پيت سمپراس چطور به پاياني هاليوودي رسيد؟
گري كوپر دنياي تنيس
برايان آرمن گراهام
ترجمه: مرضيه حسينخاني
پايانهاي هاليوودي حتي در بين بزرگترين قهرمانان نيز امري نادر است. محمدعلي بعد از آتشسوزي مانيل 10بار ديگر جنگيد تا بتواند چيزهايي را ثابت كند اما سرانجام بعد از شكست سنگين به ترور بربيك در باهاما كنار رفت چون هيچ كميسيون ورزشي در ايالاتمتحده ديگر به او مجوز مبارزه نميداد. مايكل جردن بعد از دو فصل پرشور با واشنگتن ويزاردز از بازنشستگي بيرون آمد اما به جاي همراهي با غروب آفتاب بعد از دوران درخشش، دوباره برگشت اما به مقام بهتري از ششمي با شيكاگو بولز دست نيافت.
اما هيچكس نميتواند پيت سمپراس را به اين متهم كند كه نميدانست چه زماني بايد كنارهگيري كند. او در يو اس اوپن 2002 و در بدترين شرايط خود وارد مسابقات شد. در حالي كه در 33 رويداد قبلي هيچ عنواني به دست نياورده بود، از آخرين قهرمانياش بيش از دو سال ميگذشت و هنوز هم
به خاطر باخت به نفر 145اُم جهان جورج باستيل زير فشار رسانهها قرار داشت. اما اين كاليفرنيايي خونسرد راه خود را در مسابقات به آرامي و با سيدبندي 17 شروع كرد. او رقبايش را يكييكي از پيش رو برداشت. در نيمهنهايي بخت نخست قهرماني ليتون هيوئيت استراليايي را شكست داد و در فينال به رقيب ديرينهاش آندره آغاسي رسيد. او در فينال و در يك بازي فوقالعاده با نتيجه سه بر يك به پيروزي دست يافت و مقام قهرماني را از آن خود كرد. خودش بعد از فينال گفت: «اين بالاترين سطحي بوده كه تاكنون از خودم نشان دادم.»
در آن زمان سمپراس از هر مرد ديگري قهرمانيهاي بيشتري به دست آورده بود. هيچكس تصور نميكرد كمتر از دو دهه طول بكشد تا امريكاييها از طريق سه تنيسور ديگر بتوانند بسياري از ركوردهاي دوران گذشته را بشكنند. از جمله بيشترين عناوين تنيس ويمبلدون با 7 قهرماني، بيشترين صدرنشيني هفتهاي ATP با 286 هفته و بالاترين درآمد شغلي با 43 ميليون دلار. تمام اينها به سرعت توسط سمپراس به دست آمد.
اينها باعث شد كه سمپراس كه تمركز ذهني و تعهد شغلياش سبكي مخصوص به خودش را داشت، به مورد جالبي براي مطالعه و بررسي تبديل شود. او يك مورد بينظير در بين قهرمانان به حساب ميآيد. باتوجه به فاصلهاي كه او از زمان بازنشستگياش از دنياي تنيس داشته و آن را عمدا حفظ كرده براي آگاهي عمومي بايد دوباره سمپراس را مورد بازبيني قرار داد. برخلاف بازيكنان سابق كه به نحوي با رقابتها مرتبط باقي ماندهاند، در مقام مربي يا مفسر ورزشي، سمپراس دنبال زندگي خودش رفته است. به نظر ميرسد براي جمعيت امروز بسيار نگرانكننده است كه فراموش كنند او چقدر بر حرفهاش مسلط بود.
اين بازي ذهني سمپراس بود كه به اندازه سرويسهايش اسلحه خطرناكي به حساب ميآمد. ظرافت بازياش او را از ديگران متمايز ميكرد. سمپراس با داشتن يك حس خاص كه ميتوانست الگوي بازي خودش را به حريف تحميل كند، اوضاع حريف را بههم ميريخت و ذهنش را مختل ميكرد. او ميتوانست يك رقص زيبا و هيجانانگيز به دور از احساساتگرايي به نمايش بگذارد و در مهمترين لحظات نيز بهترين عملكردش را ارايه دهد. او ممكن بود سقوط كند و نتواند به بازي برگردد اما او اين احساس را داشت كه ميتواند. خونسردي و آرامش رمز موفقيتش بود. حتي اگر امروز شما يك شانس در زندگيتان داشته باشيد، شايد بخواهيد آن را به سمپراس واگذار كنيد تا بازياش كند.
اولين ستونهاي اعتماد به نفس شديد او در دوران نوجواني استحكام يافت. هنگامي كه او با يك تصميم ريسكي پيتر فيشر را به عنوان مربي برگزيد و استايل بازياش را به بكهندهاي يك دستي و سرويسهاي والي تغيير داد. او در 14 سالگي جواز زيادي در مسابقات نوجوانان به دست آورده بود اما با اين تغيير روش او به مدت دو سال درگير تعديل سبك بازياش شد و رقابتهاي ردههاي سني را از دست داد. او در هر يك از چهار رويداد بزرگ پسران در تنيس امريكا در سال 1986 در دور سوم كنار رفت.
اما 5 سال بعد از آن پيشرفت چشمگيري در سبك بازي او پديد آمد. سمپراس جوانترين قهرمان تاريخ تنيس آزاد امريكا با تنها 19 سال سن لقب گرفت. او در فينال آغاسي را مغلوب كرد. او بعد از بازگشت به فينال در سال 1992 و شكست تحولآميز مقابل تنيسور سوئدي كه به قول سمپراس «فراخواني براي بيداري از خواب» بود، در 12 مسابقه از 13 فينال طي 8 سال آينده پيروز شد. 7 عنوان در ويمبلدون به دست آورد؛ در تورنمنتي كه از كودكي آرزوي پيروزي در آن را داشت. او 6 سال پياپي مرد شماره يك تنيس جهان بود؛ از 1993 تا 1998. اين دستاوردي است كه حتي بيشتر از عناوينش مهم است. ركوردي كه حتي فدرر، نادال يا جوكوويچ هم نتوانستهاند لمسش كنند.
شما نميتوانيد در مورد سمپراس صحبت كنيد بدون اينكه در مورد آغاسي حرف زده باشيد. اين دو امريكايي تنيسورهاي كاملي بودند. يكي از آنها بزرگترين سرويسزننده عصر خود بود و ديگري بهترين بازيكن در برگشت دادن توپ. بگذاريد صادق باشيم؛ آن زمان همه ميخواستند آندره پيروز شود. انگار او دوست شما بود كه تنيس بازي ميكرد. كودك آزاد و پرتحرك اهل وگاس كه چهرهاي كاريزماتيك براي جامعه داشت و به طور فزايندهاي احساس فروتني و انضباط به وجود ميآورد. آغاسي احساسات خود را با روحيهاي نظير آنچه در تنيسورهاي سابق امريكايي از جمله جيمي كانرز و جان مكانرو ديده بوديم با ديگران به اشتراك ميگذاشت. دقيقا همانطور كه مردم ميخواستند.
در عوض سمپراس هميشه يك رفتار ثابت داشت. رفتار غير شيك و جذاب او شهرتش را تحتتاثير قرار داده بود و برخي او را خستهكننده ناميده بودند، اما سمپراس ظاهرا اهميتي به اين مسائل نميداد. او به هيچ چيزي به اندازه پيروزي در مسابقات علاقه نشان نميداد و پيروزي كاري بود كه او به انجام رساند. بيش از هر كسي تا پيش از آن.
به همين دليل است كه سمپراس فقط به خاطر خوب بودن در مسابقه تنيس به ياد آورده ميشود. تمركز بر حرفه ورزشي چيز بسيار سختي است و هميشه مشغوليتهاي ذهني به بار ميآورد. در امريكا كه مردمش تشنه سرگرمي هستند، اعتبار كمي براي هنر قائل ميشوند و شايد در انگلستان اين وضعيت بدتر هم باشد. ميتوان گفت سمپراس بيشتر شبيه گري كوپر بود تا جيمز كاگني.
افتخارات سمپراس
15 عنوان گرانداسلم انفرادي
اوپن استراليا: 1940، 1997
ويمبلدون: 1993، 1994، 1995، 1997، 1998، 1999، 2000
يو اس اوپن: 1990، 1993، 1995، 1996، 2002
64 قهرماني ATP Tour
286 هفته رتبه يك جهاني
آرشيو: در بين آنها سمپراس و آندره آغاسي كساني هستند كه چهار ويمبلدون آخر را تصاحب كردهاند، سه تا از يو اس اوپنهاي 5 سال گذشته و همچنين دو تا اوپن استرالياي اخير. آنها نزديك به 20 ميليون دلار پول نقد و كلي پول از بابت تبليغات به جيب زدهاند. آنها نمايانگر راههاي مختلف براي رسيدن به قله تنيس هستند. آغاسي كه از بدو تولد به عنوان يك قهرمان برنامهريزي شده بود حالا به تحقق استعدادهاي خودش رسيده و سمپراس «طبيعي» كه ناگهان در 19 سالگي موفق شد با شكست دادن آغاسي جوانترين قهرمان تاريخ مسابقات لقب بگيرد. رقابت اين دو مسابقات را به نقطه جوش خواهد رساند. اين فقط رقابت مرگ و زندگي نيست، بلكه يك نمايش كامل است. (پيتر دييونگ، گاردين، 4 سپتامبر 1995)
منبع: گاردين