تاملي بر موزههاي سيال
سارا كريمان
گفتوگو پيرامون موزههاي سيال در حقيقت گذار از دوره كلاسيك موزهها به ايدههاي پست مدرن است. تاكيد روي مفاهيم پست مدرن، توصيف و تطبيق نظريات جامعهشناسي پيرامون تشكلهاي اجتماعي عصر حاضر است كه موزه به عنوان يك ساختار اجتماعي ميتواند بهوسيله اين نظريات تشريح شود اگرچه بسياري بر اين باورند كه موزهها تاكنون تماما پست مدرن تلقي نميشوند. موزههاي كلاسيك غالبا روي دانش مركزي استوار هستند و در فقدان منازعه و مناظره به سر ميبرند. در موزههاي كلاسيك بازديدكنندگان منفعل هستند و موزه در واقع نهاد موظف به كنترل اجتماع و ارتقاي اخلاقيات است. اين درحالي است كه وضعيت در موزههاي پستمدرن بسيار متفاوت است. موزههاي پستمدرن به عدم قطعيت و منازعات ميپردازند و رويكردها و نظريات گوناگون پيرامون يك مساله را طرح ميكنند.
بنيان اين موزهها روي شيوههاي نوين نمايش ديجيتال، فرامليتي و شبكهها قرار گرفتهاند كه به صورت شفاف درخصوص تعهدات سياسي و ايدئولوژيك صحبت ميرانند و به اشاعه دريافتهاي شخصي ميپردازند. موزههاي سيال انسان را در مسيري قرار ميدهند كه با عقايد و رفتارهايشان مواجه شوند و بازديدكننده احساس كند كه در جايگاهي ويژه قرار گرفته كه فرصت انديشه و اظهارنظر دارد. از ديگر ويژگي موزههاي سيال و پستمدرن، نمايش و بازنمايي مفاهيم از نقاط گوناگون جهان و پردازش در مكاني ديگر است، عصر اينترنت اين مساله را تسهيل و تشديد كرده است چراكه «اينترنت» ذاتا سيال و جاري است و همگان خود بخشي از آن را تشكيل ميدهند كه اين حالت سيال كنوني غيرقابل اجتناب است.
در اين تقاطع تنوع فرهنگي، موزهها به فضايي تبديل ميشوند كه اطلاعات را جمعآوري و به شيوهاي نوين بازنمايي و نشر ميدهند. در موزههاي سيال بايد شاخصههاي پديدارشناختي مسائل تشريح شوند و مشاجرات با رويكردهاي گوناگون و پيچيده شوند. شروع اين تغيير نگرش را ميتوان تاحدودي تحت تاثير تحولات تكنولوژي و ارتقاي ابزارمندي دانست كه در سطح وسيع بر شيوههاي اجرايي و مقياسهاي زيباييشناسي طراحي و معماري سايه افكنده است. از طرفي معماري و طراحي موزهها گوياترين رسانه در انتقال پيام موزهاي است. معماري سيال يا معماري غيرخطي گرايش متاخري از معماري است. در اين پروژهها از ادوات الكترونيكي و ارتباطي در مقياس بسيار گسترده استفاده ميشود به طوري كه وقتي فرد به داخل يكي از ساختمانها وارد ميشود، احساس ميكند در يك دنياي مجازي وارد شده است. در طراحي همه اين پروژهها از نرمافرازهاي پيشرفته سهبعديسازي و ايجاد انيميشن در مقياسي گسترده استفاده ميشود. كاربرد فناوريهاي پيچيده در داخل اينگونه ساختمانها و نياز به ابداع روشهاي جديد براي ساخت و تكميل آنها به گونهاي است كه آنها را بيشتر به صورت تجسم فناوري امروزي و نماد پيشرفت بشر در ابداع سازوكارهاي پيچيده درآورده است. موزه كُنفلوآنس در شهر ليون فرانسه ميتواند نمونهاي از تعاريف فوق تلقي شود كه هم از منظر معماري با شاخصههاي متمايزكننده و بسيار پيچيده تصويرگر ايدههاي پستمدرنيست است و هم به لحاظ محتوا تامينكننده نگرشهاي متضاد اين گفتمان ميباشد. اين موزه دربردارنده موضوعات گوناگون از قبيل تاريخ جادو، تاريخ كفش، تاريخ تكامل و... است كه با بهرهجويي از تكنولوژيهاي روز سعي در نمايش چندوجهي اشيا و مفاهيم كرده است كه غالبا در نمايش سير تكامل اشيا و ابزار تا به امروز با نمايش وضعيت كنوني و جنبههاي مصرفزدگي آنها در جامعه معاصر، تناقضات و چالشهاي مفهومي را به بازديدكننده گوشزد ميكند.