• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4714 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۰ مرداد

لویاتان‌های کاغذی و مساله لبنان

امیر درویش‌وند

دارون عجم اوغلو   و جیمز رابینسون در کتاب مشترک اخیر خود «دالان باریک؛ دولت‌ها، جوامع و سرنوشت آزادی» ضمن به دست دادن تقسیم‌بندی تفصیلی خود از انواع لویاتان‌های دربند، مستبد و غايب و مختصات آنها، از گونه‌ای دیگر از دولت‌ها که غالبا در بسیاری از کشورهای جهان عصر پسااستعماری پدیدار شده‌اند، نام می‌برند که ظاهری شبیه به یک دولت عادی دارند و در برخی حوزه‌های خاص و برخی شهرهای بزرگ خود نیز می‌توانند اعمال قدرت کنند  اما برخلاف رونما و ظواهر مدرن، ابتدایی‌ترین قابلیت‌ دولت‌های امروزین را به سختی در بردارند و عملا برخلاف نامی که با خود یدک می‌کشند کاملا توخالی و ناکارآمد و در بیشتر حوزه‌ها نامنسجم و سازمان‌ نیافته و از ایجاد نهادهای اساسی ناتوانند و در این شرایط، اگرچه واقعا دولتی وجود دارد، اما این دولت به شدت ضعیف است و بخش بزرگی از کشور خود را در وضعیتی مشابه جوامع بی‌دولت رها می‌کند تا یا با هنجارهای خود اداره یا متناوبا گرفتار تعارضات کنترل نشده و درگیری‌های داخلی شود. 
به‌زعم آنها دولت مدرن لبنان یکی از این دولت‌هاست؛ یک «لویاتان کاغذی» با دربرداشتن دو خصیصه‌ اساسی «فقدان ظرفیت برای انجام امور» و «قصور شدید در ارايه‌ خدمات عمومی» که در واقع برخی از بدترین ویژگی‌ لویاتان‌های مستبد و غايب را با هم دارد؛ عدم پاسخگویی به مردم، عدم کنترل مردم بر دولت به همراه عدم توانایی دولت در حل منازعات، غیبت بروکراسی و نظام قضایی شایسته‌سالار، فقدان ظرفیت مالیات‌ستانی و اجرای قوانین و ارايه خدمات عمومی.
 این دولت به خودی خود ضعیف است و جامعه را نیز ضعیف و بی‌نظم و متفرق نگه می‌دارد و احتمالا جز غنی‌تر کردن روزانه نخبگان سیاسی که قدرت را در دست دارند، توانایی زیادی برای انجام وظایف دیگر ندارد. نویسندگان برای ایضاح گفته خود، به مقوله «سرشماری» اشاره می‌کنند که از زمان ابداع آن همواره دستاویزی در دست دولت‌های مدرن برای خواناسازی و شناخت وضعیت اتباع قلمروی خود به منظور درک نیازهای جامعه و نیز کنترل بر جامعه بوده است. حال که از زمان استقلال لبنان تاکنون هیچ‌گونه سرشماری در این کشور انجام نشده است جز یک مرتبه در سال 1932 (پیش از استقلال از فرانسه) که از آن در حکم مبنای پیمان ملی پذیرفته شده در سال 1943 استفاده و بر حسب آن، قدرت سیاسی میان پنج دسته شیعیان، سنی‌ها، مسلمانان دروزی، مسیحیان ارتدوکس و مارونی‌ها تقسیم شد. عجم اوغلو  و  رابینسون معتقدند که پیش‌بینی تشکیل یک دولت ضعیف منتج از این شکل تقسیم قدرت سخت نخواهد بود. بدین ترتیب قدرت سیاسی در دست دولت نخواهد بود، بلکه در دست هر یک از اجتماعات منحصربه‌فرد قرار خواهد گرفت، درست همان‌طور که از جوامع تحت لوای لویاتان غايب یا فاقد دولت می‌توان انتظار داشت.
 این دولت علاقه چندانی به جمع‌آوری اطلاعات شهروندان خود ندارد (اطلاعاتی که هم از نظر ارايه خدمات به مردم و هم از نظر افزایش درآمدهای دولت و مالیات‌ها اهمیت دارند)، به رفاه شهروندان خود اهمیتی نمی‌دهد و قطعا تمایلی برای تحقق آزادی آنها ندارد و خدمات عمومی مانند بهداشت و درمان و برق را به مردم اراي نمی‌کند، بلکه اجتماعات محلی این کار را می‌کنند. 
دولت همچنین به دلیل نحوه‌ استفاده از قدرت خود نمی‌تواند انحصار استفاده از نیروهای فیزیکی موجود در سرزمین خویش را به طور مشروع یا به صورتی دیگر به دست بگیرد و مسوول کنترل خشونت، حل منازعات یا اجرای قانون در این کشور نیست، بلکه این وظایف را اجتماعات محلی انجام می‌دهند. یک گروه شیعی ارتش خاص خود را دارد، درست همانند قبایل مسلح دیگری که در دره بکاء حضور دارند. هر یک از این اجتماعات شبکه‌های تلویزیونی و تیم فوتبال خود را دارند. 
نویسندگان کتاب اذعان دارند که تقسیم قدرت شدید در لبنان به هر یک از اجتماعات محلی این کشور اجازه داده است تا بر عملکرد یکدیگر نظارت داشته باشند. این وضعیت به هر یک از گروه‌های حاضر در این کشور حق وتوی خواسته‌های دیگران را اعطا می‌کند و حکومت را با بن‌بست وحشتناکی روبه‌رو می‌سازد. این بن‌بست، پیامدهای وحشتناکی مانند سلب قدرت تصمیم‌گیری را به همراه دارد. در این بافتار، در واقع «هیچ کاری انجام ندادن» وضعیت عادی حکومت است. این دو بر این گمانند که دولت در این کشور از پایه ضعیف طراحی شده است (خاصه با در نظر داشت سابقه حکومت غیرمستقیم به جای مانده از عصر استعمار و همچنین گذار نابهنجار و اتفاقی از حکومت استعماری به استقلال) و اجتماعات محلی لبنان از قدم گذاشتن در مسیر خطرات درک‌ شده دولت‌سازی هراس دارند.
 امروزه، لبنان یک جامعه بی‌دولت نیست، بلکه قدرت در جای دیگری قرار دارد. جامعه لبنان می‌خواهد ناخوانا بماند، زیرا هراس دارد مبادا گروه‌های دیگر دولت را تصاحب کنند و برای اطمینان در برابر این احتمال، با تمام توان می‌کوشد تا این لویاتان در خواب بماند. جامعه‌ای گرفتار تفرق که قادر به کنش جمعی نیست و اضافه بر آن، نسبت به هر فرد و گروهی که برای تاثیرگذاری بر سیاست کشور تلاش کند نیز سوءظن دارد.
دانشجوي دكتراي علوم سياسي دانشگاه علامه‌طباطبايي

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون