سرشت يك انسان والا و توانا
علي دهباشي
انگار همين ديروز بود. نه! زمان چه دور و دير ميگذرد، خاطرات اما فراموشنشدني است. كتابفروشي «زمينه» در چهارراه كتابي فقط پاتوق اهالي روشنفكر و كتابخوان و دوستداران كريم امامي در آن محله نبود بلكه كساني همچون من كه به آن محله تعلق نداشتند نيز براي ديدن او و همسر گرامياش به «زمينه» سر ميزدند. آنجا كانوني بود براي دوستداران كتاب، فرهنگ و هنر ايران و جهان. كريم امامي پس از آنكه در دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبيات انگليسي فارغالتحصيل شد، به دانشگاه مينوسوتا رفت و در آنجا فوق ليسانس خود را گرفت. او كار خود را ابتدا با روزنامهنگاري در روزنامه انگليسي زبان «كيهان اينترنشنال» آغاز كرد. بيش از پنج سال آنجا بود و در كنارش در هنركده هنرهاي تزييني تدريس زبان انگليسي ميكرد. اينچنين بود كه مورد توجه اولياي موسسه فرانكلين قرار گرفت، او ساليان متمادي سرويراستار موسسه انتشارات فرانكلين بود، در همان سالها بود كه به مديرعاملي انتشارات سروش نيز انتخاب شد كه اين كار را تا آغاز انقلاب به عهده داشت. در اين دو مسووليت ديگراني كه با او كار كردند بايد از خاطرات خود بگويند كه البته برخي گفته و از دقتنظر، نجابت و جديت او با تعابيري بسيار زيبا ياد كردهاند. از سال حدود 60 كريم امامي كتابفروشي زمينه را به اتفاق همسرش گلي امامي بنياد نهاد. در همان سالها او همكاري خود را با مركز نشر دانشگاهي آغاز كرد و در آنجا اصول ويرايش و نشر كتاب را كه دوباره مورد توجه قرار گرفته بود، تدريس ميكرد. مقالات او در حوزه كتاب و مسائل كتاب در نشر دانش كم نيستند. كريم امامي را بايد در چند وجه بررسي كرد؛ يكي از آنها زبانداني او است. امامي زبانداني درجه يك و مترجم توانا و صاحب سبك بود. گرچه روزگار مهلت نداد اما كارنامه قلمي او در عرصه ترجمه كارنامه درخشاني است. كريم امامي با ترجمه نمايشنامه «خشم به ياد آر» جان آزبرن كار خود را شروع كرد و سپس رمان «گتسبي بزرگ» اسكات فيتزجرالد را به فارسي برگرداند. ترجمه 72 رباعي خيام و دو شعر بلند سهراب سپهري «صداي پاي آب» و «مسافر» و اشعار ديگري از اين شاعر در كنار ترجمه شعرهاي كيارستمي از فعاليتهاي امامي در اين زمينه بود. علاوه بر آن، او كتابهاي زيادي كه در حوزه هنر و ادبيات منتشر كرد و مقالات متعددي در زمينه ترجمه، ويرايش و نشر در نشرياتي همچون نشر دانش، نگاه نو، بخارا، كلك و فصلنامه مترجم و... به چاپ رساند، مقالاتي كه تعدادي از آنها بعدها به صورت كتاب «از پست و بلند ترجمه» منتشر شد. همه اينها از كريم امامي يك انسان متفاوت ساخت كه در هر كاري كه وارد شد اعم از ويراستاري، نشر، ترجمه و هنرشناسي همچون يك شخصيت معمولي قلمداد نميشد. او در كارش بسيار با دقت نظر عمل ميكرد و همين دقت نظرهاي او بود كه كريم امامي را متفاوت كرد. ذوقي كه در او نهادينه بود اين امكان را فراهم ميكرد كه در كارهايش رنگ و بوي ديگري را حس كنيد.
گرچه سالهاست در ميان ما نيست اما كتابهايش در كتابخانه فرهنگ ايران و يادگارهاي او به صورت آموزشهايي كه بهجا مانده است را داريم. آنچه تداعيگر نام اوست سرشت يك انسان والا و توانا با فروتني خاصي است كه داشت. همه اينها ما را به احترامي عميق نسبت به او وامي دارد. ياد و خاطرهاش گرامي باد.