كشت فراسرزميني سراب يا مزيت؟
عبدالحسين طوطيايي
از سالهاي بروز خشكسالي و نيز كاهش شديد منابع آب زيرزميني، ايده حمايت از كشت فراسرزميني در برنامه اجرايي بخش كشاورزي قرار گرفت. محمود حجتي وزير سابق كشاورزي در آخرين گزارشهاي خود از اجراي اين برنامه در سطح 300 هزار هكتار كه قرار بود به 2 تا 3 ميليون هكتار افزايش يابد، خبر داد. آقاي روحاني در ابلاغ حكم اخير به وزير جهاد كشاورزي، ضرورت توسعه كشت فراسرزميني را نيز به وي يادآور شد. رييسجمهور در مراسم بهرهبرداري رسمي از طرحهاي ملي وزارت جهاد كشاورزي در يزد هم اظهار داشت: «در بعضي از موارد بايد از كشت فراسرزميني استفاده كنيم؛ بايد برويم در كشورهاي همسايه و حتي قارههاي ديگر زمين مفيد را در اختيار بگيريم، اجاره كنيم، بخريم، كشاورزي كنيم و محصول آن را بياوريم.» وزير جهاد كشاورزي نيز در اين مدت مسووليت خود از كشت فراسرزميني براي دستيابي به جهش توليد به دفعات سخن گفتهاند. اما آيا استفاده از منابع توليد زمين و آب و... برون مرزي با هدف تامين امنيت غذايي در جهت منافع ملي كشور قرار دارد يا اينكه نهايتا از زمره آزمون و خطاهايي هست كه به محاق و فراموشي خواهد رفت؟ اين راقم باور آن دارد اجراي كشت فراسرزميني در شرايط خاص اكنون كشورمان در جهت مصالح ملي نيست. در اين مجال كوتاه بر آنم به اشاراتي در نقد اين برنامه بپردازم.
--- اكثر تريبونهايي كه تاكنون از كشاورزي فراسرزميني حمايت كردهاند از محافل تجاري و اتاقهاي بازرگاني و كمتر از جانب متخصصان مختلف كشاورزي بوده است؛ آنها كه چه بسا چنين امكاني را تنها از روزنه جاذبههاي ارزي آن ارزيابي ميكنند. دبير انجمن كشت فراسرزميني و رييس اتاق بازرگاني استان قم در تاييد اين برنامه، فعاليت چين در آفريقا و توليد توتفرنگي امريكا در مكزيك را سرمشق خوبي ميداند كه تمثيلي نامتناسب براي شرايط خاص كشورمان به نظر ميآيند.
--- زماني كشت فراسرزميني قابل توصيه است كه بهرهوري پايدار از ظرفيتهاي داخلي به حداكثر رسيده باشد. اما فاصله ميانگين و حداكثر عملكرد در هكتار بسياري از محصولات كليدي و در اقليمهاي مختلف كشور نشان ميدهد، پتانسيلهاي فراواني هنوز وجود دارد كه بايد در ابتدا به بروز آنها همت گماشت.
-- سرانه مصرف كشورمان در محصولاتي مانند گندم، روغن، شكر، برنج و حتي ميوه بيش از ميانگين جهاني است. بر اساس گزارشهاي متواتر 35-30 درصد از محصولات كشاورزي از كاشت تا مصرف به صورت ضايعات از چرخه استفاده خارج ميشود. متاسفانه گزارشها و ارايه كارنامه متولي از بخش كشاورزي همواره بر ارقام و اقلام توليدي دلالت بود و كمتر به كاهش ضايعات و مصرف متعادل توجه كافي ميشود. هر ساله برداشت بعضي محصولات بهاره تابستانه و به دليل «منحني تارعنكبوتي» مقرون بهصرفه نبودن هدر ميرود. آيا بهتر نيست قبل از پرداختن به اين آخرين راهحل، در گامهاي نخست به اجراي الگوي كشت و مصرف بهينه عنايت لازم مبذول شود؟
--- سالهاست روند تبادلات و خروج ارز، از دارو و درمان و غذا گرفته تا ساير موارد كليدي در زير سلطه رابطه و رانت دستخوش فساد و آلودگي است. آقاي روحاني با اشاره به افزايش شديد قيمت ارز در ايران گفت: «طبق اعلام بانك مركزي، بيست ميليارد يورو در اواخر سال ۹۸ كالا صادر شده، اما ارز آن بازنگشته است»! معاون اول حسن روحاني گفته است: «كساني كه ارز ۴هزار و ۲۰۰ توماني را زير سوال ميبرند و ميگويند كه دولت منابع كشور را به باد داده همان كساني هستند كه در مقطعي ۲۲ ميليارد دلار منابع كشور را به استانبول و دوبي بردند. در چنين بستري گشودن روزنهاي ديگر و به بهانه فريبنده تامين امنيت غذايي براي خروج ارز و بسياري حاشيههاي تبعي آن، در حقيقت افزودن بر مشكلات اينچنيني است. آيا يك لواسان براي نمايش نابرابريهاي جامعه كافي نيست؟»
--- بر اساس دادههاي منتشر شده از سوي سازمان آمار ايران درباره نرخ اشتغال در سال 1398، 17.9 درصد جوانان 18 تا 35 ساله اين كشور در سال 1398 بيكار بوده و البته در طول اين آمار در طول زمستان كميت بيشتري دارد. ارزيابي اين نرخ بيكار آن هنگام هشدارآميز ميشود كه يك ساعت كار در هفته واژه بيكار را به شاغل تبديل ميكند و در گروه سني فوقالذكر دانشجو بودن نيز به عنوان شغل محسوب ميشود. پرسش اينجاست كه با وجود چنين حجم مخاطرهآميز از بيكاران كشور آيا به مصلحت است كه به بهانه تامين امنيت غذايي سرمايهگذاري و اشتغالزايي را در كشور ديگري رونق بدهيم؟
--- به باور اين راقم ميزان وابستگي به واردات با كشت فراسرزميني هيچ تفاوتي ندارد. وزارت جهاد كشاورزي قبل از تاكيد بر چنين شيوهاي از توليد بهتر است ارزيابي واقعگرايانه از فعاليتهايي كه تاكنون در اين زمينه صورت گرفته است، بكند. آخرين بقاياي منابع توليد سياره نه ميلياردي زمين به سمت نيمه قرن اخير در معرض تخريب و نابودي قرار دارد. بسياري از كشورهاي جهان، هوشمندانه تمركز خود را بر صيانت از منابع موجود قرار دادهاند. آنچه در كشورهاي فقير و فاقد دانش فني لازم، كشت فراسرزميني را وسوسه ميكند توسط ابرسرمايههاي چين و امريكا و... در حال بهرهبرداري است. در چنين رقابتي نابرابر، صندوق تقريبا خالي ارزي، آلودگي سيستماتيك ارزي، عدم بهرهوري و حفاظت از منابع داخلي و نيز در شرايطي كه از طرفي جذب سرمايه خارجي را مزيت بالا ميدانيم آيا خروج سرمايه به بهانه كاهش وابستگي به واردات پارادوكسي آشكار نيست؟
پژوهشگر كشاورزي