از شورشها تا وزارت تامين شهروندي
علي صارميان
كهن الگوي قحطي و شورش در خاطره تاريخي ايرانيان هست. اما كهن الگويي كه باعث تغييرات سريع اجتماعي شده، تبعيض است. به گفته حسن بيادي اصولگرا، احتمال اين كنش اجتماعي در چند ماه آتي هست. بگذاريد كمي اين احتمال و چگونگياش را از نظر امنيتي بررسي كنيم. جواد ظريف نبردي سخت در شوراي امنيت با امريكا دارد. آيا در سكوت قوانين ميتواند مكانيزم ماشه را خنثي كند؟اين يكي از سختترين كارزارهاست وگرنه ما به شرايط قبل ۹۲ بازمي گرديم. اگر ظريف و تيمش موفق شوند احتمال آن هست كه يا امريكا با شرايطي به برجام برگردد يا دنبال سوژه بسيار شاذ سورپرايز اكتبر برود. اين شرايط متلاطم و وضعيت اقتصادي فعلي، كهن الگوهاي سهگانه حافظه جمعي را در وضعيت قرمز قرار ميدهد.
شورش در اثر تبعيض يا احساس قحطي، مثل تنگ شدن معبر است. وقتي كه معبر تنگ شود، هجوم بيبرنامه و گاهي به تحريك زمينه مييابد. در اثر هجوم، سامانه عادي و ابنيه معبر در معرض خطر قرار ميگيرند. من نميدانم مجلس محترم چگونه به سمت تحريك مردم ميرود چرا به سمت ساماندهي وضعيت پيش رو نميرود. اگر سه قوه و سران قوا تدبير و پيشنهاد ميخواهند ميتوان يك نظام آرامبخش نسبتا پايدار را جايگزين ساختار پرخطر فعلي كرد تا پاسخگويي، توانمندسازي، احساس كرامت و دوري از تبعيض و مديريت منابع را با ساختاري جديد مهيا كند. البته اين نيازمند موافقت رهبري و تصميم سران قوا و همدلي مجلس و دولت و شوراي نگهبان است.
با لايحهاي دو فوريتي ميتوان تاسيس وزارتخانه «تامين شهروندي» را كه نيازي اساسي و پاسخي آرامبخش و پاسخگوست، تعين بخشيد.
پيشنهاد اين است كه سازمان هدفمندي يارانهها، تمامي نهادهاي حمايتي و تامين مالي، بنيادهاي مستضعفان و بنياد شهيد و سازمان تامين اجتماعي و كميته امدادو بخش حمايتي سازمان بهزيستي و هلال احمر و ساير نهادها و همچنين معاونت حقوق بشر قوه قضاييه و ساير نهاد در يك وزارتخانه به نام «تامين شهروندي» ادغام شوند.
در كارويژه اين وزارتخانه، تامين حقوق و حمايت موثر حداقل پنج دهك پايين، حقوق شهروندان ايثارگر آسيب ديده از جنگ، حقوق خانوادههاي شهدا و جانبازان؛ زنان بيسرپرست، مهجورين، بازنشستگان و همه افرادي كه نيازمند حمايت ملي و كمك رفاهي حاكميت هستند را به صورت معاونتهاي مختلف با تجميع خزانهداري كل همه بنيادها و سازمانها و وزارتخانه به صورت موثر، كارآمد، پاسخگو در مجلس و دولت و شفاف در امور محوله بنيان نهاد.
با سبك شدن بار از دوش وزارتخانهها و ساختارهاي قبلي، وظايف وزارت كار، سازمان برنامه، سازمانهاي اوليه و بنيادها به سمت تخصصي شدن كارويژه اصلي خود خواهد رفت.
اگر حساب كنيم كه در هر يك از نهادهاي فعلي 10 درصد حيف يا ميل كه اغلب نيز پاسخگوي مجلس و دولت نيستند (مورد واضحش سابقه حيف و ميل بنياد شهيد) داشته باشيم، رقم هدردهي منابع بسيار بالاتر از بازدهي است.
اين وزارتخانه ميتواند با سازماندهي خود حداقل تامين اجتماعي، كرامت انساني، حقوق شهروندي وافزايش تحمل مردم در برابر شدائد را موجب شود. معبرها را باز كنيم تا نه ساختار بشكند نه مردم له شوند.