حق مسلم حتي براي رياض
بخش ديگري از مقامها و رسانههاي امريكايي معتقدند كه در رقابت ميان امريكا و قدرتهاي جهاني ديگر همچون چين و روسيه در منطقه خاورميانه اگر امريكا حاضر به كوتاه آمدن در مقابل خواست عربستان نشود، نهايتا از رقباي جهانياش عقب ميافتد و به نوعي، رياض را به دامن چين و روسيه ميفرستد. موضوع برنامه هستهاي عربستان سعودي خيلي جديد نيست. در دوران باراك اوباما، رييسجمهور پيشين امريكا هم اين مساله بارها و بارها مطرح شد. واشنگتن هنوز نتوانسته به يك استراتژي جامع و مشخص در قبال برنامه هستهاي رياض برسد. از يك سو به دليل اتحاد راهبردي ميان دو كشور، امريكا تلاش ميكند تا همكاريهاي هستهاياش را با عربستان را ادامه دهد، توافقها و قراردادهايي هم امضا شده كه هنوز جزييات دقيقي از آنها منتشر نشده است. اما از سوي ديگر امريكاييها نميخواهند با چراغ سبز دادن به عربستان براي پيگيري برنامه غنيسازي اورانيوم در خاك خودش ديگر كشورهاي منطقه را هم به همين اقدام تشويق كنند. آنچه از سوي ناظران بينالمللي به ويژه ايران مد نظر است، اين است كه تمام فعاليتهاي هستهاي عربستان چه در همكاري با امريكا و چه در همكاري با كشورهاي ديگر به شكل شفاف و روشن تحت نظارت آژانس بينالمللي انرژي اتمي انجام شود.
اخبار در مورد برنامه هستهاي عربستان سعودي در شرايطي منتشر ميشود كه امارات متحده عربي قرار است از آذر ماه سال جاري اولين رآكتور هستهاي خود را به بهرهبرداري برساند. جاهطلبيهاي هستهاي عربستان سعودي و امارات متحده عربي كاملا متمايز از يكديگر هستند. امارات با امكانات محدودي كه دارد، برنامهريزي كرده است كه به سمت برق هستهاي برود. تا چند ماه ديگر امارات متحده عربي اولين كشور عربي خواهد بود كه به توليد برق هستهاي ميرسد. بعد از سرمايهگذاري چندين ميليارد دلاري با همكاري كره جنوبي و چندين كمپاني چند مليتي در همكاري و با چراغ سبز امريكا، امارات متحده نهايتا توانست چند هفته پيش در اين نيروگاه سوختگذاري كند. اما عربستان اهداف متفاوتي دارد. عربستان دوست دارد كه در خاك خودش چرخه سوخت هستهاي داشته باشد و مهمتر اينكه با پاكستان وارد گفتوگو و مذاكره شدهاند تا بتوانند از تواناييهاي هستهاي نظامي اين كشور هم بهرهمند شوند. علاوه بر همه اينها عربستان سعودي هنوز پروتكلهاي الحاقي را نپذيرفته است.