نگاهي به زمينه و زمانه شكلگيري ملل اسلامي
اسلامگرايان مسلح
در سالهاي پاياني دهه 1330 خورشيدي با به قدرت رسيدن دموكراتها در ايالات متحده و بر سر كار آمدن جان اف كندي، سياست خارجي امريكا متحول شد. سالهاي جنگ سرد بود و جهان بين دو بلوك قدرت شرق و غرب در نوسان. حكومت پهلوي دوم كه چند سال پيش از آن با مداخله مستقيم امريكا در كودتاي 28 مرداد، تثبيت و تقويت شده بود از مشكلات اقتصادي فراواني رنج ميبرد و در نتيجه ناگزير كه در سياستهاي داخلي منويات ايالات متحده را مد نظر قرار دهد. يكي از محورهاي اصلي سياست كندي، فشار به شاه براي باز كردن نسبي فضاي سياسي و اجتماعي بود. در چنين شرايطي نيروهاي سياسي و اجتماعي در ايران كه تحت تاثير فضاي اختناقبار پس از كودتا خفه شده بودند، مجال ظهور و بروز و امكان فعاليت يافتند و طبيعي است برخي از اين گروهها، سرخورده از سركوب كودتا روي به سوي مبارزه مسلحانه و حركتهاي تند آوردند. سيدمحمدكاظم موسوي بجنوردي در چنين فضايي حزب ملل اسلامي را تاسيس كرد. موسويبجنوردي، فرزند ميرزاحسن موسويبجنوردي از مراجع تقليد و علماي ساكن نجف در سال 1321 در اين شهر به دنيا آمد. موسويبجنوردي از جواني با حزب الدعوه بود كه در عراق توسط شماري از علماي شيعي عراق از جمله محمدباقر صدر اداره ميشد. رهبران حزب ملل اسلامي كه در عراق سكونت داشتند و دلبسته حزب الدعوه، نخست تحت تاثير تفكر اخوانالمسلمين و جريان اتحاد اسلام قرار داشتند اما وقتي به ايران بازگشتند، تحتتاثير فضاي جديد ايران به سرعت با الگوگيري از مفاهيم انقلابي چپ و تشكيل گروه مسلح انقلابي، سمت و سوي ديگري برگزيدند. با وجود اين هدف غايي اين حزب مانند اخوان، تشكيل حكومت اسلامي (خلافت) بود اما نقشه راه و روش رسيدنش به اين هدف با انديشه گام به گام اخوان تفاوت بسيار داشت و به حزب تحرير نزديك شده بود. موسويبجنوردي در گفتوگويي با روزنامه اعتماد، 3 مرحله اصلي برنامه حزب ملل اسلامي را چنين برميشمارد:«۱- مرحله ازدياد و تعليم كه مرحله ايجاد هستههاي تشكيلاتي بود، ۲- مرحله استعداد: مرحلهاي كه سازمان نظامي در كنار سازمان سياسي به وجود ميآمد و ۳- مرحله ظهور: در آنجا اعلام موجوديت ميشد كه با مبارزات چريكي همراه ميشد و نخست با آشوبگري قهرآميز تجلي پيدا ميكرد كه البته خود اين آشوبگري قهرآميز پيشتر مبتني بر نوعي آشوبگري ذهني و شايعهپراكني عليه نظام حاكم بود و ما آن را آشوبگري غيرنظامي ميخوانديم. اما آشوبگري قهرآميز با عمليات نظامي همراه بود مثل بمبگذاري و... البته بايد تاكيد كنم كه ما به شدت نگران جان مردم بوديم. حتي خود من در حال نگارش رسالهاي بودم كه ما چگونه در روستاها رفتار كنيم و اگر از مردم كمي آرد گرفتيم به مردم رسيد بدهيم.» اعضاي اين حزب كه خيلي زود تعدادشان به بيش از ۵۰ نفر رسيد همگي از جوانان و نوجوانان خانوادههاي مذهبي و روحاني بودند. در ميان اعضاي اين گروه به نام چهرههايي برميخوريم كه بعدا در انقلاب نقشي فعال ايفا كردند، افرادي چون محمدجواد حجتيكرماني، عباس آقازماني(ابوشريف)، جواد منصوري، محمد پيران، سيداصغر قريشي، ابوالقاسم سرحديزاده، مرتضي حاجي، محمد ميرمحمدصادقي، عباس مظاهري، حميد خانمحمد، علياكبر صلاحمند، سيداحمد تقوي، محمد سيدمحمودي و... . حزب ملل اسلامي، انديشهها و استراتژيهاي خود را در ماهنامه خلق كه ارگان اين حزب بود، منتشر ميكرد. اسماعيل شمس، پژوهشگر تاريخ معاصر كه كتابي با عنوان «آن 55 نفر» در معرفي و تحليل اين حزب و اسناد آن تاليف كرده در توضيح شرايط تاريخي شكلگيري اين حزب ميگويد:«آن زمان دوران اوج چپگرايي بود و كمونيستها جهاني فكر ميكردند حتي بعضي از ناسيوناليستهاي افراطي چون هيتلر و موسوليني نيز جهاني فكر ميكردند. طبيعتا اسلامگراياني كه در اين دوره و زمانه زندگي ميكردند متاثر از انديشههاي جهانگرايانه مليگرايان و چپگرايان، جهاني ميانديشيدند. همه اسلامگرايان آن دوره جهانينگر هستند. ايده خلافت اخوان اگرچه ريشه در سنت اسلامي دارد اما خلافت اخواني شديدا تحتتاثير انديشههاي جهاننگر زمانه خودش است. بنابراين انديشه حزب ملل هم از خاستگاه سنتي و هم از شرايط روز متاثر است كه من نام آن را گفتمان اصالت و هويت ناميدهام.» چنانكه اشاره شد، حزب ملل اسلامي در مرحله عمل ناكام بود و اعضاي آن پيش از آنكه به مرحله ظهور برسند، دستگير شدند. در سال ۱۳۴۴ شهرباني كل كشور نسبت به اعمال رفت و آمدهاي عدهاي از جوانان مشكوك و چند نفر از آنها را تحت تعقيب و مراقبت قرار دادند. در ساعت ۳ نيمهشب 23 مهر ماه 1344 يكي از مامورين مخصوص شهرباني كل كشور كه در حال تعقيب يكي از اين جوانان بود نسبت به كيف دستي او مشكوك ميشود و تصميم به بازرسي محتويات كيف او ميگيرد. جوان مقاومت كرده، كيف را به بام منزلي پرتاب ميكند و خودش متواري ميشود كه مامورين او را دستگير ميكنند. نام اين جوان محمدباقر صنوبري است و محتويات كيف مقداري روزنامه به نام روزنامه خلق و نشريههاي ديگر است. در اثر تحقيقات انجام شده از اين جوان و شمار ديگري از اعضاي دستگير شده اين جمعيت پرده از روي تشكيلاتي با عنوان حزب ملل اسلامي برداشته ميشود. شهرباني در نتيجه تحقيقات به قرارگاه كميته مركزي اين جمعيت راهنمايي و ضمن بازرسي منزلي كه محل كميته مركزي بوده، مدارك و وسايل و تجهيزات آنها را كشف ميكند. برخي مسوولان حزب به ارتفاعات شميران فرار ميكنند اما مامورين، مخفيگاه آنها را محاصره و طي زد و خوردي مسلحانه آنها را دستگير ميكنند. در پي دستگيري چند تن از اعضاي حزب ملل اسلامي 55 تن از اعضاي آن دستگير و عملا حزب منحل شد. رهبر حزب موسويبجنوردي ابتدا به اعدام وسپس با تخفيف به حبس ابد محكوم شد. ساير اعضا از جمله محمدجواد حجتيكرماني و ابوالقاسم سرحديزاده به حبسهاي سنگين محكوم شدند. در سالهاي مياني دهه 1340 برخي از باقيماندگان و آزادشدگان حزب ملل اسلامي، سازمان حزبالله را تشكيل دادند كه از ميان ايشان ميتوان به عباس آقازماني(ابوشريف)، احمد احمد و عليرضا سپاسيآشتياني اشاره كرد. عمده اعضاي حزب ملل اسلامي در ماههاي منتهي به انقلاب به جريانها و گروههاي اسلامگرا پيوستند و برخي از آنها در سالهاي بعد از دولتمردان و سياستمداران موسس و بنيانگذار جمهوري اسلامي شدند.