الگوي فداكاري و شجاعت
محمود فاضلي
ابوالقاسم سرحديزاده، وزير كار و امور اجتماعي دولت اول و دوم، نماينده 3 دوره مجلس و دبيركل و بينانگذار حزب اسلامي كار در 75 سالگي دار فاني را وداع گفت. سرحديزاده متولد سال 1324 تهران فعاليتهايمذهبي- سياسي خود را با حضور در مجالس سخنراني در مساجد آغاز كرد. سال 1341 با محوريت سيدمحمدكاظم موسوي بجنوردي فعاليت زيرزميني خود را آغاز كرد. اين حزب از اولين گروههاي مبارز اسلامي با مشي مسلحانه در ايران بود. در زمان پيوستن به اين تشكيلات كمتر از 18 سال سن داشت و دو سال بعد از مهر ماه 1344 بابت فعاليت در چارچوب همين تشكيلات به همراه 54 نفر ديگر از اعضاي حزب دستگير شد.
در دادگاه تجديدنظر به زندان ابد محكوم شد و بعدها با يك درجه تخفيف محكوميت او به 15 سال زندان تبديل شد. 13 سال از سالهاي جواني را در زندانهاي رژيم شاه در اسارت بود و در سال 1357 آزاد شد. تحمل شكنجههاي زندان سبب شد تا دست و پاي سمت راستش از حركت بيفتند. البته خودش بارها گفته بود كه به علت زندان به اين مشكلات دچار نشده است بلكه به علت فشارهاي عصبي به اين حال و روز افتاده است.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي در مسووليتها و سمتهاي مختلف قرار گرفت. همكاري با سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، عضو شوراي سرپرستي و قائممقام بنياد مستضعفان و جانبازان، رياست شوراي سرپرستي زندانها، عضويت در شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي، سرپرستي روزنامه صبح آزادگان، وزير كار در كابينه ميرحسين موسوي، 6 سال نماينده مردم تهران در دورههاي سوم و پنجم و ششم مجلس شوراي اسلامي، عضو مركزي خانه كارگر، رييس هيات مديره اتاق تعاون جمهوري اسلامي و مشاور رييسجمهور در امور كار و كارگري مهمترين مسووليتهاي او بوده است. در مجلس ششم رياست كميسيون اجتماعي به او واگذار شد اما از همين دوره بر اثر سكته مغزي فعاليتهاي سياسياش زير سايه وضعيت جسمانياش قرار گرفت.
پس از آنكه در سال 1362 احمد توكلي، وزير كار و امور اجتماعي دولت وقت از سمت خود استعفا داد، نخستوزير او را به عنوان وزير پيشنهادي به مجلس معرفي كرد. سرحديزاده از آن تاريخ تا آغاز دولت سازندگي(تابستان 1368) در اين سمت باقي ماند. در دوران وزارت او تنشهاي فراواني ميان وزارت كار و شوراي نگهبان پيرامون حق بيمه كارگران كارگاههاي زير 5 نفر(شوراي نگهبان ملزم كردن كارفرما به پرداخت حق بيمه را خلاف شرع ميدانست) زمينهساز تشكيل مجمع تشخيص مصلحت نظام شد. او سال 76 همزمان با تاسيس حزب اسلامي كار به عنوان اولين دبيركل اين تشكل سياسي هم انتخاب شد اما بخش عمده سالهاي 83 تا 92 را در حاشيه سياست و مديريت كلان گذراند تا اينكه در مهر ماه سال 92 با حكمي كه علي ربيعي، وزير سابق كار به عنوان مشاور براي او صادر كرد، قدري بيشتر به حوزه سياست نزديك شد.
سرحديزاده در طول عمر خود لحظهاي از تلاش براي ارتقاي زندگي كارگران فروگذار نكرد و تمام همت خود را براي تقويت رابطه كارگران با انقلاب اسلامي گذاشت. در اين مدت تمام تلاش خود را براي بهبود زندگي كارگران صرف كرد. در زمان وزارت كار او بود كه قانون كار با بيش از 200 ماده پس از كشاكشهاي فراوان در سال 1369 به تصويب رسيد. پايهگذاري بنهاي كارگري، خدمات رفاهي، برگزاري رسمي مراسم روز جهاني كارگر و تجليل از كارگران نمونه نيز ماحصل تلاشهاي سرحديزاده در زمان وزارت كار است. او همواره به قشري از كارگران كه زير حداقل دستمزد را دريافت ميكردند و اشتغال غيررسمي داشتند، توجه ويژه داشت. به جامعه كارگري به شدت علاقه داشت و بر اين باور بود كه موضوع اشتغال موضوع مهمي است و بيكاري منشا خيلي از خطرات و فسادهاست.»
سالها به دليل بيماري از امور اجرايي فاصله گرفته بود و با دنيايي خاطراتش از دوران وزارت كار و دوندگي براي به ثمر رساندن تفكرات عدالت-محور از دنياي سياست كناره گرفته بود اما همچنان به تلاشهاي خود در مسير لزوم التزام دولت و حاكميت به بهبود معيشت كارگران و طبقات فرودست و جلوگيري از رخنه سرمايهداري پايبند بود. سابقه سياسي درخشان او، دلسوزي بيانتهايش براي كارگران اين مرز و بوم، مشاور امين بودن براي وزراي بعد از خود در وزارت كار و امور اجتماعي بدون هيچ چشمداشتي و درنهايت همه خوبيهايش به بازماندگان و يارانش اين اطمينان را ميدهد كه نام چنين مرداني در تاريخ به نيكي ياد ميشود.