قوه قضاييه اميرحسين مرادي و علي يونسي را به نشستي دانشگاهي-امنيتي برد
4 روايت از يك نشست نامتعارف
گروه سياسي
نام علي يونسي و اميرحسين مرادي تا پيش از سال 99، تنها با مدالهاي المپياد، رتبههاي برتر آزمونهاي علمي و البته «دانشگاه شريف» اولين دانشگاه ايران در تراز بينالمللي، گره خورده بود. نامي كه هم آنها و احتمالا خانوادههايشان تصور ميكردند قرار است در همين عرصهها بيش از پيش بدرخشد. فروردين امسال اما همه چيز شكل ديگري رقم خورد و سرنوشت اين دو جوان دهه هفتادي را تغيير داد. جمعه، 22 فروردين ماه آنطور كه نزديكان علي يونسي روايت كردهاند، همراه با
12 مامور در حالي كه شرايط مناسبي نداشته است به خانه بازگشت. پس از بازرسي خانه و ضبط كامپيوترها و موبايلها بازداشت شد. شب
22 فروردين ماه آخرين باري بود كه علي يونسي به خانه مراجعت كرد و خانوادهاش او را ديدهاند. همزمان با او اميرحسين مرادي ديگر دانشجوي دانشگاه شريف نيز بازداشت شد. غلامحسين اسماعيلي، سخنگوي دستگاه قضا اولينبار شانزدهم ارديبهشت در نشست خبري، اتهام اميرحسين مرادي دانشجوي فيزيك و علي يونسي دانشجوي كامپيوتر را «ارتباط با گروه مجاهدين خلق» عنوان كرد و مدعي شد كه اين دو، «بهدنبال اقدامات خرابكارانه بودهاند و اقدامات ايذايي هم انجام دادهاند كه جدي نبوده» و از «اقلام انفجاري در خرابكاريها استفاده شده» كه در جريان «بازرسي منازل اين افراد» كشف شده است. 93 روز پس از اين بازداشت، درحالي كه اين دو جوان تنها به وكيل تسخيري دسترسي داشتند و در شرايطي كه تمام سه ماه گذشته اجازه ديدار با خانوادههاي خود را نيافتهاند، دستگاه قضا پس از نامهنگاريهاي دانشگاه شريف، نشستي با حضور نماينده چهار تشكل دانشجويي، فاطميزاده معاون دانشجويي، بهمنآبادي استاد دانشكده فيزيك و مسوول بسيج اساتيد دانشگاه شريف و جهانگير استاد دانشكده كامپيوتر و نمايندهاي از بنياد ملي نخبگان ترتيب داد و در اقدامي عجيب اين دو متهم را از ساعت 11:30 تا 14 در شرايط اين نشست عمومي قرار داد.
خانواده علي يونسي در فضاي مجازي نسبت به اين اقدام اعتراض كردند. خواهر او در توييتر خود آوردن اين دو نفر را به چنين نشستي آن هم در شرايطي كه وضعيت روحي مساعد و وكيل ندارند و مدتهاست خانواده خود را نديدهاند، بيعدالتي توصيف كرده و برادر علي يونسي نيز در حساب كاربرياش در توييتر مدعي شده كه اساتيد و دانشجويان حاضر در اين نشست به «نهادهاي امنيتي» وابسته بودهاند. دستكم چهار روايت رسمي از سوي چهار تشكلي كه در اين جلسه حضور داشتهاند تا روز جمعه منتشر شده كه در همه آنها اضطراب و دلهره اين دو جوان، آنهم با چنين اتهامات سنگيني مشهود است. اضطراب و دلهرهاي كه اما قرار گرفتن در چنين موقعيتي نيز بر آن دامن زده است.
روايت اول، بيم و اميد
انجمن اسلامي دانشجويان مستقل كه برخلاف صفت «مستقل» در عنوانش، گرايش جرياني و جناحي به «راست» دارد و تنها از دانشجويان تحكيم وحدت دوره اصلاحات اعلام برائت كردهاند، يكي از تشكلهايي است كه نماينده آنها در نشست روز دوشنبه حضور داشته است.به گزارش انصافنيوز آنطور كه اين تشكل روايت كرده معاونت فرهنگي تماس ميگيرد و نماينده اين تشكيلات دانشجويي را براي جلسهاي با حضور دادستان عمومي و انقلاب تهران به كاخ دادگستري دعوت ميكند. به گفته آنها «امين ناصري معاون امنيتي دادستان، جعفري بازپرس پرونده و يك كارشناس امنيتي» در اين نشست حضور داشتهاند و اندكي هم با ديدن همكلاسيهاي سابق در اين نشست با زير چشمهايي گود رفته شوكه ميشوند. «حق انتخاب وكيل، اجازه ملاقات با خانوادهها و حداكثر بخشش و رافت اسلامي» خواستههايي است كه ازسوي يكي از اساتيد به نمايندگي از هياترييسه دانشگاه مطرح ميشود. گويا به حاضران فيلمهايي از انفجار بمبهاي دستساز نشان داده شده كه «دو نفر با صورتِ پوشيده ميآيند وسطِ قاب» قرار دارند و مقامات قضايي مدعي شدهاند كه اين دو نفر همان يونسي و مرادي هستند، اتهامي كه انجمن اسلامي دانشجويان مستقل نوشته، يونسي بخشي از آن را پذيرفته است. اگرچه راوي تاكيد دارد كه يكي، دو دانشجو از معاون امنيتي دادستان خواستهاند از «بچهها» در اين جلسه سوال و جواب نكند اما به توصيف همين راوي، آنها «استرس دارند و انگار با جمع راحت نيستند.» با اين حال سوال و جواب با آنها ادامه پيدا كرده و آنطور كه گفته شده آنها روايتي از بازداشتشان را درحالي كه براي بمبگذاري رفته بودند، شرح دادهاند. راوي از اين سوال و جوابها با عنوان «گپ و گفت» ياد كرده، گپ و گفتي كه بغض راهي گلوي متهمان كرده و آنها را به گفتن «پشيمانيم، ببخشيد» سوق داده است. راوي يا نماينده اين تشكيلات در پايان روايتش از «اميد» گفته است؛ اميدي كه «اميد كوكبي» را به يادش آورده كه با مدرك دكتراي فيزيك اتمي از دانشگاهي در امريكا، پس از حضور در ايران به اتهام همكاري با دولت متخاصم بازداشت و زنداني اما پس از مدتي آزاد شد و حالا كسب و كاري در گنبدكاووس دارد.
روايت دوم؛ مطالبه
دومين روايت متعلق به جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه شريف است كه به نظر كمي مطالبهمحورتر از روايت پيشين است. آنطور كه انصافنيوز گزارش داده، راوي اين روايت برگزاركننده اين نشست را وزارت اطلاعات عنوان كرده و نوشته كه براي همه ما سوال بود آيا «قرار است قوه قضاييه يك نمايش رسانهاي برگزار كند.» راوي عضو اين تشكيلات دانشجويي نيز از سوال و جوابهاي رد و بدل شده دانشجويان و مسوولان نوشته و البته پاسخهايي كه گرفته است مثل اينكه چون ترس از استفاده از سيانور وجود داشته با ضرب و شتم بازداشت شدهاند يا براساس تبصره ماده 48 قانون دادرسي بايد از فهرست مورد تاييد دستگاه قضا وكيل انتخاب كنند. روايت اين گروه از روند طي شده در جلسه نيز مشابه با ساير روايتهاست و البته شرح اضطرابي كه در كلام و چشمهاي همكلاسيهاي سابقشان ديدهاند. در اين روايت همچنين از «شك» علي و اميرحسين براي ادامه صحبت، آنهم بدون حضور وكيل بيشتر ميشود و حتي راوي تاكيد دارد علي تمايلي نداشته تا زماني كه «پرونده زير دست وزارت اطلاعات است»، صحبت كند اما بعدا راضي ميشود. نماينده جامعه اسلامي در ادامه به پرسشي كه در اين جمع مطرح كرده، پرداخته و آن اينكه «آيا انفرادي براي ۶۰ روز مصداق شكنجه نيست؟» پاسخ اين پرسش هم كوتاه است. نماينده قوه قضاييه گفته كه علي و اميرحسين در 30 روز اول هيچ اطلاعاتي ندادهاند. اميرحسين ۴۰ روز و علي ۲۰ روز در يك اتاق بدون پنجره دو در يك و نيم بودهاند. به گفته راوي مطالبه جدي براي اين دو نفر كه هنوز اتهاماتشان در دادگاه ثابت نشده، حق انتخاب وكيل است. آنها وكيل تسخيري (به انتخاب قوه قضاييه) دارند، در حالي كه بايد وكيل تعييني (از ميان ليست وكلاي مورد تاييد قوه قضاييه و مبتني بر تبصره ماده 48) انتخاب كنند. بخش عجيب ماجرا، پرسش بازپرس در اين نشست است كه بيشباهت به دادگاه نيست. بازپرس از علي و اميرحسين ميخواهد كه بگويند چگونه جذب اين گروهك شدهاند.
روايت سوم؛ اضطراب و بازهم اضطراب
«خواستهام اين است كه پرونده زودتر به دادگاه برود و ميخواهم وكيل داشته باشم.» اين بخشي از درخواست علي يونسي است كه بنا به گزارش انصافنيوز در روايت بسيج دانشجويي دانشگاه شريف به چشم ميخورد. نماينده قوه قضاييه در همين نشست گفته آنها قبول نكردهاند از ميان وكلاي تعييني قوه، كسي را انتخاب كنند، به همين دليل وكيل تسخيري دارند. آنچه در اين روايت هم به چشم ميخورد، «اضطرابي» است كه در چشمها و صداي هر دو موج ميزند. صداي مضطربي كه گفته «حاضر نيست با 20:30 مصاحبه كند» و تاكيد كرده كه «من و خانوادهام در اين مدت به عناوين مختلف تحت فشار بوديم و احساس من از برگزاري اين جلسه اين است كه شروع يك بازي جديده و حس خوبي ندارم.» راوي بسيج دانشجويي اتهامات اين دو همدانشگاهي سابق را پشت هم رديف كرده كه در ميان آن، از آتش زدن و كندن بنر تا نصب عكس مريم رجوي به چشم ميخورد تا انفجار بمب دستساز روبهروي وزارت كشور و دادگستري و ارتباطات. اعتراض به روند اطلاعرساني درمورد پرونده و روند عادلانه پرونده بخشي از سخنان نماينده بسيج دانشجويي است. رواي البته نوشته كه دستگاه قضا تاكيد داشته تا زماني كه اجازه صادر نشده، هيچ خبري به بيرون مخابره نشود. پس از صدور اجازه هم دانشگاه بناي ورود مستقيم و اطلاعرساني رسمي نداشته است، بنابراين هر تشكل روايت خود را از اين نشست منتشر كرده است.
روايت چهارم؛ بازجومآبي
«انجمن هرگز در زمره تشكلها و گروههايي نبوده كه نهتنها كمكي به وضعيت دانشجويان نكرده، بلكه با بازي در زمين نهادهاي امنيتي خارج از دانشگاه، استقلال دانشگاه را به سخره گرفته و راه تنفس دانشگاه را بستهاند.» پاسخ انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شريف به همه انتقاداتي است كه نسبت به حضور آنها در چنين جلسهاي در فضاي رسانهاي و مجازي و احتمالا در جامعه دانشجويي مطرح شده است.آنطور كه انصافنيوز گزارش داده، اين انجمن علاوه بر روايتي از اين نشست، دلايل حضور نماينده خود را شرح داده تا آنطور كه تاكيد شده «شفافسازي» شود. اعضاي اين انجمن اذعان كردهاند كه پس از پيگيري سرنوشت علي و اميرحسين ازسوي دانشجويان، دانشگاه با مراجع قضايي اين درخواست را در ميان ميگذارد كه منجر به ترتيب دادن اين جلسه ميشود و اعضاي انجمن با اين رويكردها كه «نهادهاي امنيتي قصد ورود و بازجويي ندارد و گفتوگو ميان دانشجويان است»، «برگزاري اين جلسه مسير ديدار اين دو دانشجو با خانوادههايشان را هموار ميكند»، «نمايندگان انجمن زينتالمجلس نشوند و بتوانند پس از كسب اطلاعات از اين دو نفر، ديگران را مطلع كرده و جمعي را از نگراني خارج سازند» در اين نشست حضور پيدا ميكنند و حضور نماينده اين تشكل به هيچوجه دليلي بر تاييد و مورد پذيرش بودن اتهامات مطرح شده عليه علي و اميرحسين نيست و به گفته اعضاي اين انجمن يكي ديگر از دلايل حضور در اين نشست جلوگيري از انتشار روايتهاي «يكسويه و مغرضانه برخي گروههاي بهاصطلاح دانشجويي» بوده است. با اين حال خلف وعده نهاد امنيتي بابت «ايجاد ترس در دو دانشجوي بازداشتي با رفتار بازجويانه» و همينطور «اعلام شروط در رابطه با انتشار محتواي جلسه» باعث شد كه انجمن اسلامي دانشجويان در مظان اتهام قرار گيرد. اگرچه آنها در متن منتشر شده نيز تاكيد كردهاند باتوجه به ماجراي «مازيار ابراهيمي» نسبت به نهادهاي امنيتي بدبين شده و البته تا زماني كه اين افراد وكيل مستقل نداشته باشند و اتهاماتشان در دادگاه صالحه برگزار نشود، اتهامات وارد شده به آنها را نميپذيرند، ضمن اينكه «هرگونه اقدام جهت تخريب رواني مانند پخش فيلم و بازجويي» را محكوم ميكنند.
پرده آخر
هر چهار روايت، روايت اضطراب علي و اميرحسين از موقعيتي است كه در آن قرار گرفتهاند. هر كس «از ظن خود» يار اين دو نخبه دانشگاه شريف شده است. يكي با پيشفرض مجرم بودن علي و اميرحسين حرف از «رأفت اسلامي» و «بخشش» به ميان آورده، ديگري شرح دقيقي از فيلمهاي پخش شده داده كه نشان ميدهد نشست بيشباهت با پخش اعترافات تلويزيوني نبوده است. آن يكي هم از مطالبات دانشجويان در اين جلسه گفته و بر حق انتخاب وكيل، ديدار با خانوادهها و دادگاه صالحه تاكيد كرده است. درنهايت اما تنها انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شريف در تكملهاي، توضيح داده كه هدف از حضور در اين نشست غيرمتعارف به هيچوجه تاييد اتهامات نبوده است. اگر از نشست سيامك پورزند، روزنامهنگار و فعال فرهنگي كه در دوره بازداشت، نشستي ميان او و برخي خبرنگاران ترتيب دادند، بگذريم نشست روز دوشنبه با حضور دو دانشجوي بازداشتي بيسابقه و نامتعارف محسوب ميشود، آنهم در شرايطي كه هنوز پروندهشان به دادگاه ارسال نشده، بيش از سه ماه است كه خانوادههايشان را نديدهاند و نگراني از سرنوشت عجيبي كه گرفتار آن شدهاند، احتمالا آنها را در موقعيتي سخت قرار داده است.