هشتگ#سلبريتي!
فرزانه توني
صحبت از شرايطِ عجيب اين روزهاي كشور كار سادهاي نيست. متاسفانه از طرفي بيماري منحوس كرونا و شرايط پيچيدهاي كه رقم خورده و هزاران نفر از هموطنانمان را به كام مرگ فرستاده و از سوي ديگر شرايط اسفناك اقتصادي كشور كه به نوعي مرگ تدريجي ملت را سبب شده است. البته در اين باب سخن زياد و صحبت از آن در اين مقال نميگنجد. هدف از اين يادداشت پديدهاي است كه مدتي به صورت يك جريان، ايجاد شده و در حال عاديسازيشدن است. چهره يا سلبريتي همان شخصيت معروف سياسي، اقتصادي، ورزشي، هنري و... است كه در جامعه از محبوبيت و مقبوليت عمومي برخوردار است. در همه جاي دنيا اين اشخاص مورد پذيرش بخشي از جامعه بوده و تاثيرگذاري بالايي بر خصوصيات رفتاري، ظاهري و حتي تصميمگيريهاي دنبالكنندگان خود دارند. بنابراين قاعدتا به عنوان الگو، عليالخصوص براي نسل تاثيرپذير با سنين پايينتر، وظيفه سنگيني دارند.
در كشور ما داستان به گونه ديگري است. اساسا بخش مهمي از سلبريتيها در كشور ما، هنرپيشهها بوده و عملا چهرههاي ديگر به نسبت اين قشر ناشناختهتر هستند. براي اين دسته هر جا منافع اينگونه افراد تامين شود، نظرات خود را موثر دانسته و هر جا اشتباهي از آنها سر بزند، خود را جزيي از مردم عادي انگاشته و سلبريتي بودن را انگ ميخوانند. هر جا كه صلاح بدانند، سكوت كرده و مردم را به سكوت فرا ميخوانند و آنجا كه منافعي در ميان باشد، شروع به مباحثه كرده و در صفحات مجازي، ميتازانند. خود را فدايي اين خاك دانسته و عرق به وطن را فرياد ميزنند، در حالي كه به وقتش فرزند خود را در كشوري ديگر به دنيا آورده و اين را هديه به فرزند خود به حساب ميآورند و حالا با داشتن شناسنامه اروپايي و امريكايي بيشتر از قبل نسبت به وطنشان احساس مسووليت ميكنند! عليالخصوص آن زمان كه چمدانشان را بستهاند نيز گمان ميكنند، نماينده دلسوز يك ملت هستند كه به ناچار مجبور به ترك وطن شدهاند. همينها كه خود را غمخوار و شريك مردم دانستهاند، با شنيدن ِكوچكترين زمزمه ناامني، جل و پلاس خود را جمع ميكنند. در ارتباط با مسائل سياسي، اقتصادي و حتي ورزشي بدون كوچكترين اطلاعاتي اظهارنظر كرده و در هر زمينهاي خود را علامه دهر ميدانند. اگر به اظهارنظراتشان خرده گرفته شود و زيرسوال بروند، مردم را مقصر دانسته كه هيچ اجباري در انتخاب الگوي اجتماعي نداشتهاند. در حالي كه اين موضوع را فراموش كردهاند كه جمع كثيري از جوانان و نوجوانان، به درستي يا به اشتباه اين افراد را الگوي خود دانسته و چشم و گوش بسته كلام آنها را فرياد ميزنند. در مواقعي كه خود صلاح ميدانند، غمخوار ملت شده و اگر صلاحشان نباشد درد مردم را نميبينند. غافل از اينكه در همه جاي دنيا، محبوبيت چهرهها با در كنار مردم بودن در تمامي مسائل افزايش مييابد و نه با جريانسازي هشتگهاي خاص!
عليايحال نبايد از تاثير مثبتي كه اين افراد ميتوانند در جامعه ايجاد كنند، غافل شد. اصولا اگر يك چهره، در حيطه صلاحيتهاي خويش اظهارنظر كرده و در مواقع لزوم از قدرت اجتماعي خود جهت تكثير موارد صحيح در جامعه استفاده كند، تاثيرگذاري بيشتري خواهد داشت. اين روزها كه بحث و سخن منباب مراقبتهاي بهداشتي نياز به افزايش دارد، سلبريتيها ميتوانند در راستاي كمك به آگاهي مردم گام بردارند و نقش اصلي و حياتي خود را درست ايفا كنند.