مهدي مهيار - سميه مسرور
از مهرماه سال 1393 به عنوان مديركل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري اصفهان معارفه شد. وقتي به صندلي رياست تكيه زد با مشكل ايستگاه مترو دروازه دولت (امام حسين(ع)) و ميدان انقلاب روبهرو بود. پروژههاي تعريض گذر آقانجفي و پيادهراهسازي چهارباغ و داربستهاي ايوان عاليقاپو و نمگرفتگي مسجد امام در ميدان نقش جهان هم به اين ليست اضافه كنيد. به هرحال فريدون اللهياري تلاش كرده به كمك همكارانش و همراه با روي كار آمدن دولت يازدهم به گفته خودش توانسته كارنامه قابل قبولي از خود برجاي بگذارد. هرچند معتقد است هيچ كاري بينقصان نيست و باور دارد كه قطعا در برخي پروژهها اشتباهاتي وجود داشته است. نامه دادستاني اصفهان به وزير ميراث فرهنگي دليلي شد تا با او گفتوگوي مفصلي داشته باشيم و از اوضاع حقوق عامه شهروندان در حوزه ميراث فرهنگي مطلع شويم.
زماني كه مسووليت ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري اصفهان را برعهده گرفتيد، بزرگترين چالشهايي كه با آن روبهرو شديد چه بود؟
مهمترين مساله آن زمان ايستگاههاي مترو دروازه دولت و ميدان انقلاب بود. همه تلاشمان اين بود كه اين مشكل را به بهترين شكل مرتفع كنيم كه هم روند ساخت و ساز مترو تداوم داشته باشد و هم مشكلي براي ميراث فرهنگي ايجاد نشود. مطالعات باستانشناسي انجام شده بود و چند مساله از جمله جهاننما اهميت ويژهاي داشت. در كميته راهبردي مترو كه در استانداري تشكيل جلسه ميداد، ميراث فرهنگي استان خواستار كاوش و باستانشناسي شد و از سازمان قطار شهري خواستيم كه هزينههاي اين كار را تامين و پرداخت كند. با انجام اين كار پايههاي كاخ جهاننما كشف و عرصه آن مشخص شد. فعاليت بعدي ثبت اين اثر در فهرست ملي ايران بود. براي شروع كار بايد تجهيزات و بيل مكانيكي به محل احداث ايستگاه وارد ميشد كه براساس مطالعات انجام گرفته به چشماندازي دست يافته بوديم و باستانشناس مقيم در پروژه گذاشتيم كه با نظارت كامل به آبراهه در مسير ساخت اين ايستگاه رسيديم. بلافاصله دستور توقف پروژه تا تعيين تكليف داديم. تاكيد ما در اداره ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان اصفهان ملاحظات ميراثي و اولويت شهرداري و سازمان قطار شهري عقب نيفتادن از پروژه به خاطر منافع عمومي و عدم تحميل هزينههاي اضافي بود. به هرحال چالش فرسايشي بود. ميراث در اين حوزه پيشدستي كرد و با مشاوران مترو وارد گفتوگو و تعامل شد و يكي از كارهاي بزرگ در مترو كه اتفاقا ماندگار هم شد، شكل گرفت. به اين ترتيب آبراهه حفظ و در دروازه دولت به نمايش گذاشته شد. در ايستگاه انقلاب هم كف فرشهايي به دست آمد كه مساله نجاتبخشي آن براي ميراث مطرح بود كه انجام شد.
پس يكي از چالشهاي بزرگ را با موفقيت پشت سر گذاشتيد؛ از ديگر مشكلات بگوييد؟
بله؛ درسال 94 با شهرداري وقت و سازمان قطار شهري به شدت وارد تعامل شديم و تحولي در نگرشها ايجاد شد و برخوردهاي قلدرمآبانه و عامرانه در برابر توسعه شهري نداشتيم. همين تحول سبب شد تا با حضور دكتر سلطاني، رييس وقت سازمان ميراث فرهنگي و مديران شهري و استاندار وقت خط مترو از زير ميدان نقش جهان جابهجا و در فاصله دورتري نسبت به اين ميدان تاريخي جانمايي شد. اين هم يكي از چالشهاي بزرگ بود كه با موفقيت خاتمه يافت. در ادامه نظارتهاي باستاني در پروژههاي شهري افزايش يافت و بنا شد پروژههاي شهري در حوزههاي ميراثي با پشتوانه علمي انجام شود.
اين توافق و تعامل در ادامه راه نيز عملياتي باقي ماند؟
آن زمان پروژه خيابان فرشادي كه مصوباتش را از قبل گرفته بود، در حال اجرا بود؛ طبق تعامل، شهرداري را ملزم به حضور كارشناس باستانشناس مقيم و تشكيل كارگاه مرمت باستانشناسي و تيم نظارت در محل كرديم و اشيايي كه پيدا ميشد همان زمان به اين كارگاه تحويل و بعد از ارزيابي به موزهها انتقال مييافت. تعاملات اداره كل ميراث فرهنگي با مديريت شهري به نسبت گذشته تغيير كرده بود، با اين حال برخي رسانهها در آن زمان تلاش كردند پروژههاي چالش برانگيز را به گونهاي تشريح كنند كه انگار همگي در زمان مديريت من رخ داده است. اين برخلاف واقعيت بود.
مثل چه پروژههايي؟
مانند پروژه شاهدژ در كوه صفه. زماني كه من آمدم خط دو تلهكابين صفه از حصار شاهدژ عبور كرده بود. ما با مشاهده حساستهاي مردمي و دوستداران ميراث فرهنگي ورود كرديم و در حالي كه ايستگاه دو تلهكابين صفه آماده بهرهبرداري بود، اجازه آغاز به كار اين ايستگاه را نداديم. اين را اضافه كنم كه پروژه تلهكابين صفه دو دهه قبل شروع شده بود و وقتي وارد عرصه ثبتي ميراثي شد، ما به مراجع قضايي شكايت و كار را متوقف كرديم. البته دوستداران ميراث فرهنگي بسيار آرمانگرايانه به قضيه نگاه كردند و خواهان ازبين بردن ساخت و سازهاي در جوار شاهدژ بودند. در حالي كه ارزيابي ما نشان داد تخريب پيريزيهاي بتني آسيب بيشتري به شاهدژ وارد خواهد كرد؛ به همين خاطر دست به تخريب آن نزديم. مديريت جديد سپاهانگشت نيز در اين زمينه همكاريهاي لازم را با ما داشت.
پروژه گذر آقا نجفي مربوط به چه زماني است و ميراث فرهنگي در اين باره چه كاري انجام داد؟
اين پروژه مربوط به سه تا چهار دهه پيش است. جانماييهاي متفاوتي انجام شده و ضرورت احداث اين گذر و اتفاقات رخ داده در مورد آن، پيش از زمان ما بود. عمده تملكات و آزادسازيها نيز در زمان سقايياننژاد انجام شده بود. با اين حال عدهاي به گونهاي القا ميكنند كه اين اتفاقات به تازگي رخ داده است. برخي رسانهها خبر از تخريب خانههاي تاريخي در مسير عريضسازي گذر آقا نجفي داده بودند در حالي كه هيچ خانه تاريخي در اين مسير تخريب نشده است و مالك خانهها در اين قسمت شهر بيشتر مجوز بهسازي و نوسازي دريافت كردهاند. البته خانههايي هم بودهاند كه الان ديگر نيستند، ولي شك نداشته باشيد كه تاريخي نبودهاند. تاكيد ميكنم آنچه در اين پروژه رخ داده مربوط به زمان آقاي سقايياننژاد است. بعد از سال 91 آزادسازيها آغاز شد و بر اساس گزارشهاي مردمي در مورد تخريبها، ميراث فرهنگي ورود پيدا كرد تا به حساسيتهاي ميراثي شهروندان پاسخ دهد. در اين پروژه عرض خيابان 26 متر درنظر گرفته شده بود كه در زمان مديريتم به اين مساله ورود كرديم و در كميسيون ماده 5 خواهان تعريض تا حداكثر 14 متر شديم. يعني 12 متر از عرض خيابان را كه در پروژه مصوب شده بود كاهش داديم. دوستداران ميراث فرهنگي بر اين نكته واقف باشند كه ميراث در اين كميسيون حق وتو نداشت. بلكه در بين ساير اعضاي اين كميسيون كه شامل استانداري، شهرداري، جهاد كشاورزي، راه و شهرسازي و بهسازي و نوسازي و ميراث فرهنگي است، توانست 11 شرط بگذارد كه اجراي اين شروط شهردار را ملزم ميكرد كه حداكثر عرض خيابان بايد 14 متر با رعايت اصل يكپارچگي بافت منطقه باشد. اين شرط لازم شد تا ادامه اجراي پروژه به تاييد معاونت ميراث فرهنگي كشور برسد. اين موضوع در شوراي عالي شهرسازي و معماري كشور مطرح شد. در ادامه و باتوجه به بستن مسير ورودي ميدان نقش جهان، شهروندان اين منطقه خواهان مسير براي دسترسي محلي شدند. قرار شد يك مسير كمكي براي دسترسي محلي ايجاد و خيابان حافظ به نشاط وصل شود. بعد مسير گذر تغيير كرد و به ميدان نقش جهان و مسجد شيخ لطفالله نزديكتر شد. با اين حال ورود ميراث فرهنگي سبب طولانيتر شدن اجراي پروژه شد تا مديريت جديد شهري روي كار آمد. ميراث فرهنگي استان در طرح گذر آقا نجفي به دنبال حفظ اصل يكپارچگي بافت بود و پروژه دوبار به كميسيون ماده 5 رفت. شوراي عالي شهرسازي و معماري كشور نيز ورود پيدا كرد و سه پيشنهاد به شهرداري داده شد و درنهايت قرار شد اين گذر با رعايت اصول كميسيون ماده 5 ادامه و به بهرهبرداري برسد. اين پروژه مربوط به اين دو، سه سال اخير نبوده و امكان عدم تكميل آن نيز وجود نداشت و بايد به سرانجام ميرسيد. تلاش ما و تعامل شهرداري و كميسيون ماده 5 نيز تلاش كردند تا اين اتفاق با كمترين آسيب ميراثي به بهرهبرداري برسد.
پس چرا مردم و دوستداران ميراث فرهنگي نسبت به اين پروژه واكنش قهريه داشتهاند؟
خب خيلي از شهروندان ساكن در اين منطقه به خاطر آزادسازيهاي صورت گرفته در دهههاي قبل نارضايتي داشتند. قرار داشتن كارگاههاي پروژه هم در محل اذيتكننده بود؛ ولي بر اين نكته تاكيد داريم كه با تلاش ميراث فرهنگي استان در جلسه كميسيون ماده 5 به عنوان تنها نهاد مخالف، موفق به الزام رعايت 11 شرط براي ادامه روند ساخت و ساز گذر آقا نجفي شديم و همين 11 شرط سبب شد عرض اين خيابان از 26 متر به نهايت 14 متر كاهش پيدا كند. در اين شروط اجازه نداديم يكپارچگي بافت مورد تعرض واقع شود. مورد ديگر اينكه هيچ خانه تاريخي در اين منطقه تخريب نشد، چرا كه خانههاي تخريب شده اصلا تاريخي نبودند.
تا در گذر آقا نجفي هستيم و پشت ميدان نقش جهان ايستادهايم به سراغ مرمت مسجد شيخ لطفالله در اين ميدان تاريخي برويم. بعد از برداشتن داربستهاي مرمت بخشي از گنبد شيخ لطفالله، شاهد تفاوت فاحش بين رنگ اين قسمت با ساير تركهاي گنبد بوديم. چه اتفاقي افتاده است؟
خروجي مرمت مسجد براي ما قابل پيشبيني بود. در كل اشتباه ما زود باز كردن داربستهاي گنبد بود و سبب شد اين تفاوت بسيار توي چشم بيايد. نكته حائز اهميت درمورد كاشيهاي گنبد مسجد شيخ لطفالله اين است كه اكثر مردم و دوستداران ميراث فرهنگي گمان ميكنند، اين كاشيها مربوط به دوران صفوي است، در حالي كه اين تصور اشتباه است. كاشيهاي اين مسجد در سالهاي 1313 تا 1315 در دوران پهلوي كاملا برچيده و كاشيهاي جديد نصب شدهاند. نكته مهم اين است كه كاشيكاريهاي دوران پهلوي با رعايت اصول و استفاده از مصالح مرغوب انجام نشده بود. در سال 97 جهت مرمت موضعي اقدام به بررسي وضعيت كاشيهاي گنبد مسجد شيخ لطفالله كرديم. در بررسيهاي ما مشخص شد، كاشيها وضع خيلي خيلي بد و خرابي دارند و ممكن است هر آن ريزش پيدا كنند. داربست زده و بررسي قدم به قدم آغاز شد. ماحصل كار اين بود كه فهميديم زيرسازي در دوران پهلوي درست انجام نشده و براي مصالح زير كاشيها از نخاله و گچ استفاده شده است و اگر كاشيها تا اين لحظه ريزش پيدا نكردهاند تنها بهدليل ريشهدار بودن كاشيهاست كه به هم گير ميكنند. در غير اين صورت بينظميهاي زيادي در چينش كاشيها مشاهده ميشود و در صورت عدم مرمت امكان دارد هر لحظه كاشيها فرو بريزند. در مورد گنبد شيخ لطفالله بايد بگويم اين گنبد از 8 ترك كامل تشكيل شده و هر ترك شامل دو نيم ترك است. قصد ما ابتدا تميزكاري روي كل گنبد بود كه به دليل عدم استفاده از مصالح مرغوب و آلايندگيهاي محيطزيستي متوجه شديم به كل بدنه گنبد آسيب رسيده است. تميزكاري را آغاز كرديم و قصد داشتيم هر جايي كه نياز به برچيدن و زيرسازي باشد، انجام دهيم. با ديدن حجم خسارت، مرمت با مباني كارشناسي در دستور كار اداره كل ميراث فرهنگي استان اصفهان قرار گرفت. همه 8 ترك گنبد آسيب جدي ديده بودند.جداي از اينكه در همان زمان پهلوي، بعد از تعويض كاشيها، روي آنها يك لايه رزين زدهاند كه بر اثر گذر زمان به صورت لايهاي چركين روي آنها ديده ميشود و سطح كاشيها را كدر و كثيف كرده است. در نظارت ميداني كه با حضور اساتيد صاحبنظر انجام شد، موارد خاص در شوراي فني و كميته مرمت مطرح و قرار شد تا مرمت با رعايت اصول زيرسازي درست انجام شود. اسفند سال 97 مرمت آغاز شد و در اين پروژه آنچه حائز اهميت بود، استفاده از استادكار مرمت با تخصص بنايي بود. زيرا ما قصد تعويض كاشيها را نداشتيم، بلكه ميخواستيم از همان كاشيهاي گنبد استفاده كنيم و نياز داشتيم كسي كه استاد بنايي است اين كار را انجام دهد تا همان كاشيها را درست سرجاي خودش نصب كند. بعد از بررسيهاي لازم، استاد رحمتالله رضايت متولد 1322 با سابقه بيش از 50 سال در بنايي براي مرمت گنبد شيخ لطفالله انتخاب شد. كارشناسان مرمت ميراث فرهنگي كاشيها را با دقت و با شمارهگذاري از روي گنبد خارج و بعد از تميزكاري جهت نصب مجدد روي آن قسمتِ ترك دراختيار استاد رضايت قرار دادند. 7 ترك ديگر گنبد كه شامل 14 نيم ترك است نيز نيازمند مرمت و زيرسازي است و همه گنبد درنهايت به يك شكل و رنگ در ميآيد. زيرا كاشيها تميز و لايه رزين آن پاك خواهد شد كه سبب ميشود رنگ كاشيها روشنتر شود.
تا اينجا صحبتهاي شما را درخصوص دغدغههاي مختلف دوستداران ميراث فرهنگي شنيديم. از ميدان نقش جهان به پيادهراه چهار باغ برويم. جايي كه ديگر ماشيني تردد نميكند و خبري از نيمكتهاي خاطرهسازش نيست. از پياده راه شدن چهارباغ بگوييد. آيا بايد چهارباغ تغيير شكل ميداد و پياده راه ميشد؟
مصوبه پياده راه شدن چهار باغ نيز مربوط به چند سال اخير نيست، بلكه مربوط به سه دهه قبل است. چهارباغ محور گردشگري است و خياباني است كه در فهرست آثار ملي ثبت شده است. وقتي بنا شد چهارباغ پياده راه شود، عدهاي انتظار داشتند عين دوره صفوي بازسازي شود كه مقتضيات آن فراهم نبود. از اين نكته غافل نشويم كه چهارباغ به لحاظ تاريخي تحولات زيادي را در خود ديده و گواه اين ادعا كشف آثاري از دوران افشار زند، قاجار، صفوي و پهلوي است. پس اين نيست كه در طول 10 سال اخير به بدنه چهارباغ آسيب وارد شده و تغييرات فقط منجر به اين بازه زماني است. ميراث فرهنگي نيز باور دارد كه حق نداريم چهارباغ را ازبين ببريم و ما وارث چهارباغ تاريخي هستيم. اما فراموش نكنيم مداخلات زيادي در اين منطقه صورت گرفته كه بيش از اندازه بوده و بيشتر دوستداران ميراث فرهنگي و چهارباغ به آن واكنشي نشان ندادهاند. عبور لوله هزار آب، تاسيسات برق، مخابرات و غيره از بزرگترين مداخلات است كه كسي به آن واكنش نشان نداده، ولي بعد از اجراي پروژه پياده راهسازي، عدهاي چنان رفتار كردند كه انگار تا پيش از اين چهارباغ دست نخورده بود. جالب است بدانيد كه در دوران پهلوي در چهارباغ سرويس بهداشتي تاسيس كرده بودند كه به بافتهاي زيرين آسيب رسانده بود. با اين حال ما به عنوان متولي ميراث فرهنگي با طرحها و اقداماتي كه مغاير با اصول ميراثي در چهارباغ بود برخورد و دستور به توقف كار تا رفع نواقص داديم. يگان حفاظت ميراث فرهنگي را در محل مستقر كرديم و با ضابط قضايي و تعامل شهرداري كار را پيش برديم. حتما كار مشكل و نواقصي داشته است. ما مدعي بي اشتباه و بي نقص بودن پروژه نيستيم، اما معدل كار و آنچه اتفاق افتاد، كار ارزشمندي بود. با اين حال برخي دوستداران ميراث فرهنگي و اهالي رسانه مواردي را مطرح و به هياهوي رسانهاي تبديل كردند كه ياريرسان و نقد سازنده نبود. ما از نقد سازنده استقبال ميكنيم و حاضر به گفتوگو براي تشريح بهتر پروژه پيادهراهسازي چهارباغ هستيم.
ارزيابي شما از پيادهراهسازي چهارباغ چيست؟
خيلي از مردم به ويژه گردشگران از پيادهراه شدن چهارباغ رضايت دارند. قبلا وقتي گردشگران و شهروندان اصفهاني به چهارباغ ميرفتند، با تردد خودروها و صداي بوق و نگراني از تصادف با خودروها مواجه بودند. حالا با خيالي آسوده ميشود در چهار باغ قدم زد. بپذيريم كه پيادهراهسازي اين خيابان با مشقات و سختيهاي فراواني همراه بود، ولي همانطور كه پيشتر گفتم اين پروژه سه دهه پيش مصوب شده بود و بايد اجرايي ميشد.
اما برداشتن نيمكتهاي گرد چهارباغ و مدل سنگفرشهاي استفاده شده چندان خوشايند نيست .
قبول داريم، اما هرجا كه طرحها با مصوبات ما مغايرت داشت ورود و اجراي آن را متوقف كرديم. در تاييد اين ادعا نيز بايد بگويم در كفسازي چهارباغ ورود و مجري پروژه را ملزم به جمع كردن كفسازيها كرديم و با استقرار يگان حفاظتي و ضابط قضايي بقيه پروژه ادامه يافت. تلاش ما اين بود كه شأن چهارباغ به عنوان محور گردشگري حفظ شود و در اين زمينه تعامل خوبي با شهرداري داشتيم. درخصوص نيمكتها هم شهرداري در محل ديگري از آنها استفاده خواهد كرد.
پيادهراهسازي چهارباغ پروژهاي بود كه وزارت ميراث فرهنگي بتواند در آن دخل و تصرف كند يا مربوط به خود شهر اصفهان بود؟
وقتي امضاي ميراث فرهنگي با پر كردن گزينه بافت تاريخي در پاي پروژهاي باشد، خود به خود شوراي عالي شهرسازي و معماري به پروژه ورود پيدا ميكند. ما در پروژه پيادهراهسازي چهار باغ اين تيك را زديم و اين ورود انجام شد و كار بدون نظارت اين شورا نبود. از سوي ديگر در طول انجام پروژه رعايت ضوابط ميراثي مطرح بود كه طبق اين ضوابط كار پيش رفت. نكته مهم اين است كه ايده پيادهراهسازي مربوط به چند دهه پيش است، ولي بررسي و اجراي طرح در 6 سال اخير انجام شد. طرحهاي مختلف از سوي سازمان نوسازي و بهسازي شهرداري مطرح و در شوراي فني استانداري بررسي شد. در اجراي اين طرح تفاوت سليقه و نگرش داشتيم؛ با اين حال تكميل و جمعبندي در مورد نحوه اجرا و نوع طرح با مرجعيت وزارت ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع دستي و زير نظر بخش حقوقي و قضايي اين وزارتخانه عملياتي شد. طرح نهايي در شوراي فني استانداري و با حضور كارشناسان ميراث فرهنگي و اساتيد و صاحبنظران بيرون از سازمان به تصويب رسيد.
تا در محور تاريخي چهار باغ هستيم به سراغ هتل چهارباغ برويم. پروژهاي كه اين روزها عدهاي از دوستداران ميراث فرهنگي به عنوان تخلف بزرگ شهرداري اصفهان از آن ياد ميكنند. آيا اجراي اين پروژه تخلف آشكاري است كه ميراث فرهنگي اصفهان و وزارت ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري از آن بي اطلاع هستند؟
اجازه بدهيد اول به اين مساله بپردازم كه هتلسازي در اصفهان يك ضرورت جدي است، اما به اين معني نيست كه ضوابط در آن رعايت نشود. اين واقعيت و ضرورتي است كه ميراث فرهنگي به عنوان متولي بخش گردشگري آن را به جد دنبال ميكند. ما به دنبال ساخت هتل در مناطقي كه محدوديتهاي كمتري براي ساخت و ساز هتلهاي مرتفع و لوكس دارند، هستيم؛ اما متاسفانه سرمايهگذارها با وجود بستههاي تشويقي كه دريافت ميكنند، باور ديگري دارند و تمايل به ساخت هتل در مركز اصفهان، نزديك به محورهاي تاريخي و در مجاورت يا نزديكي آثار تاريخي دارند. قبول داريم كه اين تصور اشتباهي است، اما سابقه هتلسازي در اصفهان نشان ميدهد كه گرايش و ميل به ساخت هتل در مركز و نزديكي آثار باستاني بوده است. مانند ساخت هتل كوثر و هتل آسمان در حريم رودخانه، هتل عباسي در پهنه چهارباغ، ساخت هتل شيخ بهايي و توسعه هتل سفير. ولي آن زمان رسانهها يا دغدغه اين موضوع را نداشتهاند يا نميخواستند ورود كنند. بايد گفت همه هتلهاي آبرومند ساخته شده بعد از انقلاب در اصفهان با گرايش به مركز شهر و نزديكي به محورهاي تاريخي و آثار باستاني بوده است. سرمايهگذار ساخت هتل در چهارباغ نيز از اين قاعده مستثنا نبود. خب طبق بررسي ما و بر اساس خيابان شمسآبادي كه در جوار چهارباغ قرار دارد و پيشتر از مجتمعهاي تجاري و پزشكي اشباع شده، ساخت مجتمع ديگري در چهارباغ با كاربري تجاري يا ساختمان پزشكان، غيرمنطقي و دردسرآفرين بود. دردسر از اين منظر كه اين منطقه را با مشكل تردد و ازدحام جمعيت شهروندان براي دريافت خدمات پزشكي يا تجاري روبهرو ميكرد. از طرف ديگر هتلسازي اولويت ماست، زيرا تعداد هتلهاي اصفهان در شأن اين شهر تاريخي نيست. اين شد كه اجازه به ساخت هتل طبق ضوابط و قوانين ميراث فرهنگي داديم. سال 94 پيشنهاد اوليه اين كار را داديم و در همان سال تغيير كاربري 800 متر مربع از اين زمين در كميسيون ماده 5 مطرح شد. همان زمان پيادهراهسازي چهارباغ هم مطرح بود. ما به اين نتيجه رسيديم كه در آن شرايط كاربرديترين و بي آزارترين طرحي كه ميشود در اين قطعه زمين اجرا كرد، ساخت هتل است، زيرا سبب جذب گردشگر، اشتغال و توسعه پايدار ميشود. يك هتل سبب اشتغال مستقيم عده زيادي ميشود و در شرايط سخت تحريمها و عدم كسب درآمد مناسب نفتي و نيز حركت در مسير توسعه پايدار اين تصميم بهترين تصميم بود. اين مساله در كميسيون ماده 5 مطرح و مورد تاييد همه اعضا واقع شد. در سال 96 درخواست ساخت هتل پنج ستاره از سوي شهرداري مطرح شد. خب هتل پنج ستاره ملزومات و استانداردهايي دارد كه بايد رعايت شود كه ارتفاع هم از جمله آن است. ميراث فرهنگي از موضع گردشگري و با حفظ مسائل ميراثي در طرح تفصيلي اصفهان، اين ساخت و ساز در پهنه چهار باغ را مورد ارزيابي قرار داد. سير قانوني در كميسيون ماده 5 به اين صورت است كه بايد تعيين كاربري و تعيين ضابطه شود. در پهنه همجوار اين هتل، سه طبقه بود و صرفا جهت احداث هتل ضابطه همجوار چهار طبقه را درنظر گرفتيم. اطمينان داشتيم در كميسيون ماده 5 به دليل عدم كاربري هتل بحث ارتفاع مطرح ميشود. با اين حال تاكيد ميكنم اصفهان از نظر هتلسازي در جايگاه خوبي قرار ندارد و ما ظرفيت برگزاري يك همايش بينالمللي براي اسكان مهمانان را نداريم و به ساخت هتل نيازمنديم. حال عدهاي ميگويند چرا خانههاي تاريخي را به عنوان بومگردي بازسازي نكرديد يا براي اين كار درنظر نگرفتيد؟ در جواب اين پرسش بايد بگويم تبديل خانههاي تاريخي به مراكز اقامتي با محدوديتهاي فراواني روبهرو است و دخل و تصرف در بناهاي تاريخي با ثبت ملي الزاماتي دارد كه بايد به تاييد وزارتخانه برسد و معمولا نميرسد. جداي از اينكه بومگردي نميتواند كمبود هتل را جبران كند و احداث هتل اجتنابناپذير است. دوستداران ميراث فرهنگي مطلع باشند كه تلاش ما در اداره كل ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي اين است كه در تمام وروديهاي اصلي شهر اصفهان شاهد هتلهاي لوكس و زيبا باشيم تا گردشگران به محض ورود به اصفهان متوجه شوند كه به يك شهر گردشگري وارد شدهاند. در حال حاضر در خيابان مشتاق، اتوبان ذوبآهن و جاده فرودگاه اين كار آغاز شده و در حال هتلسازي هستيم.
مشكل بر سر ارتفاع هتل در حال ساخت در چهارباغ است. در اين باره صحبت كنيد.
در اين پروژه نيز ما گزينه بافت تاريخي كميسيون ماده 5 را پر كرديم و به تبع آن، شوراي عالي شهرساز و معماري به اين طرح ورود كرد و كار با نظارت اين شورا آغاز شد. در اين طرح پهنه چهارباغ اهميت داشت. محل ساخت اين هتل پشت سينما فلسطين است. خود سينما با بيش از 20 متر ارتفاع جلوي هتل قرار دارد و نگاه ما اين بود كه تاثيري روي چهارباغ نخواهد داشت. از طرف ديگر اگر منصفانه نگاه كنيم چهار باغ خط آسمان منظمي ندارد و يك سطح نيست؛ ساخت و سازهاي انجام شده در گذشته، خط آسمان ناهمگوني را در اين محور تاريخي ايجاد كرده است. اتفاقي كه در اينجا رخ داد اين بود كه قبل از ابلاغ مصوبه كميسيون ماده 5 و بررسي طرح معماري در معاونت ميراث فرهنگي، ساخت و ساز شروع شد كه با شكايات متعدد، دستور به توقف پروژه داديم. به مجرد گودبرداري و دريافت شكايات ورود كرديم و پيشنهاد تعديل پروژه را داديم. مساله مهم اينجا ابلاغ مصوبه كميسيون ماده 5 بود كه بايد انجام ميشد و تعديل ارتفاع، پيشنهاد ميراث فرهنگي بود، چراكه از اول هم ما قصد آسيبرساني به منظر چهارباغ را نداشتيم. شهرداري پيشنهادهاي جديدي داشت كه به شوراي فني استانداري ارسال كرديم و آنچه در اين بين بسيار حائز اهميت بود، رعايت ضوابط ميراثي بود. ضوابط ميراثي بر طرح تفصيلي ارجحيت دارد. طبق پيگيريهاي انجام شده، قرار شد قسمتهايي كه ارتفاع آن مغاير ضوابط ميراثي است پخ بخورد تا به منظر چهارباغ آسيبي نرسد. اين اتفاق به زودي انجام ميشود و آنچه مدنظر دوستداران ميراث فرهنگي است رخ ميدهد.
به نظر ميرسد، آنچه به عنوان حساسيت دوستداران ميراث فرهنگي مطرح ميشود با ضوابط ميراثي كه مورد تاييد وزارت ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري و اداره كل است چندان همخواني ندارد؛ دليل اين اتفاق چيست؟
ساماندهي فعاليتهاي ميراثي در قالب تشكلهاي قانوني ميراثي ميتواند به ارتقاي ميراث كمك كند، به اين شرط كه با آگاهي كامل و نقد منصفانه باشد. ما شاهد ساماندهي تشكلهاي ميراثي نيستيم. در حالي كه اتفاقات رخ داده در حوزه ميراث خارج از بدنه دولتي است و تشكلها ميتوانند پل ارتباطي بخش دولتي با بدنه اجتماعي باشند. لازم است در اين زمينه بيشتر فعاليت كنيم و به سمت ساماندهي تشكلهاي قانوني در حوزه ميراث برويم.
از پرداختن مستقيم به حقوق عامه ميپرهيزيم ولي تمايل داريم به عنوان رسانه به رسالت آگاهي بخشي خود عمل كرده و از شما بخواهيم درباره فعاليتهاي اداره كل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان اصفهان با مخاطبان صحبت كنيد.
وقتي مديريت ميراث فرهنگي اصفهان به من سپرده شد، حدود 30 واحد بومگردي در استان داشتيم. اين در حالي است كه در حال حاضر بيش از 440 واحد بومگردي در استان اصفهان داريم. با روي كار آمدن دولت يازدهم و تغيير رويكرد دولت نسبت به حوزه ميراث فرهنگي، رتبه اول ثبت حريم در كشور را در اختيار داريم. پيش از اين 160 حريم ثبت شده بود و الان بيش از 507 حريم ثبت شده در فهرست ميراث ملي به نام اصفهان است. در بحث ميراث ناملموس از حدود 50 اثر به 150 اثر يعني سه برابر قبل رسيدهايم. در ثبت ميراث طبيعي يك اثر ثبتي داشتيم كه الان به 11 اثر ارتقا پيدا كرده است. با انجام فعاليتهاي ترويجي، نزديك به 4 هزار كارگاه مرمتي در استان اصفهان داريم كه از اين تعداد 2 هزار كارگاه مربوط به ميراث فرهنگي و 2 هزار كارگاه ديگر با همكاري شهرداريها و دهياريها راهاندازي شد. با برگزاري مراسم شهردار نمونه در حوزه ميراث فرهنگي، موفق به تغيير گفتمان و رويكرد مديريت شهري در بحث ميراث فرهنگي شديم و هر دوره 10 شهردار برتر در اين حوزه را تقدير كرديم. با تاسيس مركز آينده پژوهشي، 35 نشست علمي ميراثي در خانه دهدشتي برگزار كرديم. مسجد امام زماني با صددرصد بحران مواجه بود و ما با انجام عمليات مرمت بحران مسجد را به 50درصد كاهش داديم. زماني شاهد بوديم كه با هر بارندگي 70 تا 80درصد بناي مسجد دچار نم و رطوبت ميشد كه توانستيم اين معضل را تا حد زيادي برطرف كنيم. برداشتن داربستهاي ايوان عاليقاپو و مرمت سقف ايوان چهل ستون را انجام داديم كه اتفاق بزرگي بود. تعامل خوبي با شهرداري و نهادهايي مانند آبفا ايجاد كرديم كه در انجام پروژهها بسيار كارگشا بود. باور داريم كه كارها بدون نقص نبوده، ولي آنجايي كه عملكرد قابل قبولي داشتيم نيز ديده بشود.
فريدون اللهياري : زماني كه من آمدم خط دو تلهكابين صفه از حصار شاهدژ عبور كرده بود. ما با مشاهده حساسيتهاي مردمي و دوستداران ميراث فرهنگي ورود كرديم و در حالي كه ايستگاه دو تلهكابين صفه آماده بهرهبرداري بود، اجازه آغاز بهكار اين ايستگاه را نداديم. اين را اضافه كنم كه پروژه تلهكابين صفه دو دهه قبل شروع شده بود و وقتي وارد عرصه ثبتي ميراثي شد، ما به مراجع قضايي شكايت و كار را متوقف كرديم. البته دوستداران ميراث فرهنگي بسيار آرمانگرايانه به قضيه نگاه كردند و خواهان از بين بردن ساخت و سازهايي در جوار شاهدژ بودند. در حالي كه ارزيابي ما نشان داد تخريب پيريزيهاي بتني آسيب بيشتري به شاهدژ وارد خواهد كرد؛ به همين خاطر دست به تخريب آن نزديم. مديريت جديد سپاهانگشت نيز در اين زمينه همكاريهاي لازم را با ما داشت.