مثل راه رفتن روي تيغ
شينا انصاري
آتشسوزي جنگلهاي زاگرس تاكنون جان 5 تن از فرزندان پاك نهاد اين سرزمين را ستانده است. افرادي كه نه از نيروهاي دولتي كه همگي در زمره داوطلبان مردمي و محيط زيستي به دل آتش زدهاند. هنوز تابستان در ابتداي راه است و دغدغه اين است كه نيروهاي بومي و محيط زيستي به عنوان بازيگران مهم اطفاي حريق جنگلها با تجهيزات و امكاناتي همچنان كمفروغ بهرغم جانفشانيهايشان در مصاف با شعلههاي بيرحم آتش باز هم قرباني دهند.
سالهاست كشور ما با كمبود نيروهاي آموزش ديده و مجهز براي اطفاي حريق جنگلها و مراتع روبهرو است. با اين حال هر بار كه آتشسوزي رخ ميدهد، مردم محلي و داوطلب بدون در اختيار داشتن تجهيزات مناسب و گذراندن آموزشهاي لازم براي اطفاي حريق رهسپار ميشوند و در اين راه، خطرات زيادي در كمين آنها نشسته است. جدا از كمبود امكاناتي كه نيروهاي دولتي يگان حفاظت با توجه به گستره و سطح وظايف مورد انتظار با آن مواجه هستند كه ضرورت دارد مورد توجه جدي قرار گيرد، ارتقاي وضعيت نيروهاي داوطلب بومي كه به عنوان پيشقراولان محلي مقابله با آتش در صف نخستين مهار حريق ايستادهاند يك ضرورت است كه متاسفانه همواره مورد غفلت قرار ميگيرد. تربيت نيروهاي ماهر و آموزش ديده در ميان داوطلبان و مردم جوامع محلي و تامين تجهيزات مورد نياز براي مهار آتش به ويژه در مناطق صعبالعبور از جمله اقدامات زيرساختي و بنيادين هست كه صرف هزينه براي آن در مقابل خسارات غيرقابل جبران نابودي هزاران هكتار عرصههاي جنگلي و مرتعي كشور كه سالانه طعمه حريق ميشوند بسيار ناچيز است. وقتي مهار آتش بر دوش داوطلبان و نيروهاي اداري و سربازان هر منطقه بدون پيشبيني تمهيدات لازم ميافتد، ناگزير با بيل و شاخه درخت به جنگ آتش ميروند و در اين راه برخي از آنها دچار آسيبهاي شديد جسمي ميشوند. صدمات جسمي و سوختگيهايي كه در حال حاضر به دليل نبود ضمانتهاي حقوقي هيچ گونه الزام قانوني براي جبران هزينهها از جانب نهادهاي دولتي وجود ندارد و صرفا به صورت موردي و سليقهاي از سوي دستگاههاي اجرايي مد نظر قرار ميگيرد.
جالب اينجاست چندي قبل بندي كه در لايحه حمايت از محيطبانان به موضوع تامين هزينههاي درماني داوطلبان مهار آتش از جانب دولت پرداخته بود به دليل بار مالي تاييد نشد. در اين بند مشخصا تاكيد شده بود كه سازمان حفاظت محيطزيست و سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور موظف هستند، هزينههاي درماني نيروهاي مردمي را كه به صورت داوطلبانه در اقدامات مرتبط با پيشگيري و اطفاي حريق جنگلها و مراتع كشور همكاري ميكنند، پرداخت و صدمات و ضررهاي وارده به آنها را جبران كنند.
ترديدي نيست اگر فعاليت تشكلهاي محيط زيستي و نيروهاي داوطلب محلي در مهار آتشسوزيهاي اخير جنگلهاي زاگرس نبود، حجم خسارات وارد شده به طبيعت بسيار بيش از اين بود. هر چند قاعده مرسوم و مورد انتظار چنين هست كه نيروهاي دولتي يگان حفاظت بايد به قدري توانمند و از امكانات بهروز چون سيستمهاي پايش حريق و تجهيزات لجستيكي برخوردار باشند كه نيروهاي مردمي به عنوان ياريگر و پشتيبان در مواقع ضروري به كمك طلبيده شوند. ولي تا وضع بدين منوال هست و مقابله با حريق اين اكوسيستمهاي ارزشمند به دليل فقدان منابع مالي مورد كم توجهي قرار ميگيرد و نيروهاي خودجوش مردمي كماكان در پيشاني عرصههاي مقابله با حريق قرار دارند؛ آموزش مردم محلي و تامين حداقلي امكانات مهار و كنترل توسط سازمانهاي مسوول ميتواند صدمات و لطمات ناشي از وقوع آتشسوزيهاي پيش رو را كاهش دهد در غير اين صورت محافظت از جنگلها به سياقي كه هست به مثابه پريدن به دل آتش ميماند و راه رفتن روي تيغ!