نگاهي به موضوع ترجمههاي جعلي و ريشههاي آن در ايران
چهل دزدِ کتاب
سهيل سُمي
اينجا منظور از فرهنگ عامترين معناي آن است، نه آنچه مثلا فرانكفورتيها نسبت به آن رويكردي انتقادي داشتند.البته تميز دادن و جدا كردن مرزها كار سادهاي نيست. اما فرض ميكنيم كه از رويكردهاي انتقادي به فرهنگ بيخبريم. سخنم را با مثالي آغاز ميكنم. من هيچ آماري ندارم و تحقيق شخصياي نكردهام. پس فقط فرض ميكنيم كه مردم در كشورهاي پيشرفته مثل كشورهاي اروپايي چراغ قرمز راهنمايي رانندگي را رد نميكنند. فرض كنيم آنها خيلي كمتر از ما در جاده هاشان سبقت بيجا ميگيرند و به جاي رفتن به ويلاهاي كوچك و بويناگرفتهشان در شمال كشورشان با نرخ كمتري با كل اهل بيت به زير تريلي و كاميون ميروند.چه نتيجهاي ميتوان گرفت؟آيا آنها در مقايسه با ما انسانهاي بهتري هستند؟ انسانترند؟ فهميدهترند؟ پس چرا در همين چند ماهه پاندمي كرونا اين همه كتاب در غرب چاپ شده كه وقتي به آنها نگاه ميكنيد درصد بسيار زيادي از آنها تكرار عين به عين همان حرفهايي هستند كه با يك جستوجوي ساده اينترنتي هم ميتوان همه را به سهولت يافت و مطالعه كرد و در مورد كرونا ويروس اطلاعات جامعتري يافت؟ چرا؟
دليلش شايد اين باشد كه غربيها هنوز قانون مشخصي براي جلوگيري از نشر كتابهاي پرفروش در مورد كرونا كه از ترس مردم سوءاستفاده ميكنند ندارند. البته مطمئن باشيد اگر هم نداشته باشند به زودي اين قانون را وضع ميكنند تا كس يا كساني نتوانند از ترس و وحشت مردم بهرهبرداري مالي بكنند.با اين اوصاف مردم كشورهاي پيشرفته غربي در قياس با ما به ضرورت انسانهاي بهتري نيستند. چه بسا متوسط تعداد آدمهاي خوب ما بيشتر از متوسط آدمهاي خوب هر يك از اين كشورها باشد.چرا اين بحث را مطرح كردهام؟ بسيار خوب. دليلش اين است كه معتقدم مردم هيچ مملكتي فينفسه بهتر از مردمان كشورهاي ديگر نيستند. چه بسا اگر سرعت غيرمجاز در دنياي پيشرفته جريمه حسابي نداشت آنها هم گاهي مثل ما خلافهايي ميكردند. بحث بر سر اخلاق نيست. تا وقتي بتوان از كاري پول درآورد هميشه و همه جا كساني پيدا ميشوند كه به انجام آن كار مبادرت كنند. ميخواهد قاچاق مواد مخدر باشد يا قاچاق عتيقه يا آثار هنري يا اختلاس يا هرچيز ديگري.
نميتوان انتظار داشت كه راه قاچاق و از جمله فروش قاچاقي كتاب قاچاقي مثل راه دوزخ هموار باشد و آن وقت مردم يا عدهاي از آنها به اين كار رونياورند. به خصوص در مملكتهايي كه ثبات اقتصادي ندارند. تبليغات در اين مورد كه «هاي مردم در كار فرهنگ نبايد قاچاق كرد» آب در هاون كوبيدن است. شلاق زدن اسب مرده است. كساني كه به اين جور تبليغات ميپردازند عزم جدي براي حل مشكل ندارند. چرا؟چون اين كار از اولويتهايشان نيست. برايشان مهم نيست و در نبود قانون و مهمتر از آن، تضمين اجراي قانون، هيچ اميدي به حل مشكل نيست.اين اواخر كار حتي ماهيتي كميك پيدا كرده است. رمان «زوال كلنل» در ايران مجوز نگرفته از روي ترجمههاي آن در خارج از كشور ترجمه به فارسي صورت ميگيرد و همان زبان الكن ترجمه به جاي متن اصلي نويسندهاي حرفهاي چون جناب دولتآبادي در ايرانمان به فروش ميرسد و نشان نشري فارسي زبان در اروپا را در همين داخل كشور روي كتاب ميزنند و انبوهي اثر قلابي را وارد بازار ميكنند. اين كار چنان ساده انجام ميشود كه آقايان حتي فكر نميكنند كه هزينه چاپ كتاب در خارج از كشور بيشتر است و آوردن همان كتابها به داخل و فروختنشان به ريال كار ديوانههاست. روشن است كه كتاب در ايران و به شكل غيرقانوني چاپ شده است اما اين افراد در انجام كارشان چنان احساس امنيت ميكنند كه به خودشان زحمت نميدهند حتي به اين مسائل پيش پاافتاده فكر كنند.
و باز مهمتر از آن اين است كه شي قاچاق اسمش را روي خودش دارد. قاچاق است. پس چرا در كشورها به اين راحتي حتي در غرفههاي صنايع دستي مترو روي ميزهايي به نمايش گذاشته ميشوند و به نصف قيمت به فروش ميرسند؟ چرا جنس قاچاق دست كم به شكل معمول آن نبايد به شكل قاچاق فروخته شود؟ چرا اينقدر آزادانه؟ ناشر و نويسنده و مترجم ضرر ميكنند؟ خب بكنند. به كجا برميخورد؟ فروش كتاب توسط دستفروشها يعني چه؟ آن هم در شرايطي كه كتاب فروشيها يكي بعد از ديگري دارند بسته ميشوند؟
بعضيها فكر ميكنند با پذيرش قانون كپيرايت همهچيز حل ميشود. خب نميشود. چرا قانون كپيرايت را قبول نميكنيم؟ چون در اين شرايط نميتوانيم قبول كنيم. شرايط رعايت اين قانون در كشورمان وجود ندارد. وزارت ارشاد فقط يك نهاد واسطه است. كتاب چاپ ميشود و بعد عدهاي ميتوانند متعرض خود ارشاد شوند كه تو به چه حقي مجوز دادهاي؟ در اين صورت از دست ارشاد هيچ كاري برنمي آيد. كتابي كه در كشور خودمان با قوانين جمهوري اسلامي ايران چاپ شده بايد با رسوايي هرچه سريعتر از بازار كتاب جمع شود. در چنين شرايطي ميتوان به ارشاد اميدوار بود؟ قضاوت كنيد. ميشود؟آمازون اين اواخر دارد با شدت و حدت تمام برعليه عرضه كتابسازي و دستكم ارايه اين جور آثار دستكم در مورد كوويد 19 مقابله ميكند. درصورتي كه اين پديده چيز تازهاي است و هنوز مشكل كرونا حل نشده آمازون دست به كار شده. چرا؟چون مدير آمازون خيلي انسان است؟ من نميشناسمش. شايد باشد اما دليل اصلياش اين است كه اگر مقابله نكند در ميان مدت يا حتي بلندمدت اعتبارش را از دست خواهد داد.
اما در بازار كتاب ما اعتبار كيلويي چند؟ نه كه كساني يا ناشراني نباشند كه اعتبار داشته باشند. هستند و زياد هم هستند اما وقتي كسي ميتواند يه كتاب بفروش را غيرقانوني چاپ كند و به نصف قيمت به مردم بفروشد، آن هم فروش كتابي كه ممكن است گاهي تا چندين ميليارد نصيب ناشر كند، تكيه به انسانيت و اخلاق گرهگشا خواهد بود؟
ناشر حرفهاي ميبيند ناشر غيرقانوني ظرف چند سال با توليد قاچاق و فروش قاچاق بارش را بسته است. نبايد مايوس و سرخورده شود؟
براي خود من در مورد چند ترجمهام اين مورد پيش آمده. «سرگذشت نديمه» كلي نمونه قاچاقي در بازار داشت و دارد و ققنوس هنوز درگير اين ماجراست. قسمت دوم اين رمان يعني شواهد هم به زودي با ترجمه من وارد بازار كتاب ميشود و دستكم من حتم دارم كه با همين مشكل مواجه خواهد شد. آن هم در وضعي كه خود من براي گذران زندگي روزمرهام با مشكلات جدي روبرو هستم.
اگر قاچاق فرهنگ و كتاب يك غول بود حتما به جنگش ميروم اما يك سيستم كه جابهجايش راه دررو دارد و مسيرهاي هموار به دوزخ چطور مبارزهاي را برميتابد؟ من چطور با دهها و دهها مسير خلاف و اعمال غيرقانوني مواجه شوم؟ مگر آن همه عكس تاريخي كه گنجينه اين كشور است، ربوده نشد؟ من كه ديگر جاي خود دارم.
به من گفتهاند راهحل هم پيشنهاد بدهم. چطوري؟ تا وقتي ضمانت اجرايي نباشد چه ميتوان كرد؟ قدرتهاي اداره كننده كشورهاي پيشرفته به مردم خود حالي كردند كه خلاف برايشان گران تمام خواهد شد و بعد از چندين نسل حالا اگر پدري هم سبقت بيجا بگيرد ممكن است فرزندش او را ملامت كند.اما اين فرهنگ يك شبه به وجود نيامده.راهحل ميخواهيد؟حقوق معلمهاي دورههاي پايه را زياد كنيد.چندين برابرتا بتوانند آبرومندانه زندگي كنند.حتي براي دبستانها هم كساني را استخدام كنيد كه در رشته خود دكترا دارند.كلاسهاي انشا و ادبيات را جدي بگيريد. تاريخ واقعي به بچههاي مردم درس بدهيد. آن وقت شايد تا چند نسل ديگر بتوان اميدوار بود كه مشكل قاچاق فرهنگ در كشورمان تا حدي حل شود؛ اما حتي اين هم بدون پشتوانه قوانين هوشمندانه با ضمانت اجرايي ممكن نخواهد بود. راهحل براي حالا ميخواهيد؟ ندارم. ديگر ندارم.