جهاني نامتوازن و دوقطبي
روژين مازوجي
آدام اسميت پيش از آنكه نويسنده كتاب ثروت ملل، پدر علم اقتصاد و سرمايهداري مدرن و مبدع اقتصاد بازار آزاد باشد فيلسوف اخلاق بود. او در كتاب «نظريه عواطف اخلاقي» با تكيه بر اصل همدلي توضيح داد كه چگونه نوع بشر كه به دنبال بيشينه كردن منفعت شخصي است همزمان داراي نوعي حس همدلي است كه به ميانجي آن آدمي ميتواند در كنار همنوعانش در صلح زندگي كند. پيشرفت توليد و شكوفايي صنعت در عصر مدرن مرهون نظريات برجسته آدام اسميت درباره اصل تقسيم كار است. به موجب اين اصل، با تخصصيتر شدن كارِ كارگران سرعت توليد فزوني يافته و به تبع آن بازدهي كارگران نيز بيشتر ميشود و درنتيجه بالاتر رفتن بازدهي كارگران، توليد هم با روندي تصاعدي اوج ميگيرد، درآمد بنگاههاي اقتصادي افزايش مييابد و در گام نهايي موجب بهبودي وضعيت دستمزدها ميشود. افزون بر اين، شكل امروزي تجارت جهاني نيز متاثر از ديدگاههاي آدام اسميت درباره تجارت خارجي بوده است. طبق نظر اسميت اخلاق نميتواند خاستگاهي غير بشري داشته باشد و ايده كلي نظريه عواطف اين است كه افراد به واسطه اصل همدلي ميتوانند رفتارهاي خود را متعادل و منعطف سازند؛ به بيان ديگر هدف پروژه اسميت نشان دادن اين امر بود كه آزادي و منفعتطلبي فردي به بينظمي و خائوس منجر نميشود و درنهايت دست نامرئي بازار سعادت فردي همگان را تضمين ميكند. پيجويي منفعت فردي اصلي است كه در درازمدت وصول به منفعتي همگاني را ممكن ميسازد و اصول اقتصادي و اخلاقي نه با قانونگذاري حكام و سياستمداران بلكه به شكلي ارگانيك و تكاملي ايجاد ميشود. با اين حال بسياري از نظريهپردازان مدافع ليبراليسم سعي كردند كه انتقاداتي را كه به سيستم اقتصادي ناعادلانه و نابرابرانه اسميت وارد ميشود، يعني فربهتر شدن ثروتمندان و وخيمتر شدن معيشت نابرخورداران را از دريچه نظريات عواطف اخلاقي اسميت توجيه كنند. همانطوركه ماركس همه تلاشش پيشروي به سوي جامعهاي برابر بود اسميت نيز بر آن بود تا با طرح نظريات اخلاقي و اقتصادي خود افراد جامعه را در فضيلتمندانهترين حالت خود بپرورد. انقلابهاي خونين نتيجه اولي و جهاني نامتوازن و دوقطبي نتيجه دومي است. به نظر ميرسد هيچگاه سرنوشت ايدهها مطابق با خواست ايدهپردازان رقم نميخورد اما آيا اين شكاف چيزي از عظمت ايدههايشان كم ميكند؟