چرا هند در نبرد با چين پيروز نخواهد شد؟
جنگ از پيش باخته
ترجمه: هديه عابدي| درگيري نظامي با چين براي هند بسيار هزينهبر است، اما دهلينو ميتواند با اتخاذ تصميمات درست در حوزههاي سياسي، اقتصادي و نظامي علاوه بر ايجاد امنيت بيشتر براي خود، پكن را نيز تحت فشار قرار دهد. درگيري پانزدهم ژوئن ميان دو كشور موجب كشته شدن 20 سرباز هندي و تعداد نامشخصي از سربازان چيني شد و موجي از خشم عمومي در ميان مردم هند به راه انداخت. ژنرالهاي بازنشسته هندي با حضور در تلويزيون خواستار حمله به چين شدند (با اين ادعا كه ارتش كشورشان قدرت لازم براي انجام چنين كاري را دارد) و موضوع تحريم كالاهاي چيني نيز بر سر زبان مردم افتاد، اما هيچيك از اين گزينهها براي هند خوب نيست.
به گزارش پايگاه تحليلي «نشنال اينترست»، جنگ براي هند بسيار هزينهبر خواهد بود و بعيد است كه اين كشور بتواند با چنين روشي به اهداف استراتژيك خود دست پيدا كند. در عوض دهلينو ميتواند با اتخاذ تصميمات درست در حوزههاي سياسي، اقتصادي و نظامي علاوه بر ايجاد امنيت بيشتر براي خود، پكن را نيز تحت فشار قرار دهد.
چرا جنگ گزينه مناسبي نيست
در حالي كه شيپور جنگ عليه چين در هند نواخته شده است به نظر ميرسد كه پكن سعي دارد موضوع را كماهميت جلوه دهد اما جنگ نظامي به حل مشكل امنيتي دو كشور كمكي نخواهد كرد. شيوع ويروس كرونا و ركود اقتصادي كه به دنبال از رده خارج كردن پول ملي هند به وجود آمده است اگر با هزينههاي گزاف جنگ همراه شود، ميتواند منجر به مشكلات اقتصادي شديدتري شود. مشكل زماني پيچيدهتر ميشود كه متوجه ميشويم برخلاف جمعيت رو به پيري اروپا، هند كشوري جوان بوده و ميانگين سني جمعيت آن تنها بيست و هفت سال است، بنابراين موضوع اشتغال اهميت ويژهاي در جلوگيري از ناآراميهاي بزرگ داشته و جنگي كه اقتصاد اين كشور را بيش از پيش تضعيف كند كمكي به حل اين معضل نخواهد كرد.
از سوي ديگر، هند در مورد توان نظامي بالاي خود در مرز دو كشور درست ميگويد، بنابراين به سختي ميتوان آنها را از تصميمشان منصرف كرد. دهلينو اطمينان دارد كه اين جنگ مانند جنگ سال 1962 نخواهد بود، جنگي كه در آن چين به مواضع هند حمله كرد و تقريبا تا دل قلمرو اين كشور پيش رفت. با اين حال، چين خواهان جنگي مانند جنگ 1962 نيست و در عوض براي تحميل تلفات، تمركز خود را روي تحركات بيشتر و توان تسليحاتي بالاتر قرار ميدهد. در اين صورت ممكن است هند با صرف هزينههاي گزاف اقتصادي تا حدودي به اهداف خود دست يابد يا شكست خورده و چيزي برايش حاصل نشود. هيچكس در هند باور ندارد كه ارتش اين كشور بتواند اراضياي را كه در جنگ 1962 با چين از دست داد، دوباره به دست آورد.
علاوه بر اين، اقتصاد 14 تريليون دلاري چين در مقايسه با اقتصاد 2.9 تريليون دلاري هند به پكن كمك ميكند تا مدت بيشتري در جنگ دوام بياورد. هند با خوشبيني فكر ميكند اين جنگ تنها چند هفته طول كشيده و سپس از سوي جامعه بينالملل مداخله ديپلماتيك صورت خواهد گرفت. اما ممكن است همهچيز براساس محاسبات هند پيش نرود و حتي در مورد اينكه اين كشور تا چه مدت ميتواند در جنگ دوام بياورد ترديد وجود دارد. براساس گزارش سال 2017 ديوان محاسبات هند، اين كشور تنها مهمات كافي براي يك جنگ 10 روزه را دراختيار دارد و با وجود اينكه نيروهاي مسلح مطمئنا منابع موردنياز خود را براي شرايط بحراني ذخيره كردهاند، اما دقيقا مشخص نيست اين ذخاير تا چه زماني بتوانند در اين درگيري طولاني دوام بياورند، بنابراين اصلا چرا بايد براي دستيابي به اهداف محدود، جنگي را آغاز كرد كه موجب سقوط اقتصادي شود؟
نكته قابل تامل اينجاست كه جامعه بينالملل نه تنها تصميمي براي حمايت از هند ندارد بلكه احتمالا در چنين جنگي بيطرف باقي خواهد ماند خصوصا اكنون كه چين موجب ايجاد وابستگيهاي اقتصادي متقابل ميان كشورهاي جهان شده است و اين موضوع باعث ميشود تا ديگر كشورها تمايلي به مخالفت با رويكردها و اقدامات اين كشور در امور جهاني نداشته باشند. بهطور مثال، يونان بندر پيرئاس خود را به چين فروخت و در مقابل بيانيه اتحاديه اروپا را در انتقاد از نقض حقوق بشر در چين رد كرد. باقي كشورهاي عضو اتحاديه اروپا نيز به اين موضوع ميانديشند كه آيا بايد به چين اجازه داد تا شبكه ارتباطي نسل 5 را در قاره اروپا راهاندازي كند يا خير؛ بنابراين حمايت ديپلماتيك چنداني از دهلينو نخواهند كرد.
به همين ترتيب، بهرغم حدود سه دهه سياست «نگاه به شرق» حاكم در هند، كشورهاي آسهآن اكنون به شدت از لحاظ اقتصادي به چين وابستهاند. اين كشورها امسال جايگاه اتحاديه اروپا را به عنوان مهمترين شريك تجاري چين تصاحب كردهاند. در نتيجه بعيد است كشورهاي عضو آسهآن در تنش ميان پكن و دهلينو طرف هند را بگيرند و بخواهند با اين كار مرغ تخم طلاي تجارت با چين را بكشند.
نكته بعدي اينكه ديپلماتها، اساتيد و روزنامهنگاران هندي تمام تمركز خود را روي گفتوگوهاي چهارجانبه هند با امريكا، ژاپن و استراليا در قالب مذاكرات موسوم به «كواد» قرار دادهاند، در حالي كه دركي از محدوديتهاي اين مذاكرات ندارند. مساله اصلي اين است كه استراليا قادر نيست وابستگي اقتصادي خود به چين را قطع كند. صادرات اصلي استراليا شامل كالا، آموزش، گردشگري، كشاورزي و خدمات است. چهار مورد از اين درآمدهاي ارزي به رابطه اقتصادي مستمر و رو به رشد با چين بستگي دارد: استراليا مقادير زيادي سنگآهن و مس به چين صادر ميكند و فروش همين مواد معدني بود كه باعث ايجاد رونق اقتصادي در اين كشور شد؛ رونقي كه تا امسال نيز ادامه يافته است. چين از استراليا 63 ميليارد دلار سنگآهن، 16 ميليارد گاز طبيعي و 14.6 ميليارد دلار زغالسنگ وارد ميكند. تعداد بسيار زيادي از دانشجويان چيني در دانشگاههاي استراليا مشغول تحصيل بوده و 12 ميليارد دلار به نظام آموزشي اين كشور كمك ميكنند. گردشگران چيني نيز نقشي حياتي در رونق صنعت گردشگري استراليا ايفا ميكنند. آمارها نشان ميدهند سالانه 8.5 ميليون نفر از استراليا بازديد ميكنند كه 1.4 ميليون نفر از آنها از كشور چين هستند. علاوه بر اين، درآمد كانبرا از صنعت گردشگري خود حدود 44 ميليارد دلار استرالياست كه 12 ميليارد دلار آن مستقيما از گردشگران چيني تامين ميشود. پكن در حوزه كشاورزي و خدمات نيز سهم قابلتوجهي در اقتصاد استراليا دارد. اگر هند آنقدر از نظر اقتصادي جذاب نباشد تا ديگر كشورها حاضر شوند روابط خود با پكن را به خاطر آن قطع كرده يا كاهش دهند، در آن صورت دهلينو براي عبور از مشكل امنيتي جديد خود چه گزينهاي پيش رو خواهد داشت؟
گزينههاي هند
گزينههاي پيش روي هند در دو حوزه قابل بررسي است؛ اقتصاد و سياست خارجي. در حوزه بينالملل دهلينو بايد تغييرات گسترده و انقلابي در سياست خارجي خود به وجود بياورد. در حوزه اقتصاد نيز لازم است هند رويكرد خود را در قبال اقتصاد بينالملل و سرمايهگذاري خارجي تغيير دهد. از نظر اقتصادي هنديها نميتوانند در ارايه زنجيره خريد جايگزين به توليدكنندگان غربي با چين رقابت كنند، اما ميتوانند امتيازي را به غرب بدهند كه براي آنها قابل رد كردن نباشد؛ ارايه امتياز راهاندازي شبكه نسل 5 به شركتهاي غربي. اگر دهلينو به جاي عقد قرارداد با شركتهاي چيني نظير هواوي، اين امتياز را به شركتهاي غربي واگذار كند، اين پيام را به چين ميدهد كه گزينههاي اقتصادي ديگري نيز دراختيار دارد و براي رشد اقتصاد و فناوري خود محتاج پكن نيست.
از زمان استقلال هند در سال 1947 دهلينو سياست عدم تعهد را در پيش گرفته است؛ سياستي كه غربيها به اشتباه آن را به بيطرفي تعبير كردهاند. عدم تعهد بدان معناست كه كشور از هر دو بلوك شرق و غرب فاصله گرفته و تعامل خود با ابرقدرتها را برمبناي منافع و امتيازات خود در اين رابطه بنا كند. در جريان جنگ 1962 با چين، دهلينو سياست عدم تعهد را كنار گذاشت و نهرو، نخستوزير وقت از كندي، رييسجمهور وقت امريكا براي تسليح و تجهيز قواي نظامي كشورش درخواست كمك اضطراري كرد. بعدها در سال 1971 در جريان بحران بنگلادش نيز، هند و شوروي توافق صلح و دوستي امضا كردند تا با اين كار از حجم فشار چين و امريكا بر دهلينو كم كنند، بنابراين كمتر كشوري در جهان سياست عدم تعهد هند را جدي گرفته است. از زمان پايان جنگ سرد، هند سياست عدم تعهد خود را حفظ كرده است، اما اكنون با اوج گرفتن چين و بهويژه پس از درگيريهاي اخير در دره گالوان، هند بايد در اين سياست خود تجديدنظر كند و با يكي از قدرتهاي جهاني متحد شود؛ اين به معناي روابط نزديكتر با ايالاتمتحده خواهد بود. براي اين كار هند يا بايد در سواحل خود پايگاهي راهبردي به نيروي دريايي امريكا اختصاص دهد يا اينكه به اين كشور اجازه دهد در جزاير آندامان و نيكوبار پايگاه نظامي تاسيس كند تا بدينوسيله نفوذ خود بر تنگه مالاكا را افزايش دهد.
نزديك شدن به امريكا بهويژه باتوجه به تهديدي كه هند از دو سو با آن مواجه است، ميتواند منافع زيادي براي دهلينو داشته باشد. ارتش هند خود را براي جنگ با چين و پاكستان آماده ميكند، اما چنين جنگي ميتواند قواي نظامي هند را به شدت تضعيف كرده و ضربه اقتصادي عظيمي به اين كشور بزند، چراكه دهلينو مجبور است بودجه نظامي خود را افزايش دهد و قواي خود را بازسازي كند. با اين حال اگر امريكا پايگاهي در خاك هند داشته باشد هزينه اقدام نظامي براي پاكستان و چين بالا خواهد رفت، زيرا چنين جنگي ميتواند خشم واشنگتن را به دنبال داشته باشد و اين چيزي است كه اسلامآباد به هيچوجه به دنبال آن نيست و پكن نيز ترجيح ميدهد استراتژي خود را تغيير دهد.