در روزهاي اول خبر حريق در زاگرس به سرخط خبرها تبديل شده بود، با اين حال چندان اين بحران به درازا كشيد كه هماكنون كه آتش در حال كشيدن شيره زاگرس و بلوطهايش است، كمتر كسي روي اين خبر كليك يا به آن توجه ميكند. اهميت زاگرس و منابع آبي آن براي حيات و زندگي در ايران بر كسي پوشيده نيست، اما طي اين سالها براي حفاظت از آن از شعلههاي آتش چه كردهايم؟ در گفتوگو با اميرمسعود جلالي، مديركل دفتر حفاظت و حمايت سازمان جنگلها از او در اين باره پرسيديم.
سال 1391 طرح جامع پيشگيري و اطفاي حريق مطرح شد، اين طرح به كجا رسيد؟
كليات اين طرح گرچه تصويب شده اما به رديف اعتباري نرسيده است. ما تلاش ميكنيم براي اين طرح رديف اعتباري بگيريم تا برنامههاي آن را اجرايي كنيم.
چه برنامههايي در اين طرح پيشبيني شده است؟
كل طرح براساس استانداردهاي جهاني برنامههايي مانند پيشگيري، كشف، اطفا و پس از اطفاي حريق را دربرميگيرد. مجموعه اين اقدامات شامل بحثهاي فني، تجهيزاتي، استفاده از اطلاعات ماهوارهاي براي رصد و پايش حريق، آموزش نفرات و نيروها، احيا و بازسازي عرصههاي آسيبديده ميشود.
طرحي كه از آن صحبت ميكنيد به سال 91 بازميگردد و اكنون به سال 99 رسيدهايم و هنوز طرح به مرحله تامين اعتبار نرسيده، اين در حالي است كه همين امسال هفت مورد داوطلب را در اطفاي حريق از دست دادهايم. شما ميگوييد در اين طرح تمام اين موارد پيشبيني شده، اين وقفه هشتساله كه هنوز به مرحله اعتبار هم نرسيده از كجا نشأت ميگيرد؟
گفته من به اين معنا نيست كه ما تمام اقداماتمان را متوقف كرده باشيم تا اين طرح تصويب شود. همه برنامههايي كه در اين طرح عنوان شده، هماكنون در مجموعه سازمان جنگلها پيگيري ميشود. طرح به معناي تقويت منابع اعتباري است و اينكه به شكل هدفمند و با تمام ظرفيتها مقوله حفاظت را به انجام برسانيم والا همه ساله باتوجه به حريق تمام اين اقدامات انجام ميشود. به عنوان مثال در حال حاضر براي بهرهگيري از بالگرد جهت اطفا از تمام نهادهايي كه بالگرد دارند در قالب تفاهمنامه ياري يا از نيروهاي مردمي، نيروهاي نظامي، دستگاههاي كشوري و شوراياريها ميگيريم. در واقع طرح قرار است تنها به اين اقدامات انسجام دهد تا با تكيه بر منابع اعتباري نظاممندتر و راحتتر فعاليت كنيم نه اينكه موردي به برنامههاي قبلي اضافه كند.
در قانون برنامه ششم قرار بود طرح مشتركي با سازمان حفاظت محيطزيست در موضوع اطفاي حريق داشته باشيد، اين طرح به كجا رسيده است؟
طرح جامعي كه تهيه شده در قالب همكاريهاي مشترك بين سازمان جنگلها، محيطزيست، وزارت دفاع و دانشگاه تهران بوده است.
چقدر به تامين اين رديف مالي اميد داريد درحالي كه در كشور مقولههاي مرتبط با جنگل و منابع طبيعي در آخرين رديفهاي بودجهاي قرار ميگيرند؟
حوزه منابع طبيعي همواره با مشكل اعتباري روبهرو بوده، اما در عين حال بايد تنگناها و مشكلاتي كه در كشور وجود دارد را درنظر بگيريم. در شرايط مشكل اعتباري منابع طبيعي موضوع اطفاي حريق رتبه آخر سازمان جنگلها به لحاظ تامين بودجهاي نيست و در اولويت قرار دارد. در سازمان جنگلها با توجه به ماده 18 قانون مديريت بحران كه اين اجازه را ميدهد از تمام ظرفيتهاي اعتباري براي مديريت بحران و مخاطرات استفاده كنيم ما حتي از برخي فعاليتهايمان ميزنيم تا حريق را به جديت دنبال كنيم. اما اميدواريم عزمي باشد كه با توجه به تبعات و آسيبهاي حريق به سرمايههاي كشور و نگراني مردم رديف اعتباري طرح تصويب شود، زيرا با اين طرح قادر خواهيم بود بسياري از مشكلات را در اين زمينه حل كنيم.
يكي از موضوعاتي كه اين روزها مطرح ميشود به آموزش نيروهاي داوطلب برميگردد، آيا ملاحظاتي در ادارات منابع طبيعي براي ورود داوطلبان به اين عرصهها وجود دارد؟
ما خودمان اصلا راغب نيستيم نيروهايي كه مهيا و آماده نيستند وارد عرصهها شوند چون هم براي خودشان و هم براي سايرين خطرآفرين است. در اين راستا در چند سال اخير آموزشهاي مستمري داشتيم و از ظرفيت تشكلها براي برگزاري كارگاهها بهره گرفتيم. در حال حاضر هم براي ورود به عرصههاي حريق از سوي ادارات پايشي ميان داوطلبان صورت ميگيرد. در عين حال با توجه به ماده 20 قانون مديريت بحران براي جبران خسارت به نيروهاي داوطلب تمهيداتي ديده شده است. ما امسال متاسفانه چند نفر از نيروهاي داوطلب خود را از دست داديم و در تلاشيم لااقل بتوانيم در قالب اين ماده پرداخت مستمري را به خانوادههايشان داشته باشيم.
يكي از موضوعاتي كه اين روزها بين كارشناسان مطرح شده، به موضوع تاثير دام بر حريق بازميگردد، شما چه نظري در اين زمينه داريد؟
ظرفيت مراتع ما براي دام عددي معادل 38 ميليون واحد دامي است در حالي كه در واقعيت 79 ميليون دام در عرصههاي ما حضور دارند كه حداقل دو برابر ظرفيتهاي ماست. حضور زياد دام در زاگرس زادآوري را در اين عرصهها به صفر رساندهاند. اگر در مناطقي حضور دام ممكن است به پيشگيري از حريق كمك كند و از فشار علوفه بكاهد ولي درنهايت حضور مفرط دام باعث شده جنگل تحت فشار زياد قرار گيرد و ما را با چالشهاي عديده مواجه كند.