• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4696 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۹ تير

بن‌بست‌شكني و گره‌گشايي شعر سيمين

اسمعيل اميني

شاعران بزرگ و خلاق، با آثارشان بن‌بست‌ها را مي‌شكنند، پيچيدگي‌ها را به سادگي بدل مي‌كنند و دوگانگي‌هاي آشتي‌ناپذير را به‌هم مي‌پيوندند.
به نظر من همين ويژگي‌ها، يعني نقش آثار شاعر در بن‌بست‌شكني و گره‌گشايي و حل دوگانگي‌ها، از معيارهاي مهم ارزيابي و نقد كارنامه شعري اوست.
من بر آنم كه شعر سيمين بهبهاني، نقش موثري در گره‌گشايي و پاسخگويي به مجادلات بي‌پايان محافل ادبي داشته است.
يكي مثلا اينكه دوران غزل سر آمده است و غزل نمي‌تواند بيانگر مسائل زندگي انسان امروز باشد.
سيمين با غزل‌هاي انساني و اجتماعي‌اش نشان داد كه اين ادعا چقدر بي‌بنيان است. 
يكي ديگر اينكه زبان شعر امروز همان زبان خبررساني، نوشتاري، رسانه‌اي، اداري و گفتاري است و استفاده از قابليت‌هاي صرفي، نحوي و معنايي زبان متون قديمي به كار شعر امروز نمي‌آيد.
در شعر سيمين، احاطه او به توانايي‌ گونه‌هاي متنوع زبان فارسي فضايي را ايجاد كرده است كه خواننده شعر را با خود به دوردست تاريخي زبان فارسي مي‌برد و در عين حال از كوچه‌ها و خيابان‌هاي زبان امروز گذر مي‌دهد، بي‌هيچ احساسي از غرابت و دوگانگي.  يك ادعاي ديگر اين است كه شعر موزون عروضي به ويژه در قالب‌هاي سنتي با سطرهاي متساوي و جاي مشخص قافيه، زبان و انديشه شاعر را محدود مي‌كند.
شعرهاي سيمين را مي‌خوانيم و با گستره انديشه و نگاه و تنوع زبان مواجه مي‌شويم آن هم بي‌هيچ تكلفي، پس به آن ادعاي واهي پوزخند مي‌زنيم.
يكي ديگر اين ادعا كه عشق در شعر كهن، عشق آسماني بوده و عشق در شعر امروز عشق زميني است. آن عشق الهي بوده و اين عشق انساني است. آن عشق روحاني بوده و اين عشق جسماني است.
دلايل بطلان اين ادعاي برساخته البته در همان متون شعر كهن هم هست، در شعر عطار، مولانا، سعدي، حافظ و نظامي. اما در شعر سيمين كه از نگاه زنانه به عشق روايت مي‌كند، يگانگي عشق و انسان و يگانگي جسم و جان در پرتو تابنده عشق چندان نمايان است كه جايي براي خط‌كش‌ها و جدول‌بندي‌هاي ساده باب طبع كتاب‌هاي درسي و آزمون‌هاي چهار گزينه‌اي باقي نمي‌گذارد.
يك ادعاي به ظاهر فني و بلاغي اين است كه ظرفيت وزن‌هاي عروضي در شعر گذشتگان به تمامي پر شده و شعر عروضي از نظر تنوع اوزان به بن‌بست و تكرار رسيده است.
تكاپوي شكوهمند سيمين در ابداع وزن‌هاي بديع و سازگاري وزن با زبان گفتار نوشتار امروز، چشم‌اندازي گسترده در برابر دوستداران موسيقي حاصل از ايقاعات عروضي خلق كرده است و نيز مجالي فراخ براي پژوهشگران علم عروض تا قابليت‌هاي آشكار و نهان عروض فارسي را دريابند و تحليل كنند. مدعاي ديگر اين است كه تحولات حاصل از شعر و انديشه نيما، شعر را از قيد تساوي مصاريع رها ساخت. بسيارند كساني كه از رهاوردهاي نيما در شعر امروز، چيزي جز كوتاه و بلند شدن سطرها را نمي‌شناسند.
سروده‌هاي سيمين به ويژه غزل‌ها و چهارپاره‌هاي او نشان مي‌دهد كه تساوي مصراع و قافيه‌بندي سنتي در شعر، مانع تحقق رهاوردهاي فكري و بلاغي نيما در شعر نيست.
***‌
بر آنچه نوشتم اين دو نكته را بيفزايم كه سخن گفتن از گره‌گشايي‌ها و بن‌بست‌شكني‌ها در شعر سيمين، به معناي ناديده گرفتن كاستي‌هاي شعر او نيست كه به هر حال: 
 قبا‌گر حرير است و‌گر پرنيان
به ناچار حشوش بود در ميان 
و نكته دوم اينكه يكي از نشانه‌هاي شاعران بزرگ آن است كه نظريه‌پردازان راستين و دروغين را ناگزير مي‌كنند كه در آنچه گفته‌اند، تامل كنند و اگر اهل تعصب نيستند، به تجديدنظر و نوسازي نظريه‌ها و داعيه‌ها بپردازند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون