پسلرزهها در مناطق زلزلهز ده نپال ادامه دارد و احتمال شيوع انواع بيماريها افزايش پيدا كرده است
گزارش زلزله شناس ايراني از وضعيت زندگي در كاتماندو
بنفشه سامگيس/ تا دو روز قبل مي توانستيم بنويسيم « زلزله دو هفته قبل كاتماندو» اما امروز بايد بنويسيم « دو هفته بعد از زلزله 8/7 ريشتري ، ديروز هم زمين لرزهاي با قدرت 4/7 ريشتر خاك زخم خورده كاتماندو را لرزاند و اين بار هم 16 نفر به كام مرگ فرو رفتند و 300 نفر زخمي شدند ». آنچه طي اين دو هفته گذشت اين بود كه با وقوع دو زلزله ويرانگر و در پي تخريب تمام زير ساختهاي شهري و روستايي حوالي منطقه زلزلهزده، جهنم پيش چشمان مردماني تهيدست تجسم دنيايي پيدا كرد كه اميدشان به احتمالات
غير قابل محاسبه و ضعيف ناشي از رونق احتمالي گردشگري شهر و پيرامونشان گره خورده بود. با تخريب و ويراني حاصل از زمين لرزهاي كه تا امروز، بيش از 450 هزار بيخانمان، بيش از هشت هزار كشته و بيش از 17 هزار مجروح برجا گذاشته، اميدواري به رونق توريسم هم در اين كشور فقرزده امكانپذير نخواهد بود يا حداقل، دستيابي به آن بسيار دشوار و دور به نظر ميرسد.
براي ما ايرانيها كه روي گسلها ميخوابيم و زندگي ميكنيم و راه ميرويم، براي ما كه «بم» و «بوئين زهرا» و «قائن» و «ورزقان» و «منجيل» و «آوج» و «طبس» را از ياد نبرديم و سالگرد هر كدام كه ميرسد، جمعي سياهپوش ميشوند تا بعد از اين سالها همچنان سوگوار جاي خالي عزيزانشان در اثر خشم طبيعت باشند، همدردي و درك درد قربانيان زلزله كاتماندو شايد ميسرتر باشد. هرچند كه هربار، لغزش زمين، مفهوم و رنگ و تاثير و ويرانيهايي منحصربهفرد دارد و حتي در محدوده جغرافيايي يك كشور هم نميتوان شباهتي بين دو زمينلغزش پيدا كرد.
اما اين را ميتوانيم مدعي باشيم كه مانند ساكنان كاتماندو در كشوري زندگي ميكنيم كه دولتهاي وقت نسبت به مقاومسازي و بهسازي در مقابل آسيبپذيري زلزله آنقدر خونسرد بودهاند كه تخريب و ويراني «آوج» با چنان سرعتي از يادشان برود كه دوباره در مقابل تخريب غير قابل باور «بم» به ياد بياورند كه «باز هم سهل انگاري كرديم.» و چشم بستن بر هدررفت منابع و كمكهاي بينالمللي و تسامح در درك دستهاي دوستي كه براي بازسازي ويرانيهايمان دراز شده بود، پايدار نبودن وعدهها و سبك بودن اميدها و بيزمان بودن قولها، اشتراكات ما و ساكنان كاتماندوست. مهدي زارع، عضو هيات علمي پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله كه تا دو روز قبل در كاتماندو حضور داشته و در اثناي تحقيقات خود به ويرانيهاي زلزله نپال هم سركشي كرده، در گفتوگو با «اعتماد»، به تصاوير بسياري اشاره ميكند. تصاويري كه براي ما ايرانيها بسيار آشناست. تصاويري از نابسامانيهاي بعد از زلزله، تصاويري از وعدههاي بيپشتوانه و بيفرجام، تصاويري از فقر تشديدشده و از دست رفتن اميد به روزهاي بهتر براي مردمي كه اندك داشتههاي حقير و ناچيزشان را هم خاك طعمه خود كرده است.
برآوردهاي اوليه نشان از جايه جايي يا بيخانمان شدن حدود300 الي 450 هزار نفر دارد. تعداد ساختمانهاي ويران شده حدود 70 هزار برآورد ميشود. ميزان خسارت وارده و بودجه موردنياز براي بازسازي حدود 10 تا 15 ميليارد دلار برآورد ميشود. امكان شيوع انواع بيماريها وجود دارد. توزيع غذاي گرم با پايينترين استانداردهاي بهداشتي صورت ميگيرد. آخرين آمار تلفات كه به نظر هنوز نيز نهايي نيست 8413 كشته و بيش از 17000 مجروح است كه تا پايان روز سيزدهم بعد از رخداد اعلام شده است
با گذشت بيش از دو هفته از زلزله 8/7 ريشتري در شهر كاتماندو، تصويري كه در منطقه زلزله زده با آن مواجه شديد چگونه بود؟ وضعيت تخريب، بقاياي باقي مانده حيات انساني، گياهي و جانوري، از بين رفتن ساختارهاي شهري و روستايي... منطقه زلزله زده را چگونه ديديد؟
زلزله، 5 ارديبهشت 94 در منطقه «گوركار» در حدود 75 كيلومتري شمال غرب كاتماندو رخ داد. زمان وقوع زلزله ساعت 11 و 56 دقيقه صبح به وقت محلي روز شنبه - آخر هفته و تعطيل- بوده است. بنابراين از نظر زمان رخداد، تقريبا بهترين زمان ممكن (به علت بيدار بودن مردم، بيرون بودن بيشتر مردم از ساختمانها و تعطيل بودن مدارس) بوده است. اما واقعيت مهم ديگر آن است كه زلزله در كشوري بسيار آسيب پذير و يكي از فقيرترين كشورهاي جهان رخ داده است. بدون وقوع زمينلرزه هم اين كشور داراي جمعيت 28ميليون نفري كه در شمال هند و دامنههاي هيمالايا واقع شده، از نظر شاخص توسعه انساني سازمان ملل متحد در سال 2014، در رتبه 151 قرار دارد. بنا بر آنچه تا پايان جمعه شب - 18 ارديبهشت ماه 1394 - بازديد كردهايم، زمينلرزه نپال، زيرساختهاي فرهنگي تاريخي اين كشور را بسيار تخريب كرده و بيشتر ديدنيهاي ميراث فرهنگي كشور را از بين برده است (از جمله برج معروف 183 ساله «سون داهارا» كه 9 طبقه داشت و كاملا تخريب شد). از 43 بنا و نماد فرهنگي ميدان «دوربار» كاتماندو كه در فهرست جهاني يونسكو هم به ثبت رسيدهاند، غير از يك نماد (مجسمه) تقريبا بقيه يا ويران شده يا بهشدت آسيب ديدهاند. با وجود آنكه بسياري از جنازه كشتهها در كاتماندو از زير آوار بيرون كشيده شده و سوزانده شده است، اما بيم آن ميرود كه همچنان، روستاهاي واقع در مناطق دوردست (به ويژه در شهرستان «گوركار» كه كانون زلزله بوده است) با وقوع زمين لغزشها عملا نواحي دست نيافتني شده باشند كه بسياري از ساكنانش در زير آوارها دفن شده و احتمالا هيچگاه امكان بيرون كشيدن اجساد وجود نداشته باشد. سامانههاي آب شهر كاتماندو، بسيار آسيب ديده و آوار و نخالههاي زمينلرزه عملا با گذشت 12 روز از وقوع زلزله در كنار همان محل تخريب رها شدهاند. چهره شهر كه از قبل هم منظري بسيار آشفته داشته است، در نواحي آسيب ديده و تخريب شده كاتماندو - كه بيشتر به نواحي شمال، شمال غرب و غرب كاتماندو و مركز آن مرتبطند - بد منظرتر و آلودهتر شده است.
چه چيزي، چه اتفاقي، چه جملهاي (در همين زمان كه در كاتماندو حضور داريد) توجه شما را بيش از همه جلب كرده و روي شما تاثير گذاشته است؟ وضعيت امدادرساني و شرايط بازماندگان زلزله را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
انتقادهاي زيادي به ويژه از سوي احزاب مخالف دولت (مائوئيستها) به دولت ميشود و بحث مفصلي هم از همين ديدگاه در بعد از ظهر جمعه 18 ارديبهشت ماه در پارلمان نپال و از سوي نمايندگان مخالف دولت در انتقاد از عملكرد دولت نپال برقرار بود. اما واقعيت آن است كه در ملاقاتهايي كه با مسوولان محلي در وزارت برنامهريزي و سازمان آب كاتماندو داشتيم، متوجه شدم كه دولت مركزي، عملا توان مقابله با چنين حادثهاي را ندارد. به عنوان نمونه، از سوي كشور آلمان يك سامانه تصفيه آب در محل سازمان آب كاتماندو ايجاد شده و 10 هزار ليتر آب تصفيهشده در ساعت، از طريق همين سامانه براي استفاده مردم در دسترس است. مسوولان آلماني ميگفتند كه ميتوانند ظرفيت اين سامانه را تا 120 هزار ليتر در روز هم توسعه دهند اما مساله آن است كه سازمان آب كاتماندو امكان توزيع مناسب همان 10 هزار ليتر آب تصفيه شده در ساعت را هم ندارد. مثال ديگر اينكه قول دادهاند روزانه پنج كاميون براي توزيع آب در اختيار آلمانها بگذارند اما عملا، يك روز چهار كاميون در دسترس است، يك روز سه تا و يك روز يك كاميون و اين نمادي از وضع امدادرساني به مردم است.
چه تعداد از زلزلهزدگان در چادرها ساكن هستند و آيا غير از اسكان در چادر، امكان ديگري هم براي سكونت فراهم شده است؟
تعداد مردم در پهنهاي كه خرابي و لرزش زمين از درجه شش به بالا بوده حدود سه ميليون نفر برآورد ميشود. برآوردهاي اوليه نشان از جايه جايي يا بيخانمان شدن حدود300 الي 450 هزار نفر دارد. برآورد شده كه نياز به چادر در كاتماندو حدود 100 هزار عدد باشد. حدود 23 هزار ساختمان دولتي، يا تخريب شده (حدود 10 هزار) يا آسيب جدي ديدهاند (حدود 13 هزار). هيچ آماري تا پايان چهاردهمين روز بعد از زلزله در دسترس نبوده كه آيا همه مردم نيازمند به چادر براي استقرار، چادر براي اسكان اضطراري دريافت كردهاند يا خير. امكان سكونت ديگري هم غير از چادر وجود ندارد، مگر آنكه مردم توانسته باشند از نواحي آسيب ديده، به صورت موقت (يا بعضا دايمي)، به ساير نواحي كه دست نخورده باقي مانده است، جابهجا شوند.
وضعيت برق، آب آشاميدني، آذوقه و دارو چگونه است؟
از جمعيت حدود يك و نيم ميليون نفري كاتماندو، در فصلهاي پر باران حدود 50 درصد و در فصلهاي خشك، كمتر از 30 درصد به آب بهداشتي و تصفيه شده و سالم دسترسي دارند. غذاي گرم و داروهاي اوليه توسط سازمانهاي خيريه و مردم نهاد داخلي و بينالمللي، روزانه بين مردم آسيب ديده كاتماندو توزيع ميشود اما گزارشهايي از كمبود دسترسي مردم مناطق دوردست و روستايي به چنين امكاناتي وجود دارد. ميتوان گفت كه حدود يك چهارم زلزلهزدگان در زلزله گوركار نپال، طي دوهفته اول از امكاناتي مانند آب آشاميدني سالم، غذاي گرم و داروهاي اوليه برخوردار شدهاند. جريان برق نيز در كاتماندو طي روز چندين بار قطع ميشود اما اكثر ساعات روز برقرار است.
وضعيت جوي منطقه زلزله زده چگونه است و آيا شرايط جوي ممكن است باعث بدتر شدن وضعيت زلزلهزدگان شود؟
طي دو هفته اول پس از وقوع زلزله، دراكثر روزها هواي خوب و آفتابي برقرار بوده است. اما در صورت ادامه نابساماني براي مردمي كه بيخانمان شدهاند طي فصل بعد از تابستان (كه بسيار محتمل به نظر ميرسد)، احتمال جابهجايي وسيع جمعيتي و بروز فاجعه انساني گسترده براي مردم زلزلهزده، به دليل شرايط بسيار سخت در سرماي دامنه جنوبي هيماليا وجود دارد.
بنا بر آنچه شاهد هستيد، ميزان تخريب مناطق مسكوني و اداري و خدماتي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
ساختمانهاي تجاري متعددي در بخشهاي مركز، غرب و شمال غرب كاتماندو يا ويران شده يا آسيب جدي ديدهاند. آمار دقيقي از تعداد ساختمانهاي تجاري خراب شده فعلا در دسترس نيست اما تعداد ساختمانهاي ويران شده حدود 70 هزار برآورد ميشود. تا پايان هفته دوم بعد از وقوع زلزله، 77 شهرك چادري - اسكان
موقت - برقرار شده و ميزان كمكهاي دريافت شده بينالمللي حدود 140 ميليون دلار است. ميزان خسارت وارده و بودجه موردنياز براي بازسازي حدود 10 تا 15 ميليارد دلار برآورد ميشود كه اين رقم براي اقتصاد كشوري با توليد ناخالص داخلي حدود 20 ميليارد دلار بسيار سنگين است.
با توجه بهشدت زلزله، آيا امكان بازسازي منطقه زلزلهزده وجود دارد؟
بله. البته در شهرهاي بزرگ مانند «كاتماندو» و «پوخارا» حتما چنين امكاني وجود دارد و لازم هم هست اما در مناطق روستايي دورافتاده كه دسترسي به آنها، اساسا به دليل وقوع زمين لغزشهاي متعدد مسدود شده، امكان بازسازي مورد ترديد جدي است.
حضور امدادگران خارجي، محمولههاي امدادي، محمولههاي امدادي ارسالي از سوي ايران و حضور امدادگران و تيم پزشكي ايراني را چگونه ديدهايد؟
تيمي از امدادگران ايراني به صورت همكاران هلال احمر و همكاران نهادهاي بينالمللي امدادرسان در نپال حاضرند. البته تا پايان هفته دوم هنوز كمك تجهيزاتي از سوي هلال احمر ايران به زلزلهزدگان نپالي منتقل نشده است اما بررسيهاي ما نشان داد كه هلال احمر ايران به دنبال انتقال كمكهاي نقدي و بهداشتي به زلزلهزدگان نپالي است. ضمنا گروههايي از سازمانهاي امداد مردم نهاد ايراني ايدههايي از يك اسكان موقت ويژه شرايط اقليمي نپال طراحي كردهاند كه بهطور مشخص ميتوانم به طرح مهندس عليرضا سعيدي، دبيركل جمعيت كاهش خطرات زلزله ايران اشاره كنم (كه يك امدادگر و آواربردار و مدير بحران حرفهاي است) كه در اين سفر و مطالعه شناسايي، همراه من است و طرح خود را به مقامات نپالي و از جمله وزير برنامهريزي نپال ارايه كرده كه مورد استقبال نيز قرار گرفت. اگر حمايتهايي كه قول دادهاند انجام شود، اين ايده براي اسكان موقت، قابل اجرا و پيادهسازي در يك روستا يا محلهاي نمونه از يكي از شهرهاي نپال است.
وضعيت دفن اموات چگونه است و آيا نگراني از بابت نفوذ آلايندگي از بابت اجساد باقيمانده زير آوار يا لاشه حيوانات باقيمانده به خاك و آب وجود دارد و آيا نسبت به گندزدايي و ضدعفوني كردن منطقه با گذشت دو هفته از وقوع زلزله اقدام شده است؟
مردم نپال اكثرا به آيين بودا باور دارند و بر همين اساس جسد مردههاي خود را ميسوزانند. در مورد كشتهشدههاي زمين لرزه هم همين كار را كردهاند. البته در اين مورد بايد يادآور شد كه شايد در شرايط حاضر بهترين كار در اين مورد همين باشد. متاسفانه منظرههاي اسفباري از باقيماندههاي آوار و نخاله زمينلرزه در جاي جاي محلههاي آسيب ديده كاتماندو ديده ميشود و اين وضع، آلودگي معمول در اين كشور را - كه حاصل از رها بودن نخالهها و فاضلاب در بسياري از شهرها و كوچههاست تشديد ميكند و گرد و خاك فراواني كه به دليل آسفالت نبودن بسياري از نواحي، حتي مناطق شهري نپال، در هنگام تردد و توفان ايجاد ميشود را هم بيشتر كرده است.
اعلام شده كه بيماري سرخك در منطقه شيوع پيدا كرده است. شما از بابت شيوع بيماريها، به خصوص بيماريهاي عفوني اطلاعي كسب كردهايد يا امكانات محافظتي مانند ماسك بين مردم توزيع شده است؟
امكان شيوع انواع بيماريها وجود دارد. توزيع غذاي گرم نيز معمولا با پايينترين استانداردهاي بهداشتي صورت ميگيرد (اين مساله را اضافه كنيد به عادت بعضي از مردم نپال كه هنوز با دست غذا ميخورند و اين موضوع ميتواند به شيوع انواع بيماريها منجر شود). ماسك نيز به صورت سيستماتيك بين همه مردم زلزله زده توزيع نشده اما به دليل وجود گرد و خاك فراوان، طي روز بسياري از رهگذران، ماسك بر دهان
در حال گذر ديده ميشوند.
آخرين تعداد تلفات زلزله كاتماندو (موارد فوت و مصدوميت) چه رقمي است؟
آخرين آمار تلفات كه به نظر هنوز نيز نهايي نيست 8413 كشته و بيش از 17000 مجروح است كه تا پايان روز سيزدهم بعد از رخداد اعلام شده است.
آيا امكانات درماني، داروها، تيم پزشكي، بيمارستانهاي سيار و سرويسهاي بهداشتي سيار را مناسب ميبينيد؟
امكانات درماني و پزشكي وجود دارد اما در دسترس همگان نيست و همان امكانات موجود هم به دليل ضعف زيرساختي نپال، به دست همگان نميرسد و امكان توزيع مناسب نمييابد.
آيا از اتباع ايراني ساكن نپال كسي باقي مانده يا همه به ايران بازگشتهاند؟
بنا بر اطلاعي كه دارم، تمام اتباع ايراني كه به دليل مسابقات ورزشي يا كوهنوردي به نپال رفته بودند تا پايان روز دوازدهم به ايران بازگشتهاند.
آخرين وضعيت زيرساختهاي شهري و روستايي مناطق زلزلهزده چگونه است؟
زيرساختهاي نپال، بدون زلزله هم بسيار كهنه، غير مدرن و آسيبپذير است. فرودگاه بينالمللي كاتماندو امكانپذيرش محدودي براي هواپيماهايي كه قصد پرواز به كاتماندو داشتهاند، دارد و باند آن نيز در هنگام زمينلرزه آسيب ديد كه البته موقتا و به سرعت ترميم شده است. اين موضوع را در هنگام فرودهواپيما بر باند فرودگاه كاتماندو ميتوانستيم از تكانهاي شديد هواپيماي ايرباس در زمان طي كردن باند، درك و حس كنيم. اغلب مناطق روستايي عملا زير ساخت مدرني ندارند و از اين ديدگاه بيش از 70 درصد از جمعيت نپال همچنان و رسما در وضعيت ماقبل مدرن و توسعهنيافتگي مطلق زندگي ميكنند.
آيا طي روزهاي گذشته ساكنان كاتماندو به مناطق اطراف مهاجرت داشتهاند يا شما اثري از مهاجرت مشاهده كردهايد و آيا امكاني براي انتقال از شهر به ساير نواحي امن وجود دارد؟
گزارشهايي از جابهجايي جمعيتي از حدود 450 هزار بيخانمان بعد از زمينلرزه وجود دارد و بخشهايي از اين گروههاي جابهجا شده، در سطح شهر كاتماندو هم قابل رويت هستند اما آمار دقيق از اين جمعيت جابهجا شده وجود ندارد.
گفته شده كه پس از وقوع زلزله، شهر كاتماندو به سمت كشور هندوستان در حال جابهجايي است. شما به عنوان يك زلزلهشناس اين اتفاق را تا چه حد تاييد ميكنيد و در صورت صحت اين اتفاق، نشانهاي از آن (به عنوان نمونه، تركها و شكستگيهاي زمين) در منطقه زلزله زده مشاهده كردهايد؟
جابهجايي زمين به صورت واقعي رخ داده و ميزان آن نيز از يك تا سه متر در مولفههاي افقي و قائم جنبش و بر پهنه گسلي زمينلرزهاي گسل مرزي اصلي MBT هيمالايا بوده است. تركها و گسيختگيهاي متعددي روي زمين قابل مشاهده است ولي با توجه به عمق كانوني زمينلرزه كه در گام اول حدود 15 كيلومتر برآورد شده و وقوع گسلش در محدودهاي صعبالعبور، هنوز امكان پيجويي گسلش سطحي زمينلرزهاي فراهم نشده است كه از امروز اين بررسي ميداني را آغاز ميكنيم.
آيا منطقه زلزلهزده كاتماندو و زلزله واقع شده را ميتوان به عنوان يك مورد علمي خاص مورد بررسي قرار داد و آيا دانشمندان ساير كشورها براي بررسي زلزله كاتماندو به عنوان يك مورد خاص به اين منطقه آمدهاند و درباره آن چه نظري دارند؟
بله. اين زمينلرزه يكي از مهمترين زمينلرزههاي رخ داده در دهه اخير است و دانشمندان مختلف به ويژه از كشورهاي امريكا، ژاپن، فرانسه، انگليس، آلمان و هند، قبلا هم بر اين ناحيه كار كردهاند و اكنون نيز مشغول مطالعه و بعضا، انتشار بخشي از
نتايج - به صورت برخط - در شبكههاي اجتماعي مانند فيس بوك، توييتر واينستاگرام هستند. ما نيز به عنوان پژوهشگران ايراني بخشي از اين كوشش علمي بينالمللي هستيم و مشغول كار مطالعاتي هستيم و نتايج پژوهشهاي خود را - هم به صورت برخط - و هم پس از جمعبندي - به صورت گزارش و
مقاله - منتشر ميكنيم.
گفته ميشود كه آثار تاريخي كاتماندو بر اثر شدت زلزله بهطور كامل تخريب شده. با مشاهدهاي كه شما داشتهايد، آيا بازسازي بقاياي ابنيه تاريخي يا ويرانهها به شكل اول امكانپذير است و ميزان تخريب چگونه بوده؟
در اين مورد بايد كارشناسان ميراث فرهنگي نظر دقيق دهند اما به نظر من چارهاي جز بازسازي اين آثار تاريخي - به عنوان بخش مهمي از جاذبه گردشگري اين كشور و منبع مهم درآمد اقتصادي آن - وجود ندارد.
امكان پيشبيني زمينلرزهاي شديد با توجه به پسلرزههايي كه هنوز ادامه دارد، چگونه است و ادامه حيات در اين منطقه زلزلهزده را چگونه و مشروط به چه شرايطي ارزيابي ميكنيد؟
امكان پسلرزههاي مهم همچنان و تا سال آينده در منطقه وجود دارد. همچنين امكان وقوع زمينلرزه شديد بعدي نيز در حال بررسي است ولي برخي از دادههاي زلزلهشناختي نشان ميدهد كه امكان زمينلرزهاي با همين اندازه در سالهاي بعد مجددا در همين پهنه وجود خواهد داشت. ادامه حيات البته وجود دارد و بايد هم وجود داشته باشد، ولي اميدوارم كه با بهرهگيري از دستاوردهاي علمي و فناوري و مديريت صحيح و كمك بينالمللي توسعهاي صحيح و پايدار براي اين مردم مهربان و محروم ساكن در دامنههاي جنوبي هيمالايا و قله اورست فراهم شود. مردم نپال در شرايط سخت و ناراحتكنندهاي زندگي ميكردهاند كه وقوع زمينلرزه آن هم در توريستيترين فصل سال، عملا زندگي آنها را بسيار پيچيده و مشكلتر كرده است. شايسته است تا با همكاري و كمك بينالمللي، اوضاع اين مردم به ويژه از نظر تابآوري در مقابل سوانح طبيعي و كاهش ريسك زمينلرزه ساماندهي شود.
برخی از شدیدترین زلزلههای 50 سال اخیر ایران
سال 1339 - شهر لار - 7/6 ریشتر - ۴۰۰ کشته و تخریب ۷۵ درصدی شهر
سال 1341 - بويين زهرا - 2/7 ریشتر - ۱۰۰۰۰ کشته
سال ۱۳۴۷ – دشت بیاض – 4/7 ریشتر - ۱۰۵۰۰ کشته و تخریب ۶۱ روستا
سال ۱۳۵۱ - منطقه قیر - 9/6 ریشتر - ۴۰۰۰ کشته
سال ۱۳۵۶ - خورگو - ۷ ریشتر - ۱۲۸ کشته
سال 1357 - طبس - ۷/۷ ریشتر - ۱۹۶۰۰ کشته و تخریب ۱۶ روستا
سال ۱۳۵۸ - قائن – 1/7 ریشتر - ۱۳۰ کشته
سال ۱۳۶۰ - منطقه سیرچ – 4/7 ریشتر - ۱۳۰۰ کشته و تخریب ۸۵ درصدی شهر
سال 1369 - رودبار و منجیل – 4/7 ریشتر – 35000 کشته و 60 هزار مجروح و 400 هزار بیخانمان
سال 1376 - بیرجند – 3/7 ریشتر – 1500 کشته
سال ۱۳۸۱ - آوج – 6/6 ریشتر – 261 کشته
سال 1382 - بم - 5/6 ریشتر - ۴۱۰۰۰ کشته
سال 1383 - زرند – 5/6 ریشتر – 650 کشته وتخریب ۱۰ روستا
سال 1385 – درود – 6 ریشتر - ۸۴ کشته و ۱۲۶۴مجروح و تخریب ۳۰ تا ۱۰۰ درصدی حدود ۳۳۰ روستا
سال 1387 – بندرعباس – 1/6 ریشتر – 6 کشته
سال 1389 – ریگان – 5/6 ریشتر – 11 کشته
سال 1391 – اهر ، ورزقان و هریس ، 2/6 ریشتر - بیش از ۳۰۰ کشته و پنج هزار زخمی و تخریب 245 روستا
سال 1392 – 1/6 ریشتر - بوشهر – 35 کشته
سال 1392 – سراوان - 8/7 ریشتر – 27 زخمی