معرفي كانديدايي با سابقه نظامي از جانب اصولگرايان جديتر شد
بياعتنا به راي ملت
انتقادات اصولگرايان به اصلاحطلبان و ايجاد جو سنگين رواني در جامعه و القاي حس ناكارآمدي دو دولت تحت مديريت حسن روحاني -كه اگر نبود حمايت تمام و كمال اصلاحطلبان و اعتدالگرايان توانايي پيروزي بر محمدباقر قاليباف، رييس اين روزهاي مجلس در سال 92 و سيدابراهيم رييسي، رييس قوه قضاييه در انتخابات 96 را نداشت- كنار اوضاع نابسامان اقتصادي ايران و افزايش سرسامآور قيمتها و البته نوع برخوردهاي صورتگرفته با اعتراضات آبانماه 98 و تعداد جانباختگان و انتشار اخبار نه چندان خوشايند از وضعيت بازداشتشدگان اين اعتراضات، همه و همه سبب شد تا انتخابات يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي در شرايطي با گستردهترين رد صلاحيت تاريخ جمهوري اسلامي برگزار شود كه كمترين مشاركت ثبتشده در ايران پساانقلاب نيز رقم خورد؛ مشاركت حداقلي و ردصلاحيت حداكثري كه پارلمان را يكدست تحويل اصولگرايان داد و موجبات هشدار ناظران از آينده نه چندان روشن «جمهوريت» نظام را فراهم آورد ولي در اين ميان از قرار معلوم اصولگرايان نهتنها از اين مهم استقبال ميكنند، بلكه اميدوارند انتخابات رياستجمهوري 1400 نيز در شرايطي مشابه و بدون رقيب انتخاباتي برگزار شود تا دوباره بتوانند عاليترين نهاد انتخابي جمهوري اسلامي را در اختيار بگيرند.
دموكرات نيستيم!
در همين راستا روز گذشته محمدصادق كوشكي، فعال سياسي و فرهنگي اصولگرا كه از قضا محبوبيت قابل توجهي در صداوسيماي جمهوري اسلامي دارد، در گفتوگويي كه اعتماد آنلاين آن را منتشر كرد، به مقوله حضور يا عدم حضور مردم در انتخابات اشاره و در كمال تعجب، عدم حضور مردم در انتخابات را به معني نارضايتي آنان از نظام جمهوري اسلامي ندانست. او در بخش ديگري از اظهاراتش با بيان اينكه «نبايد كمراي بودن انتخابات را نشانهاي از نارضايتي مردم از حاكميت و دلسردي آنها بدانيم»، در شرايطي گفت كه «بايد اين را در نظر بگيريم كه مبناي جمهوري اسلامي، نظام دموكراتيك نيست و حتي دموكراسي را در قانون اساسي نگنجاندهايم. به همين خاطر شركت در انتخابات را يك «حق» نميدانيم. در واقع در انديشه سياسي و اسلامي ايران شركت در انتخابات تكليفي شرعي و ديني است. پس همه آنهايي كه باور ديني دارند و خودشان را مقيد به رعايت بايدها و نبايدهاي شريعت ميدانند، درباره شركت در انتخابات احساس تكليف ميكنند. البته دستهاي هم هستند كه نگاه ديني به انتخابات را قبول ندارند و راي دادن يا ندادنشان بستگي به فضاي سياسي و اجتماعي دارد» كه بزرگان نظام جمهوري اسلامي بارها و بارها فصلالخطاب در نظام را راي مردم بيان كردهاند ولي به نظر ميرسد تلاشهايي براي تحتالشعاع قرار دادن جمهوريت نظام و نمايشيسازي راي مردم ميان سكوت بزرگان جمهوري اسلامي در جريان است.
هم نظامي، هم جهادي
بدينترتيب آنچه ميتواند جشن انتخاباتي اصولگرايان را تكميل كند، روي كار آمدن رييسجمهوري است با خصوصيتهاي پوپوليستي. فردي كه در ظاهر از راي و نظر مردم بگويد ولي در باطن مشاركت حداقلي يا حداكثري مردم در انتخابات را بيتاثير در تصميمگيريها توصيف كند. در چنين شرايطي فعاليت نظامياني نظير حسين دهقان، محسن رضايي، علي شمخاني و حتي محمدباقر قاليباف براي پيروزي در انتخابات 1400 امري تعجببرانگيز محسوب نميشود ولي در اين ميان حميدرضا ترقي، عضو شوراي مركزي حزب موتلفه تلاش كرده ايده رييسجمهوري نظامي براي ايران را تا حد قابل توجهي آرايش كند؛ چنانكه او روز گذشته به ايلنا گفته است: «آنچه مطالبه مقام معظم رهبري است، يك دولت جهادي يعني دولتي جوان، انقلابي، بانشاط و داراي توان كار جهادي است كه بتواند عقبماندگيهاي كشور را در ابعاد مختلف جبران كند و يك حضور با نشاط و پرتحرك در عرصه اجرايي كشور داشته باشد، حالا برخيها تصور ميكنند كه اين روحيه در نيروهاي نظامي بيشتر و در نيروهاي غيرنظامي كمتر است، يعني نيروهاي نظامي توان تشكيل دولت جهادي و انقلابي را دارند. اما آنچه بايد به آن توجه شود، اين است كه اگر شخصيتهايي از نيروهاي نظامي هم وارد عرصه انتخابات رياستجمهوري شوند، بُعد جهاديشان مدنظر است نه بُعد نظامي اين افراد.»
رقابت «خودي» با «خودي»
در چنين شرايطي حضور اصلاحطلبان در انتخابات و تلاششان براي آشتي دوباره ملت با صندوقهاي راي ميتواند رشتههاي اصولگرايان را يكشبه پنبه كند شايد به همين دليل است كه حسين اللهكرم، رييس شوراي مركزي حزبالله كه اين روزها تلاش ميكند در نقش يك فعال سياسي ظاهر شود، در گفتوگويي كه خبرگزاري برنا آن را منتشر كرده، صراحتا آرزوي عدم حضور اصلاحطلبان در انتخابات را به زبان آورده و گفته است: «در انتخابات رياستجمهوري آينده شاهد انتخابات درونگروهي خواهيم بود؛ چنانكه نتيجه انتخابات مجلس يازدهم نشان داد كانديداهاي اصلاحطلبان اقبالي جهت پيروزي ندارند. اصلاحطلبها چه با يك لشكر و چه با يك نفر وارد عرصه انتخابات شوند با شركت نكردن آنها برابر خواهد بود، در هرصورت اميدوارم جريان اصلاحطلبي هيچ وقت به اين نتيجه نرسد و در انتخابات شركت كند.»