آيا تركيه هم مانند روسيه براي اروپا دردسرساز ميشود؟
اردوغان، نسخه دوم پوتين
ترجمه: هديه عابدي
به نظر ميرسد رفتارهاي رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه با ماجراجوييهاي خارجي جديد و استفادهاش از پناهندگان به عنوان يك اهرم فشار، روز به روز بيشتر شبيه به همتاي روس خود ولاديمير پوتين ميشود. شايد اين رفتارها ناشي از وضعيت سياسي نابسامان در داخل تركيه باشد، اما در هر صورت اروپاييها ديگر نميتوانند آنكارا را بخشي از ائتلاف غرب بدانند.اين روزها سوالي كه ديپلماتهاي اروپايي در واكنش به سياست خارجي تهاجمي اردوغان ميپرسند اين است كه آيا تركيه به يك روسيه جديد تبديل شده است؟ اردوغان علاوه بر استفاده از مساله پناهندگان براي تهديد و اخاذي از اتحاديه اروپا، توان نظامي خود را نيز براي توسعه گستره نفوذ تركيه در سراسر منطقه به كار گرفته است.از زمان پايان جنگ سرد، اروپاييها امنيت منطقه را از نگاه تكقطبي غرب ديدهاند. ناتو امنيت نظامي را تضمين كرده و اتحاديه اروپا نيز با كتاب قوانين 80 هزار صفحهاي خود تلاش ميكند در هر موضوعي، از قوانين مربوط به حقوق دگرباشان گرفته تا ميزان مجاز صداي ماشين چمنزني، نظم را برقرار كند. در دهه 1990 ميلادي تصور ميشد دو بازيگر مهم غيرغربي منطقه، يعني روسيه و تركيه، به تدريج خود را با اين نظم اروپايي وفق ميدهند، اما طي 15 سال اخير روياي تكقطبي اروپايي جاي خود را به يك حقيقت چندقطبي داده است. هم روسيه و هم تركيه روزهاي تلخ و شيريني با اروپا داشتهاند و روابطشان دچار فراز و فرود زيادي شده است. اما رويكرد هر دوي اين كشورها در دوره رهبري پوتين و اردوغان تهاجمي و قاطعانهتر شده است، چرا كه براي اين دو، ارزشها و هنجارهاي اتحاديه اروپا ذرهاي اهميت ندارد.شايد در مورد كاهش سطح روابط روسيه و اتحاديه اروپا مطالب زيادي نوشته شده باشد، اما در مورد تركيه اينطور نيست. جنگ امريكا با عراق در سال 2003 رابطه تركيه را با ناتو به هم ريخت. رابطه اين كشور با اروپا نيز در سال 2007 و پس از كارشكني فرانسه در پيوستن تركيه به اتحاديه اروپا شكرآب شد. از آن زمان تا كنون تركيه در سوريه، منطقه بالكان و ليبي راه خود را در پيش گرفته و روابطش با روسيه و چين را نيز تقويت كرده است.البته رابطه تركيه و روسيه نيز چندان خالي از پيچيدگي نيست. حداقل در جنگ داخلي سوريه، اردوغان و پوتين در دو جناح مختلف قرار داشتند. اوضاع پس از شليك پدافند هوايي تركيه به جنگنده روسيه در سال 2015 و ساقط كردن آن خرابتر هم شد. در واكنش به اين اقدام، پوتين تحريمهايي را عليه آنكارا اعمال كرد و اين مساله اقتصاد تركيه را به آشوب كشاند. همين تحريمها باعث شد اردوغان در اقدامي نادر، از روسيه عذرخواهي كند.تركيه بهرغم عضويت در سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو)، تصميم گرفته با وجود مخالفت امريكا، سيستم دفاع موشكي اس 400 را از روسيه بخرد.
با وجود اختلافات مسكو و آنكارا بر سر جنگ سوريه، اردوغان روسيه را تحسين ميكند، چرا كه معتقد است اين كشور توانسته با هزينهاي نسبتا كم به بازيگر مهمي در خاورميانه و شمال آفريقا تبديل شود.پوتين پس از آنكه در جنگ شرق اوكراين به بنبست رسيد، توانست با مداخله موفق در سوريه بخشي از اقتدار ملي خود را بازيابي كند. غرب به مدت پنج سال اصرار داشت جنگ سوريه هيچ راهحل نظامي ندارد و رييسجمهور اين كشور، بشار الاسد، بايد كنارهگيري كند. اما در شرايطي كه مذاكرات ژنو تحت نظارت سازمان ملل نتوانسته بود كمكي به حل بحران سوريه كند، گفتوگوهاي آستانه با حضور روسيه، تركيه و ايران توانست گرهگشا باشد. كرملين با دعوت از ايران و تركيه و عدم دعوت از قدرتهاي غربي به روند آستانه اين حس را به وجود آورد كه روسيه دوباره به يك ابرقدرت جهاني تبديل شده است.اردوغان نيز كه در داخل با مخالفتهاي گستردهاي روبروست، روش پوتين را به كار بسته است. در شرايطي كه غربيها تمايلي به مداخله نظامي مجدد در ليبي ندارند، اردوغان از فرصت پيشآمده براي تقويت جايگاه بينالمللي كشورش استفاده كرده است. اردوغان با پيروي از رويكرد روسيه در سوريه، دعوتنامهاي رسمي از دولت ليبي براي مداخله در جنگ اين كشور دريافت كرد. اواخر سال گذشته ميلادي بود كه اردوغان توانست با اقدامي سريع نه تنها چهره تركيه به عنوان يك قدرت منطقهاي را بهبود بخشد، بلكه توافق مرزي دريايي مهمي را با ليبي به امضا رساند و بدين وسيله برنامههاي يونان، قبرس، مصر و اسراييل براي بهرهبرداري از ميادين نفت و گاز زير دريا را به هم ريخت.از آن زمان تا كنون، فرآيند صلح «برلين» با هدايت اتحاديه اروپا و سازمان ملل به دنبال پايان جنگ در ليبي بوده است، اما مداخله نظامي تركيه موازنه قدرت روي زمين را دستخوش تحول عظيمي كرده است. باز هم اين روسيه و تركيه هستند كه آينده كشوري با اهميت براي منافع اروپا را تعيين ميكنند، البته اين بار تركيه در مسند امور است.به نظر ميرسد اردوغان از راهبرد «تفرقه بينداز و حكومت كن» روسيه در اروپا نيز الهام گرفته است. همانطوركه پوتين سالها عرضه انرژي به اروپا را به عنوان سلاحي عليه آنها به كار گرفت، اردوغان نيز تلاش كرده از مهاجرين و پناهندگاني كه از جنگهاي خاورميانه به سمت اروپا فرار ميكنند، براي اعمال فشار بر اروپا استفاده كند.سالها اروپاييها به خودشان گفتند روسيه يك فرزند ناخلف است و نظم تكقطبي اروپا بدون آن نيز حفظ ميشود. اما همين مساله اروپا را به هدفي آسان براي راهبرد تفرقه بينداز و حكومت كن روسيه تبديل كرد. همين چند وقت پيش بود كه بالاخره اتحاديه اروپا سياستهاي جديد و رژيم تحريم قدرتمندي را براي مقابله با تهاجم روسيه تدوين كرد. تركيه هنوز به يك روسيه جديد تبديل نشده است، اما اگر اوضاع درست مديريت نشود، اين اتفاق ميافتد. فعلا بيشتر اروپاييها تركيه را بيشتر يك شريك پيچيده ميدانند تا يك «رقيب سيستماتيك». اما اروپا بايد از درسهايي كه پس از 15 سال سر و كله زدن با روسيه آموخته است عبرت بگيرد. رابطه تركيه و اتحاديه اروپا به مجموعه جديدي از اصول مرضيالطرفين و خط قرمزهاي مشخص براي جلوگيري از گسترش بيثباتي در منطقه نياز دارد. بر همين اساس، اروپاييها بايد مشخص كنند روند الحاق تركيه به اتحاديه اروپا قرار است جلو برود يا متوقف شود. اكنون چالش اصلي اين است كه با وجود همه اختلافات، جا براي مشاركت سياسي در مساله امنيت مشترك در منطقه باز شود؛ منطقهاي كه نه فقط اروپا و تركيه بلكه روسيه، امريكا و قدرت نوظهوري به نام چين نيز روي آن تاثير ميگذارند.
منبع: پروجكت سينديكيت