ضعف ساختاري شوراي همكاري خليج فارس و بازي در زمين امريكا
رضا رسالت | در پي وقوع انقلاب اسلامي ايران در سال ١٩٧٩ منافع حياتي طولاني مدت امريكا در منطقه خاورميانه با چالشي جدي مواجه شد. از همين زمان پروژه ايرانهراسي در محورهاي گوناگون نظامي، سياسي، اقتصادي و به خصوص تبليغاتي و رسانهاي در دستور كار كشورهاي غربي و امريكا قرار گرفت و در نهايت منجر به ايجاد واهمه از جمهوري اسلامي ايران در ميان كشورهاي همسايه حاشيه خليج فارس شد. يكي از مهمترين و پرنفوذترين تاثيرات اين هراس ايجاد شوراي همكاري خليج فارس متشكل از شش كشور عربستان سعودي، كويت، بحرين، قطر، امارات متحده عربي و عمان بود. القاي هراس از ايران براي به دست آوردن منافع اقتصادي بيشتر توسط كشورهاي غربي و امريكا از طريق فروش تسليحات به كشورهاي حاشيه خليج فارس شكل گرفت.شوراي همكاري خليج فارس با برونسپاري امنيتي، امنيت خود را در گروي عقد قراردادهاي تسليحاتي با كشورهاي غربي ميبيند و از ظرفيتهاي همگرايي منطقهاي غافل مانده است. ايالات متحده امريكا با القاي ايرانهراسي به اين توهم دامن ميزند و كشورهاي حوزه خليج فارس را به اقدامات هيجاني و بدون منطق ترغيب ميكند.در همين راستا و در پي خبر منتشره از سوي دبيرخانه شوراي همكاري خليج فارس مبني بر درخواست تمديد تحريم تسليحاتي ايران و ساير اتهامات باطله از سوي دبيركل جديد الورود اين شورا، سخنگوي وزارت امور خارجه با ابراز تاسف از رويكرد غيرسازنده برخي اعضاي اين شورا در قبال جمهوري اسلامي ايران اظهار داشت: «متاسفانه به نظر ميرسد شوراي موسوم به همكاري خليج فارس به سخنگوي برخي كوتهفكران داخل شورا و خارج منطقه مبدل شده و دبيرخانه شورا نيز با تاثير از سياستها و رفتارهاي اشتباه و مخرب برخي اعضاي آن، بلندگوي ايرانستيزان شده است. شوراي همكاري خليج فارس كه در اوج ناكارآمدي خود است و اختلافات دروني و سياستهاي غير واقعبينانه باعث عقيم بودن اين شورا شده با اين اقدام خود باعث ناديده گرفتن حقايق منطقه و چشم فروبستن به روي واقعيات و اولويتها در اين شرايط حساس شده است.»به نظر ميرسد شوراي همكاري خليج فارس به جاي پرداختن به مشكلات اصلي جهان اسلام و حمايت از مردم مظلوم فلسطين و طرح آشوببرانگيز انتقال سفارت امريكا به بيتالمقدس شريف، صرفا به مطالب فاقد ارزش در اين خصوص پرداخته و به وضوح از وظيفه اسلامي و انساني خود در قبال فلسطين شانه خالي كرده است. بيانيه غيرمسوولانه دبير كل در حالي به صورت يكجانبه و ديكته شده صادر شده است كه برخي اعضاي شورا حتي در زمان مشكلات اقتصادي، دست از خريد و انباشت سلاح برنداشته و از بزرگترين خريداران تسليحات در منطقه و جهان بوده و بدون شك منافع امريكا نيز به فروش بيشتر تسليحات به اين كشورها با چنين رويكرد و ادعاهاي واهي گره خورده است. اين در حالي است كه ايران كمترين بودجه نظامي را در ميان كشورهاي منطقه دارد و نيازهاي خود را با توجه به توان داخلي تامين ميكند. اين در حالي است كه امنيت مفهومي برآمده از ظرفيتهاي ملي است كه بايد درونزا و قابل اتكا به ظرفيتهاي داخلي باشد و بهانه تمديد تحريم تسليحاتي در واقع فرافكني و شانه خالي كردن از مسووليتهاي اصلي است. جمهوري اسلامي ايران همواره بر اين باور بوده است كه تامين امنيت خليج فارس در گروي همگرايي جمعي است و با تعامل سازنده بين تمامي كشورهاي پيراموني حاصل خواهد شد و حضور نيروهاي فرامنطقهاي جز دامن زدن به تنش و آشوب نتيجه ديگري در پي نخواهد داشت. ايران با توجه به اين واقعيات بارها از كشورهاي حوزه خليجفارس براي تامين ثبات و امنيت منطقه در سايه همگرايي و بدون تكيه بر عوامل خارجي، دعوت كرده است. ابتكار صلح هرمز يا طرح صلح اميد، آخرين پيشنهاد ايران در اين خصوص است.
با توجه به ضعفهاي ساختاري شوراي همكاري بايد گفت كه اينگونه نشستها ممكن است به صدور بيانيههايي منجر شود، اما لزوما به تقويت همكاري ميان كشورهاي عضو منجر نميشود. اين كشورها از زمان تشكيل شوراي همكاري تا كنون نتوانستهاند كارنامه قابل دفاعي در زمينه مقابله با چالشهاي مشترك داشته باشند. كشورهاي عرب حوزه خليج فارس به خاطر ماهيت وابستگيشان عادت كردهاند به امريكا تكيه داشته باشند. از اينرو عربستان تلاش ميكند همسو با راهبرد جديد امريكا موضع متحدي را از سوي كشورهاي شوراي همكاري ارايه كند. در حاليكه امريكا سياستهاي خود را بارها براساس منافع خود تغيير داده است. در نتيجه به نظر ميرسد صدور چنين بيانيههاي واهي و بدون پشتوانه ناشي از ضعف ساختاري و ماهيت متزلزل شوراي همكاري خليج فارس است كه مقدرات خود را تابعي از منافع ايالات متحده امريكا تعريف كرده است و در تمامي شوونات تصميمگيري خود منويات امريكا را مد نظر دارد تا مبادا امنيت پوشالياش در مخاطره قرار گيرد.
كارشناس روابط بينالملل