالد ترامپ ادعا ميكند، هدف از سياست فشار حداكثري عليه ايران به پاي ميز مذاكره نشاندن دوباره تهران براي رسيدن به توافقي فراگير و همه جانبه است اما ترور سردار سليماني به مانعي در برابر هر گونه كاهش تنش ميان تهران و واشنگتن تبديل شده، اضافه بر آنكه ترامپ حاضر به پذيرش شرط ايران براي برداشته شدن تحريمها و بازگشت به برجام نيست.
معاون دبيركل حزبالله لبنان:
حاج قاسم فرمانده نظامي سياستمدار بود
شيخ «نعيم قاسم» معاون دبير كل حزبالله لبنان در مصاحبهاي با پايگاه خبري «العهد» به مناسبت چهاردهمين سالگرد جنگ ژوئن سال ۲۰۰۶ ميان حزبالله و ارتش رژيم صهيونيستي در ارتباط با موضوع نقش سردار شهيد «قاسم سليماني» فرمانده سابق نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران در اين جنگ و دخالت امريكا در امور لبنان توضيحاتي ارايه كرد. به گزارش خبرگزاري فارس، معاون دبيركل حزبالله لبنان در پاسخ به سوالي درخصوص نقش سردار شهيد حاج قاسم سليماني در جنگ ژوئن سال ۲۰۰۶ عليه رژيم صهيونيستي گفت:«تجاوز ژوييه سال ۲۰۰۶ جنگ حقيقي تلآويو عليه لبنان بود كه هدف آن نابودي مقاومت اسلامي بود؛ اما الحمدلله از طرفي هم [نيروها] مجهز بودند و آمادگي داشتند و از سويي ديگر دبير كل حزبالله رهبري دورانديش(حفظهالله) بود و در كنار او ديگر فرماندهان نظامي جهادي حاضر در ميدان نبرد مثل حاج «عماد مغنيه» و ديگران همچنين كمك روزانه حاج قاسم سليماني وجود داشت؛ حاج قاسمي كه خروج از لبنان را در اوج نبرد و در يكي از شديدترين جنگها عليه لبنان نپذيرفت. او در جنگ ژوييه يكي از افرادي بود كه براي مشاوره درباره برخي طرحهاي نظامي مقابله با دشمن و پاسخگويي به نيازهاي مبرم و فوري به طور مستقيم در اتاق عمليات مركزي حضور داشت تا نقشه دشمن را نقش بر آب كند و پيروزي را به ارمغان آورد». شيخ نعيم قاسم در پاسخ به سوالي در خصوص نقش حاج قاسم سليماني در كنار گروه مقاومت در سوريه بهويژه در نبرد آزادسازي «الجرود» تا سال ۲۰۱۷ گفت:«ديگر معلوم بود كه حاج قاسم سليماني فرمانده نيروي قدس سپاه است در سال ۱۹۹۸ براي اين پُست برگزيده شد. منظور از نيروي قدس، آمادهسازي ارتش 20 ميليوني براي آزادسازي قدس است. اين ارتش متشكل از گروههايي از نيروهاي مقاومت است كه در تمام منطقه حضور دارند؛ چه در فلسطين چه در لبنان، عراق، پاكستان، افغانستان يا سوريه. او آمادگي و تمرين [نيروها] را در تمام نقاط منطقه پيگيري ميكرد. در اينجا و درست زماني كه جنگها در سال ۲۰۱۱ شعلهور شدند، طبيعي بود كه حاج قاسم خود به طور مستقيم اين مساله را پيگيري كند؛ اولا به خاطر نجات سوريه از اين جنگ جهاني كه عليه سوريه به راه افتاد؛ ثانيا براي مقابله با داعش و جريانهاي تكفيري؛ ثالثا براي حمايت از نيروها[فرقي هم نميكرد] خواه نيروها عراقي باشند يا افغاني يا پاكستاني يا ايراني يا هر گروه ديگري كه براي كمك به سوريه آمده بودند و در آخر هم ايستادگي در كنار حزبالله كه در سوريه حضور داشت. او فرمانده حقيقي تمام نيروهاي غيرارتش سوريه در اين كشور بود و با چالشها مقابله ميكرد و آن دستاورد را محقق ساخت؛ دستاوردي كه الحمدلله با نابودي داعش در اين منطقه به عنوان يك دولت و قدرت بزرگ محقق شد. او همچنين براي نجات سوريه از خطرات و بازگرداني نظام اكثر مردم سوريه به آغوش اين كشور[تلاش كرد]. يك نكته مهم كه در شخصيت شهيد سليماني وجود داشت اين بود كه او يك فرمانده نظامي سياستمدار بود. او علاوه بر نگاه راهبردي نظامي موجود، يك نگاه راهبردي سياسي نيز[ به مسائل] داشت. همين مساله باعث شده بود كه در پيگيريهاي او، برآورد شرايط نتيجهاي متفاوت از نتيجه نظامي مستقيم داشته باشد. شهيد سليماني خود را به عنوان يك شخصيت فوقالعاده اثبات كرد. اين موضوع با آمدن ميليونها تن از مردم براي مراسم سوگواري ايشان به خيابانها آن هم در جاي جاي ايران تجلي يافت. اين مساله بيانگر تاثير بسزاي شخصيت و اقدامات ايشان است».