پاسخ رفيقدوست به گزارش «اعتماد»
چند روز پيش بود كه انتشار اظهارات محسن رفيقدوست در ارتباط با ترورهاي سالهاي انقلاب برخي مقامات و چهرههاي سياسي با واكنش محمد غرضي مواجه شد و اين مواجهه آغازي بود براي يك رويارويي رسانهاي ميان دو سپاهي سابق؛ مواجههاي كه در ادامه پايگاه خبري-تحليلي «اعتمادآنلاين» را بر آن داشت در گفتوگويي با محمد غرضي به عنوان يكي از طرفين اين رويارويي، ابعاد مختلف آن را واكاوي كند و يكروز بعد روزنامه اعتماد نيز درگزارشي كوتاه با تيتر «رويارويي رسانهاي دو سپاهي سابق» كه در شماره چهارشنبه 18 تيرماه99 منتشر شد، پيرو رسالت حرفهاي به ابعاد آن پرداخت و اين گزارش با جوابيه محسن رفيقدوست مواجه شد كه در ادامه متن كامل آن را ميخوانيد.
در پاسخ مطالبي كه باز هم جناب آقاي مهندس غرضي كه اكثرا آن كاملا كذب و تحريف تاريخ باز هم مجبور شدم مطالبي را عرض كنم.
1 - سپاه در روز 9 اسفند 1357 با فرمان حضرت امام (ره) به آقاي لاهوتي و در محل پادگان عباسآباد تشكيل شد كه حقير يكي از آن 10 نفر هستم كه در آن جلسه حضور داشتيم و اولين نفر هستم كه براي عضويت در سپاه در آن جلسه ثبتنام كردم و در آن جلسه آقاي دانشمنفرد كه بعدها استاندار فارس شد، به عنوان فرمانده انتخاب شد و حقير هم مسوول تداركات و مسوول تهيه مكان و امكانات براي شروع كار سپاه، جناب آقاي مهندس غرضي به اتفاق آقايان اصغر صباغيان و آقاي ناصر آلادپوش بعد از نوروز 1358 به سپاه تشريف آوردند و وقتي ميگويم ايشان فراموشكارند، فراموش كردند كه در همان مدت دو بار به اتفاق ايشان آنهم بعد از ساعت 12 شب به ملاقات آقاي دكتر يزدي، معاون نخست وزير در امور انقلاب رفتيم و هماطوركه در پاسخ قبلي عرض كردم به علت مشكلاتي درباره تشكيل و اداره سپاه با دولت موقت داشتيم، يك روز به اتفاق آقاي غرضي و مرحوم خانم دباغ در قم به محضر حضرت امام شرفياب شديم و بنده هم مطالب را خدمت ايشان عرض كردم كه در نتيجه دستور ايشان اين بود كه امر سپاه با شوراي انقلاب باشد، اين بخش اول كه شايد آقاي مهندس غرضي هرگز نخواهند اين مطالب را به ياد بياورند! تاريخ كه نبايد تحريف شود! آنهم تاريخ سپاهي كه به فرموده امام اگر نبود كشور نبود و اينجانب هم امروز عرض ميكنم اگر سپاه نباشد، كشور نيست.
2 – مدت حضور آقاي غرضي در سپاه بسيار كوتاه بود، همانطوركه خودشان بيان كردند بعد از فرماندهي جناب آقاي منصوري كه دومين فرمانده سپاه بودند، ايشان تشريف بردند. اعتراض بنده براي آقاي غرضي بعد از اولين ترورها اين بود كه پيشنهاد كردم براي شخصيتها محافظ بگذاريم، ايشان به دليل اينكه نبايد مسوولان را از مردم جدا كرد، گفتند اين كار لازم نيست، البته بنده برخلاف نظر ايشان براي اكثر مسوولان آن زمان هم خودرو تهيه كردم و شخصا محافظ گذاشتم. همانطوركه در پاسخ قبلي عرض كردم، تمام ائمه جمعه مخصوصا مشاهير آنها محافظ داشتند و شهداي آنها اكثرا با يك يا دو محافظ خود شهيد شدند. توصيه ميكنم برادر عزيزم جناب آقاي غرضي، قدري تاريخ 40 ساله انقلاب را مطالعه كرده و به دانستههاي خود اكتفا نكنند.