موزههاي موضوعي
سارا كريمان
موزهها را به لحاظ منظر ميتوان در دستهبندي كلاسيك به 3 گونه: موزههاي تاريخي، تكنولوژي و موضوعي تقسيم كرد كه اين تقسيمبندي منشا گرفته از نوعي مطالعه روي ميزان كاربست فرم و محتوا در طراحي و نمايش موزهاي است. امروزه موزهها در جايگاه مجري و مولف در اقتصاد خلاق تبيينگر مواضع هدايتگر و توليدكننده محتواست و اين به معناي گذار از گردآوري و فرآيندهاي كلاسيك شكلدهنده موزههاست. در اين رويكرد به نوعي شاهد بروز و تاكيد بر جنبههاي ديگري از موزه همچون سرگرمي هستيم، گسترش و الزام وجود بخشهايي مانند بازي يا كافه و رستوران نشانگر نفوذ اين ديدگاه به ماهيت كاركردي موزههاست كه به ميزان زيادي متاثر از بسترهاي فرهنگي و جغرافيايي است. در ادامه ميتوان تبديل شدن نمايشگاهها به پروژههاي نمايشي مبتني بر معماري به عنوان مثال(نمايشگاه «احساس» در موزه بروكلين) را در زمره اين تغيير ديدگاه دانست. علاوه بر اين شاهد هستيم كه موزهها به سمت شيوههاي نويني از ارايه محتوا گام برميدارند و صرفا در جهت ايجاد برابري فرهنگي اقدام نميكنند بلكه در آشفتگي ميان تمايزات فلسفي عينيت، ذهنيت و مفهوم زمان در رفت و آمد هستند و دايما نمادهاي اجتماعي و فرهنگي را بازتعريف ميكنند. فرآيندهاي حفاظت و معرفي از منظر ميراث فرهنگي بيانگر ايدهها و تلاشهايي است كه ميخواهند روايتهاي خود را در تبعيت از اثر معماري و اشياء منقول موجود بازگويي كند. اين درحالي است كه در ديدگاهي كه محتوا بر فرم تقدم مييابد، تمامي موارد مذكور ابزاري جهت نمايش يك ايده هستند. از اين رو موزهها بايد در نحوه ثبت تحولات دقت كرده تا در صورت جابهجايي و استخراج آنها از زمينههايشان، خطر بروز تحريف و اعمال ادراكات عجيب و غريب و غالبا اغراق شده، مسير بازگويي مبتني بر حقيقت را منحرف نكند. بينش و چشمانداز اين موزههاي موضوعي در مكانها و زمانهاي گوناگون متفاوت است. آنها در تقاطعات مهم زماني و مكاني ايستادهاند و يادآور تحولات موضوعي خاصي هستند كه چشماندازهاي جديدي را ارايه ميدهد. اين ايده ابتدا در نمايشگاههاي هنري بروز پيدا كرد. به عنوان مثال «انسان و دنياي او» موضوع نمايشگاه اكسپوي هنري 1967 در مونترال كانادا بود كه با همكاري غريب به 62 كشور و بازديد بيش از 500 هزار نفر برگزار شد. اين نمايشگاه داراي 17 زمينه مرتبط با زندگي انسان مثل زيست بوم، انسان و سلامتي، انسان و جامعه، انسان به عنوان سازنده، انسان و اكتشافات و... بوده است. همچنين بخشهاي مهمي از فضاي اين نمايشگاه برمبناي آب يا معماري ساخته شده از چوب است. هدف از اين نمايشگاه بازگويي مضامين مختلفي است كه زندگي بشر برمبناي آن شكل گرفته. اين نمايشگاه نمونه مثالزدني از پردازش محتوا پيرامون موضوعات انساني بود كه با دستهبنديهايي بسيار هوشمندانه تحولات بنيادين انسان را مطرح كرده و صورتي نمايشي بخشيد. پيرامون آن رويدادهاي بسيار قابل تامل موسيقي و نمايش نيز اجرا شد. بعضا در چيدمان و ارايه آثار هنري موزهها نيز ميتوان از الگوي نمايشگاه و ترتيب موضوعي استفاده كرد علاوه بر آن بسياري از چيدمانها و نمايشگاههاي مفهومي نيز در راستاي پردازش موضوعي صورت ميپذيرند كه اين روش خود در توليد معنا و آموزش مفاهيم بسيار تاثيرگذار است. MoMa - موزه هنر مدرن در نيويورك و گالري ملي لندن را ميتوان از موزههايي نام برد كه در نمايشگاههاي خود غالبا مقيد به طرحهاي موضوعي هستند. اهميت موضوع در طرحريزي اين موزهها موجب اقدام به ساخت و طراحي موزههايي با معماريهاي بسيار ماندگار ميشود. با درنظر داشتن اينكه طراحي معماري بخش مهمي از موضوع و بار رواني مدنظر را به دوش ميكشد از اين رو بسياري از موزههاي موضوعي در دوران معاصر با تاكيدات ويژه روي نسبت ميان معماري و محتوا طراحي شدهاند. موزه بروكلين يا موزه جنگ امپريال لندن را ميتوان جزو مظاهر اين تفكرو رويكرد در موزهداري و طراحي نمايشگاه دانست. همچنين موزههايي با موضوعات: كشاورزي، فوتبال و قايقراني نيز در دسته موزههاي موضوعي گنجانده ميشوند.
موزهدار و پژوهشگر هنر