تمثيل سنتور
مهدي مالمير
ميرزاملكمخان ناظمالدوله يكي از قلمزنان دوره مشروطه، در باب بروكراسي مثال نغزي دارد به نام «سنتور». او دولت را به مهمانياي شبيه ميكند كه همه شركتكنندگانش، موسيقيدان و هنرمند هستند و به دقايق و ظرايف وگوشههاي موسيقي آشنا. وسط تالار سنتوري كهنه قرار دارد. ميزبان از هنرمند موسيقيشناس ميخواهد كه قطعهاي در مايه دشتي ساز كند اما صدايي نادلنواز و نابهنجار از داخل سنتور به گوش ميرسد. علت آنهم سنتورِ گرد گرفته وسط تالار كه نه سيمهاي درست و درماني دارد و نه كوك است و نه زخمهها از آسيب به دور ماندهاند.امروز هم ميشود مثال سنتورِ ملكم خان را تازه دانست؛ در اينكه رييسجمهوري و تيم همراهش نيت برگشودن كلاف به همبافته مشكلات دارند، شكي نيست. همه وزيران ميخواهند كه ريشه فساد را بسوزانند و تخم رشوه و پارتيبازي و رفيقنوازي را در دولت بركنند اما وقتي سازِ بروكراسي كشور ناكوك است و برخي در جايي تكيه زدهاند كه سزاوارشان نيست و كاري از پيش نميبرند، نتيجه ميشود اينكه با همه نيت خير و حرص خوردن رييس و وزير باز هم هر روز شاهد اختلاسهاي هنگفت هستيم و هنوز سوارخ سنبههاي فساد پوشانده نشده و اقتصاد كشور هر روز بينواتر ميشود. اگر بروكراسي كشور را افراد لايقتري بر عهده گيرند و نسبت به مال مردم حساستر باشند، ميشود از خيلي از اين اختلاسها و فسادها جلوگيري كرد. اين كه چگونه افراد پلههاي مناصب اداري را ميپيمايند، شرايط تصدي يك مقام اداري بالا چيست و مسائلي از اين دست، هنوز هيچ كدام مبناي روشني ندارد و آنچه در اين ميان فوت ميشود، شايستگي براي بردوش گرفتن مسووليت است. نظام اداري ما كه مسوول اصلاح بسياري از بيماريهاي رايج در كشور ما است، خود بيمار است و توان مبارزه با فساد را از كف داده است. با سنتور خراب و داغان هم هيچ موزيسيني هر اندازه هم در هنر خود استادكار باشد جز نواهاي گوشفرسا چيز ديگري نصيب شنونده نميكند. ما براي اصلاح، نيازمند اركستر مجهزي هستيم با نوازندگان چيرهدست و آلات موسيقي كوك شده و مرغوب. گام نخست براي هر اصلاحي اصلاح ابزار است و تا اين ابزار اصلاح نشود، هيچ برقِ اصلاحي در افقِ جامعه ما به اين زوديها نميدرخشد.