• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۳ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4732 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۲ شهريور

در سوگ زود هنگام مسعود مهرابي

پايمردِ ادبيات سينمايي

ابوالفضل نجيب

مسعود مهرابي را در يك روز گرم تابستان سال 1367 و به ‌طور اتفاقي در دفتر تعاوني ايران‌پيما در كاشان ملاقات كردم. روزهاي آوارگي و چه كنم چه كنم از تبعات و سرخوردگي‌هاي عالم سياست كه ناگزيرم كرده بود در دفتر مسافربري مشغول به كار شوم و همچنان دست به قلم و اين بار درباره فيلم و سينما مي‌نوشتم. مهرابي به دعوت دوست صميمي آن دوران امير شربتي براي گفت‌وگو با محمدخان ضرغامي اولين بازيگر سينماي ايران در فيلم ابي و رابي به كاشان آمده بود. امير داماد ضرغامي بود و از خوانندگان پروپاقرص مجله فيلم. مهرابي را از روي چهره‌اش شناختم. و او نيزمرا از طريق يادداشت‌هاي ماهانه‌اي كه براي صفحه فلاش‌بك مي‌نوشتم، شناخت. هر دو خوشحال از اين ملاقات تصادفي. و اين تصادف بابي شد براي ديدارهاي متعدد و البته به ضرورت كه همه در دفتر ماهنامه سينمايي فيلم در كوچه سام معروف انجام شد. مهرابي را از همان ملاقات تصادفي آدم متفاوتي يافتم. بي‌تكلف و تكبر معمول اين قسم آدم‌ها، مهربان و عاطفي و خويشتندار آنچنان كه در آن برخورد اول انگار كه با يك دوست صميمي و قديمي روبه‌رو شده‌اي. آن سال‌ها تا مجله به برسد به شهرستان گاه بايد تا ميانه ماه انتظار مي‌كشيديم. مهرابي در آخر اين ملاقات كيف كوچك چرمي قهوه‌اي رنگ همراهش را باز كرد و شماره شهريور سال 1367 را روبه‌رويم گرفت. 
اين برخورد به مرور زمان و ادامه روابط هر چند محدود و كوتاه و تلفني او را در نظر من متفاوت‌تر مي‌كرد. آنچه حافظه و خاطره و احساس شخصي گواهي مي‌دهد همه حكايت از سيما و منش انساني است كه به معني واقعي عاشق سينما و حرفه روزنامه‌نگاري بود. نسل امروز شايد نداند، ماهنامه سينمايي فيلم به عنوان قديمي‌ترين و ماندگارترين مجله سينمايي در تاريخ مطبوعات سينمايي ايران به يمن همت و پشتكار و عشق و خون دل خوردن‌هاي او در حافظه تاريخ ثبت شده است. مهرابي با اين پشتكار و سماجت و عشق خون تازه‌اي در رگ مطبوعات سينمايي ايران تزريق كرد. نسل منتقدان سينمايي بعد از انقلاب كه امروز هركدام براي خود نام و شهرتي دست و پا كرده، بي‌شك مديون توجه و احترام و جدي گرفته شدن از سوي مهرابي هستند. چه بسيار بچه شهرستاني‌هايي كه شرم حضورشان در برخورد و رابطه با متروپل‌نشين‌هاي اغلب از دماغ فيل افتاده باعث حيف و ميل‌شدن‌شان شد. در مقايسه با آنها كه شانس برخورد با مهرابي و ماهنامه فيلم را پيدا كردند و مثل آن جوان ناييني سري درآوردند در سينما و ميان منتقدان صاحب‌نام. مهرابي همان اندازه كه به جوان‌ها به نسل‌هاي گذشته هم احترام گذاشت و آنها را مورد تكريم قرار داد. نام‌ها در اين خصوص بسيارند و‌ اي كاش به عنوان اداي دين به او دستي بر قلم ببرند. آنچه سواي آن همه توليدات و تلاش در حوزه نشر كتاب‌هاي سينمايي و غيرسينمايي درباره پشتكار و عشق مهرابي مي‌توان اشاره كرد، صبر و حوصله رشك‌برانگيز چندين دهه براي اخذ مجوز رسمي انتشار ماهنامه فيلم بود. مهرابي درباره اين تلاش سلوك‌وار و رنجي كه در آن سال‌ها بابت انتشار هر شماره فيلم متحمل شده سخن گفته است. اهميت كار و تلاش و عشق و پشتكار مهرابي وقتي معلوم مي‌شود كه كارنامه تولد و تعطيلي بسياري ماهنامه‌ها و هفته‌نامه‌هاي سينمايي در 4 دهه گذشته را مرور كنيم. كه هر يك به دلايلي از جمله سياسي كاري،كمبود كاغذ و ندانم‌كاري، يا سوداگري و... پا پس كشيدند. مهرابي طي سال‌هاي مديريت  بهشتي بر فارابي با انواع تهمت‌ها روبه‌رو بود. برخي او را خط‌دهنده سياست‌هاي سينمايي برون‌مرزي و جشنواره‌اي معرفي كردند. هر چند برگزاري هفته‌هاي فيلم در كشورهاي اروپايي جزو ايده‌ها و بلكه آرزوهاي او بود كه براي سال‌ها برگزار شد. شايد اين اتفاقات باعث دامن زدن شائبه‌ها در خصوص روابط و تاثيرگذاري مهرابي بر سياست‌هاي فارابي مي‌شد و اين در شرايطي بود كه كميت مهرابي براي دريافت مجوز رسمي انتشار ماهنامه فيلم همچنان لنگ بود. در آن سال‌ها جدال‌ها بر سر سياست‌هاي سينمايي درون و برون‌مرزي يكي از چالش‌هاي همواره ميان جناح‌هاي سياسي بود. يك سر اين چالش‌ها البته و به هر طريقي به ماهنامه فيلم و شخص مهرابي گره مي‌خورد. در اين وضعيت سيبل اتاق فكر رقباي سياسي فارابي بعد از بهشتي، مهرابي و ماهنامه فيلم بود. مهرابي در چنين بلبشو و خط و خط‌بازي سياسي اما بدون تاثيرپذيري از اين حواشي همچنان با جديت و پشتكار به انتشار فيلم ادامه داد. توجه و اهتمام او به سينماي جهان شايد به مهم‌ترين اتفاق در جشنواره فيلم فجر منجر شد. هرچند رويكرد فارابي به انتخاب فيلم‌هاي خارجي چندان كه بايد و شايد با سينماي روز جهان همخواني نداشت. اما به هر حال توانست جشنواره فجر را از رخوت و كسالت حاكم از فيلم‌هاي ضعيف و بي‌كيفيت تكان دهد. مهرابي در چنين وضعيت و همزمان دست به كار نوشتن كتاب تاريخ سينماي ايران شد. كتاب تاريخ سينماي ايران بر خلاف نمونه‌هاي پيش از خود داراي ويژگي‌هاي منحصر به فرد بود. تاريخي جامع و كامل از پيدايش تا سال 1357كه تقريبا تمامي وجوه و جنبه‌ها و بخش‌هاي ريز و درشت كل سينماي ايران در حوزه داستاني، سينمايي، مستند، آماتور، فيلمنامه، تلويزيون، مميزي، سانسور، جريان‌هاي سينمايي، پلاكارت، دوبله، سياهي لشكر، سينماهاي كشور، گيشه و... هر آنچه در مخيله درباره سينماي ايران مي‌گنجد را در بر مي‌گرفت. در اهميت كتاب مهرابي همين بس كه از اولين انتشار آن در سال 1363 تا كنون در صدر پرفروش‌ترين كتاب سينمايي اين ديار جا خوش كرده. اين توفيق در جامعه‌اي كه تيراژ كتاب برجسته‌ترين نويسندگان آن اغلب به سه يا چهار چاپ و در شمارگان 3هزار محدود مي‌شود، يگانه و منحصر است. اين تعداد چاپ طي تقريبا 4 دهه همچنان كه يك اتفاق تاريخي يك نعمت است. نوشتن درباره ابعاد شخصيتي و حرفه‌اي همچنين ساير آثار مكتوب سينمايي و غيرسينمايي او در اين مختصر نمي‌گنجد و مي‌ماند براي وقت و حوصله‌اي تا شوك مرگ زودهنگام او را پشت  سر بگذاريم. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون