ادامه از صفحه اول
شركت مغان دربرزخ
كشاورزي و دامپروري مغان شركت و با ظرفيتهاي بيبديل خود ميتوانست براي شيوههاي نوين كشاورزي، كانوني براي اجراي طرحهاي پايلوت بوده و به عنوان بازوي ترويجي و توسعهاي در سطح ملي در نظر گرفته شود.
اكنون و در دومين سال اين واگذاري، شنيدهها از نزول بيشتر بازده اين كشت و صنعت نسبت به گذشته حكايت ميكند. مديرعامل شركت خريدار اما در ژستي طلبكارانه از اين ثروت ملي به عنوان يك بنگاه اقتصادي زيانده ياد ميكند و اظهار ميدارد كه هشت هزار هكتار از محدوده شركت تپه ماهور است، اما از طرفي هم براي كاهش فشار افكار عمومي منطقه و منابع آگاه مرتبا وعده استخدام 10 هزار نفر نيروي بومي را ظرف 5 سال آينده ميدهد. وعدهاي كه در آن تصريح نميشود چنين گردان بزرگي از نيروي كار انساني را در قالب چه پروژههاي توسعهاي قرار است جذب كند. از تناقضهاي آشكار در فروش اين ثروت ملي در دولت دوازدهم همين بس كه از يك سو براي آمادهسازي 46 هزار هكتار از اراضي شور دشت سيستان براي كشاورزي بيش از يك ميليارد دلار از صندوق توسعه ملي برداشت و هزينه ميشود و از اين سو 40 هزار هكتار اراضي مرغوب و منابع آب غني و... در خطه زرخيز مغان به بهاي نازلي واگذار ميشود. البته در اجراي برنامه توسعه كشاورزي دشت سيستان گرچه براي هر هكتار بيش از 350 ميليون تومان هزينه شده است، اما ايراد اساسي مورد نظر نيست. آنچه شگفتي ميآورد مديريتي است كه از سوراخ سوزن دشت سيستان گذر ميكند، اما در پشت دروازه شركت كشاورزي مغان از حركت باز ميايستد. شگفتا كه وزير جديد كشاورزي هم براي اين حراج ثروت ملي مهر تاييد نهاده و اين واگذاري را تمام شده ميداند. حراجي كه مجري آن اكنون در پيگرد قضايي است و ايام حبس خود را به دليل انبوه حراجيهاي مبهم ميگذراند. پرسش اينجاست كه آيا مردم ما حق ندارند از جزييات اين واگذاري ضد ملي بيشتر آگاه شده و نتايج آن را پس از دو سال از انجام آن مطالبه كنند؟ مردمي كه در نهان و آشكار، مديريت حفظ انفال و منابع عمومي جامعه را خطاب قرار داده و گلايه ميكنند كه ما شما را تيشه داديم كه هيزم كنيد نه... .
ويروس در سينما
حالا هم كه حداقل پنج ماه از نمايش آنلاين فيلمها ميگذرد، دست كم بايد دراين حيطه امنيت به وجود ميآمد اما عملا هيچ تغييري را شاهد نبوديم . اكران فيلمها در سينماها هم دچار ويروس شده و اين روزها ما شاهد مرگ تدريجي سينما هستيم. البته بگويم كه ظرفيت توليد مناسب است اما اينكه فيلمها در اكران سال آينده چقدر نتيجه بخش خواهد بود، كسي نميداند . توصيه ميكنم بياييم در اين شرايط اوضاع سينما را جدي بگيريم و برنامهريزي درستي براي اكران فيلمها داشته باشيم تا فاصله مردم را از سينما كم كنيم. نقش صدا و سيما در علاقهمندي مردم به سينما بسيار ميتواند پررنگ باشد اگرچه نتوانسته اين وظيفه را به درستي انجام بدهد.