• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4715 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۲۱ مرداد

نگاهي به فيلم شكار به كارگرداني كريگ زوبل

تراژدي‌هاي يك شكار

كامل حسيني

بارها گفته‌اي از هيچكاك را خوانده‌ايم كه پيش از هر گونه ابراز ديدگاه يا تحليل در مورد فيلمي به ذهن مي‌آيد و آن اينكه اين فيلمساز زماني كه در مورد صحنه‌ يكي از فيلم‌هايش خطاب به يكي از افراد مي‌گويد كه «اين فقط يك فيلم است». چنين است كه سازنده فيلم شكار مانند برخي فيلم‌هاي مشابه ديگر از همين فضاي ساخته شده سينمايي تلاش كرده است تا از طريق يك ريتم نسبتا تند، تنش‌ها، ديالوگ‌ها و برش‌هاي معنادار، پيرنگي مبني بر ترسيم هولناك تنش‌هايي در جهان واقعيت ميان دو طبقه شالوده‌گذاري كند. در پرده نخست و سكانسي تعليق‌آميز، ايماژي ترسناكي ‌ببينيم كه در آن چارچوبي عجيب درون يك طبيعت چشم‌نواز توسط يكي از افراد آنجا باز مي‌شود در حالي كه بچه خوكي از آن خارج و سلاح‌هاي سرد و گرمي بر ديواره‌اي چوبي آويز است. البته اين شكل چوبي در سكانس‌هاي پسين با تشديد تنش‌ها معناهاي تهديد‌آميز پنهان و كمدي‌اش به تدريج نه تنها براي تماشاگران بلكه براي شخصيت‌هاي مختلف فيلم آشكار مي‌شود. افرادي همزمان با اينكه آن را نوعي جعبه ابزاري براي تفريح مي‌بينند؛ تله‌اي نيز براي سلاخي مخالفان‌شان گذاشته‌اند. ديگراني هنوز در حالتي شبيه خواب و بيداري نمي‌دانند اصلا كجا هستند تا اينكه بدانند ماهيت اين چارچوب و سلاح‌ها چيست! در واقع از طريق عناصر فرمال فيلم نظير تضاد و تشابه، كاربرد مهم‌تر آن كه بسط تنش‌ها از آغاز تا پايان روايت به گونه‌اي ديگر شرح حال و ماهيت ترسناك اين چارچوب درون جنگل و جعبه ابزارهاي مرگبار آويزان شده گره‌گشايي مي‌كند. رخدادهاي فيلم، ميان جديت و سرگرمي، ميان واقعيت و رويا در جولان است و طراحان اين بازي مرگبار حتي به حريفان و دشمنان خود به‌طور سبمليك، با حالتي از آشفتگي رواني و بس طنز‌گونه وانمود مي‌كنند كه تابع قواعد يك بازي سرگم‌كننده هستند اما در بازي طراحي شده، قواعد بازي دروغين به زودي از بين مي‌رود و جايش را به اعمال قدرت و حذف حريفان‌شان به فجيع‌ترين شكل ممكن مي‌دهد. پرده پاياني فيلم را به ياد بياوريم زماني كه «آتنا» به «كريستال مي‌گريسي» مي‌گويد: اسلحه‌ات را در صندوق پستي بگذار و در غير اين صورت مي‌توانم شما را توسط يك بمب زير دروازه‌ گذاشته شده منفجر كنم اما اين‌گونه لذت ندارد، بلكه بدون اسلحه بيا. آنچه در اين ميان بديهي است همان گره‌ زدن خصلت تفريح‌ و بازي‌گونه اين سكانس‌هاي نزديك پايان به يك مسابقه توام با واقعيتي منهدم اما هر لحظه ممكن است مرز رودررويي بي‌رحمانه ميان واقعيت با قواعد بازي و سرگرمي محو ‌شود و نوعي كوشش جهت از بين بردن حريف مقابل جايگزين آن شود، زيرا قدرت منفور هميشه سعي كرده بعدها به هر قيمتي شده است تا در اين نوع رويارويي قدرت بي‌رحمانه‌اش را به كرسي بنشاند. آنجايي كه همزمان با مرگ آتنا خرگوش قاتل لاك‌پشت در قالبي نمادين وارد خانه مي‌شود و ذليلانه مي‌خواهد نظاره‌گر تلاش آتنا براي پيروزي قدرتمندانه بر كريستال باشد اما در نهايت، به دليل اينكه ساخته كريگ زوبل فقط يك فيلم است براي خشنودي روحي تماشاگران، اين شكار بي‌رحمانه و سرگرم‌كننده را كه قدرت در پي بود با ناكاميش به پايان مي‌رساند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون