لبنان و ايرادات ساختاري
مشكلات اقتصادي فشار زيادي بر مردم اين كشور وارد ميكند و در شرايطي كه گرسنگي، كمبود كالاهاي اساسي و بحران ارزي درلبنان وجود دارد، امكان كنترل شرايط از سوي دولت و اقدام به اصلاحات و جراحيهاي سياسي و اقتصادي عميق وجود ندارد. در ميانه اين بحران فشارهاي اقتصادي و سياسي از سوي ايالات متحده نظير تحريم و ممانعت از اهداي وام به لبنان از سوي صندوق بينالمللي پول و همچنين امتناع فرانسه از كمك به اقتصاد بحران زده اين كشور مزيد بر علت شده تا وضعيت بحراني در لبنان تشديد شود. با اين وجود حادثه اخير جنبشي را ايجاد كرده كه طي آن كشورهاي منطقه و جهان نسبت به وضعيت بحراني اين منطقه احساس نگراني كرده و در پي كمك به لبنان برآمدهاند. فشار افكار عمومي هم تعيين كننده است و باعث خواهد شد تا كمكهاي بينالمللي به لبنان سرازير شود. لبنان براي عبور از بحران به اتحاد داخلي و حمايت خارجي نيازدارد. در هر بحران يكي از عواملي كه باعث شكست ميشود تلاش دشمن براي از بين بردن اتحاد از طريق ايجاد جنگ رواني است و مصداقهاي اين موضوع در بحران اخير بيروت نيز قابل مشاهده است. گمانهزنيهايي كه از سوي رسانههاي صهيونيستي و امريكايي پيرامون تعلق داشتن محموله نيترات آمونيوم به حزبالله لبنان و نقش داشتن اين گروه در حادثه اخير مطرح شد كه با توجه به عدم وجود مستندات و دلايل بيپايه و اساس به نظر ميآيند و احتمالا در راستاي همان موضوع جنگ رواني كه مورد اشاره قرار گرفت مطرح ميشوند. شايعات دشمن نبايد مبناي عمل باشند و اين اميد وجود دارد كه حادثه تلخ اخير زمينهساز اتحاد داخلي در لبنان براي ساختن آيندهاي بهتر شود. در زماني كه بحران كشور را فرا گرفته بسيار اهميت دارد كه مردم به جاي تحليلهاي بدون سند و منبع در فضاي مجازي از تحليلهايي بهره ببرند كه بر پايه مستندات و اطلاعات كافي انجام شده و در پس زمينه آنها تلاش براي از بين بردن اتحاد ملي ديده نميشود.