توافق ايران و چين؛ به نفع پاكستان
به ضرر هند
مترجم: گلي اصغري
توافق جامع ميان ايران و چين نه تنها براي اين دو كشور، بلكه براي پاكستان نيز فرصتهاي جديدي را به وجود ميآورد. كشوري كه در اين ميان بيشترين ضرر را ميكند، رقيب اصلي اسلامآباد يعني هند است.در اوايل ماه جولاي بود كه محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه ايران، اعلام كرد تهران به زودي توافق راهبردي بلندمدت و جامعي را براي همكاري با چين امضا ميكند. چند هفته بعد رسانههاي هندي اعلام كردند دهلي نو از پروژه مهم خطآهن چابهار- زاهدان كنار گذاشته شده است، چرا كه از ترس تحريمهاي امريكا، نتوانسته به وعدههاي خود براي سرمايهگذاري در اين پروژه عمل كند.به گزارش پايگاه خبري الجزيره، با وجود همزماني اين دو رويداد، اتحاد راهبردي ايران و چين و بياعتنايي آن به هند مستقيما به هم مرتبط نيستند. با اين وجود، اگر مساله را در چارچوب تنشهاي روزافزون ميان چين و امريكا و اختلافات مرزي ميان چين و هند در منطقه هيماليا نگاه كنيم، اين دو اتفاق به دركمان از روابط ژئوپليتيك جديد در آسيا كمك بسزايي ميكنند.
به نظر ميرسد سياست فشار حداكثري دولت دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا، ايران را به آغوش چين كشانده و ضرر راهبردي قابل توجهي را به متحد قديمي خود يعني هند وارد كرده است. بر اساس ادعايي كه نيويورك تايمز روز 11 جولاي در قالب يك گزارش مطرح كرد، چين قرار است پس از امضاي توافق با ايران، 400 ميليارد دلار در حوزههاي بانكي، حمل و نقل و توسعه ايران سرمايهگذاري كند. در عوض، پكن انتظار دارد ايران با تخفيف زياد و به صورت منظم به مدت 25 سال به چين نفت صادر كند. اين توافق بخشي از ابتكار جاهطلبانه شي جينپينگ، رهبر چين، به نام «جاده ابريشم جديد» است كه قصد دارد نفوذ اقتصادي و راهبردي چين را در سرتاسر منطقه اوراسيا گسترش دهد.
ايران در 20 سال اخير از طرحهاي هند براي ايجاد مسيرهاي جديد ترانزيت حمايت كرده و براي پيشبرد اين ابتكارها، قراردادهايي را نيز با دهلينو به امضا رسانده بود. اما سال گذشته پس از آنكه هند براي خوشايند امريكا، واردات نفت خود از ايران را قطع كرد و روابط نظامي راهبردي خود را نيز با اسراييل- دشمن ديرينه ايران- گسترش داد، نگرش تهران به پروژه ترانزيتي هند رفتهرفته تغيير كرد. آنچه تهران را از هند دورتر كرد، خبر تمايل دهلينو به مشاركت در پروژه كريدور ترنس عربي (TAP) بود كه به رهبري اسراييل اجرا ميشود و قرار است هند را از طريق سرزمينهاي اشغالي و چند كشور عربي دشمن با ايران به منطقه اوراسيا متصل كند.
قرارداد مشاركت تهران و پكن نشان ميدهد ايران تا چه حد از هند دور شده است. اين مشاركت، عواقب مهمي براي دهلي نو خواهد داشت. بر اساس اين توافق، چين قرار است چندين بندر ايران، از جمله بندر جاسك را كه در منطقه راهبردي شرق تنگه هرمز قرار دارد، توسعه ببخشد. اين مساله از آن جهت مهم است كه چين ميتواند از اين بندر براي كنترل يكي از هفت كريدور دريايي مهم جهان استفاده كند. اين امر ميتواند برتري دريايي امريكا در خاورميانه را تحتالشعاع قرار دهد، چرا كه چين با حضور در بندر جاسك ميتواند بر ناوگان پنجم نيروي دريايي امريكا در بحرين نظارت داشته باشد و در عين حال با توجه به حضور خود در بندر گوادر پاكستان و بندر جيبوتي، گستره نفوذ خود در منطقه اقيانوس هند را به بالاترين حد خود برساند. اين امر باعث ميشود هند اهرمي را كه به واسطه روابط نزديك با امريكا در برابر چين به دست آورده بود از دست بدهد.
مشاركت ايران در پروژه جاده ابريشم جديد چين ميتواند در افغانستان نيز موضع هند را در برابر چين تضعيف كند. پس از 11 سپتامبر، به لطف چتر امنيتي امريكا، نفوذ سياسي و اقتصادي هند در افغانستان افزايش يافته بود. با اين حال از زمان توافق فوريه ميان امريكا و طالبان در دوحه، نفوذ هند در افغانستان به تدريج كم شده است. هند نه جزيي از توافق ميان امريكا و طالبان است و نه نقش مهمي در مذاكرات صلح ميان گروههاي افغان ايفا ميكند. پس از خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان، نفوذ هند در اين كشور به حداقل ممكن ميرسد.
با وجود تلاشهاي امريكا براي راضي كردن مقامات هندي اين كشور چندان تمايلي به مذاكره با طالبان ندارد. اما چين براي حفظ امنيت سرمايهگذاريهاي اقتصادي و منافع خود در افغانستان و البته قطع دست هند از اين كشور پس از خروج نيروهاي امريكايي، مدتهاست كه هم با دولت كابل و هم با طالبان مشغول مذاكره است.
اين امر به پكن كمك ميكند پس از خروج امريكا، افغانستان را نيز به پروژه جاده ابريشم خود ملحق كند. حال با توجه به نفوذ گسترده ايران و روابط حسنه آن با افغانستان، انتظار ميرود گسترش روابط پكن با تهران به چينيها در رسيدن به اهدافشان كمك كند.
توافق ميان ايران و چين نه فقط براي اين دو كشور، بلكه براي پاكستان نيز فرصتهاي جديدي را به وجود ميآورد. نخست اينكه حضور چين در ايران باعث ميشود رقيب اصلي پاكستان، يعني هند، تضعيف شود و اسلامآباد بتواند فضاي راهبردي لازم براي مقابله با تهديدهاي امنيتي و سياسي موجود را پيدا كند. دوم اينكه پس از ورود كامل ايران به پروژه جاده ابريشم جديد، پكن ميتواند به پاكستان كمك كند روابط خود را با تهران بهبود بخشد و با هر دو كشور در مقابله با گروهكهاي جداييطلب و تروريستي منطقه بلوچستان همكاري كند. سوم اينكه حضور چين در ايران بدان معناست كه بندر چابهار ديگر رقيب بندر گوادر پاكستان نخواهد بود، چرا كه گوادر به دست چين بهرهبرداري ميشود. در نهايت اينكه خروج هند از ايران بدان معناست كه تجارت و ترانزيت كالا از افغانستان و آسياي ميانه همچنان از طريق بنادر پاكستان انجام خواهد شد.با اين حال اگر پاكستان ميخواهد از اين فضاي ژئوپليتيكي جديد و مطلوب بهرهمند شود بايد ابتدا چالشهاي امنيتي و داخلي خود را حل كند.