كمربند سبز يا كمربند مرگ
مسعود لاهوت
كوه «سبلان» سومين قله مرتفع كشور است، اما اين تنها شاخصه اصلي اين كوه اسطورهساز و تاريخي در استان اردبيل نيست. سبلان به عنوان يكي از مقدسترين كوههاي كشور و حتي دنيا (به روايتي اوستا در آن بر حضرت زرتشت نازل شده/ معجم البلدان-ياقوت حموي) و همچنين از جنبههاي مردمشناختي و فرهنگي قرنها مورد توجه مردمان اين منطقه قرار گرفته و بسياري از علاقهمندان را از نقاط مختلف دنيا براي تماشاي جاذبههاي طبيعي و فرهنگي آن به ديار آذربايجان كشانده است.
وجود بيش از ۱۰۰ چشمه طبيعي آبگرم و سرد، درههاي عميق، درياچهها و مناظر چشمنواز و گونههاي مختلف گياهي و جانوري، غناي عميق فرهنگي، تاريخي و طبيعي اين كوه بزرگ را بيش از پيش براي همگان مسجل كرده است.
رشته كوههاي سبلان به لحاظ تقسيمات كشوري بين ۳ شهرستان استان اردبيل (اردبيل، مشكينشهر و سرعين) و ۳ شهرستان استان آذربايجان شرقي (اهر، هريس و سراب) محصور شده است، اما حلقه اين محصوريت و مداخله انسان در زيست بوم اين آسمانخراش طبيعي تنها به آلودگيها و تخريب حاصل از آنچه به قول مسوولان محلي توسعه اين ۶ شهرستان معرفي ميشود، خلاصه نميشود.
در چند سال گذشته طرح احداث يك جاده غيرضروري با عنوان «كمربند سبز سبلان» اما در عمل به عنوان كمربند مرگ براي اتصال سه شهرستان مشكينشهر، اردبيل و سرعين به يكديگر در سطح استان اردبيل كليد خورده است كه در ابتدا اجرايي شدن آن دور از تصور بود و از همان موقع نيز مورد انتقاد بسياري از كارشناسان اين حوزه قرار گرفت، اما متاسفانه در ماههاي گذشته و در كمال ناباوري شاهد عملياتي شدن احداث اين جاده گردشگري در منطقه هستيم كه با سكوت وهمانگيز رسانههاي محلي در استان اردبيل نيز روبهرو شده است. سبلان تنها اثر طبيعي ثبت ملي استان اردبيل است كه در سالهاي اخير نيز اندك اقداماتي از سوي اداره كل ميراث فرهنگي استان براي تهيه پرونده ثبت جهاني آن انجام شد اما به اذعان بسياري از كارشناسان در صورت احداث اين جاده ثبت اين اثر در فهرست ميراث جهاني عملا با مشكل مواجه خواهد شد و آرزوي ديرينه نه تنها مردم استان اردبيل بلكه تمامي دوستداران سبلان به در بسته خواهد خورد. اما سبلان به عنوان تنها اثر طبيعي ملي استان اردبيل در ليست مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محيط زيست نيز قرار دارد و تعهدات اين سازمان و اداره كل محيط زيست استان در بدترين حالت بايد ارايه پيوست زيست محيطي براي احداث اين جاده باشد كه تاكنون پيوستي براي پروژهاي به اين عظمت و با اين سطح از تخريب براي رسانهها و افكار عمومي ارايه نشده است. سياستهاي توسعهاي اكبر بهنامجو استاندار اردبيل در سالهاي گذشته حول محور گردشگري بوده و طرحها و ايدههاي وي مورد توجه بسياري از منتقدان قرار گرفته، اما سوال اصلي اين است آيا ميراثي كه هزاران سال بدون دستخوردگي اكنون به دست ما رسيده بايد به قيمت افزايش چند صد يا چند هزار نفري گردشگران مورد تخريب گسترده قرار گيرد؟ محيط زيست سبلان هزاران سال ميزبان گونههاي ارزشمند گياهي و جانوري از جمله خرس قهوهاي، گرگ و سياهگوش بوده است و اين جاده در حال حاضر مصداق بارز تكهتكهشدگي زيستگاه اين گونهها و تسريع در نابودي تنوع زيستي ارزشمند آن خواهد بود. ابعاد اين تخريب حتي بعد از احداث اين جاده و ارايه مجوز براي كسب و كارهاي بومي محلي، ايجاد سازههاي ساختماني و تفرج گردشگران به صورت غيرمسوولانه بسيار گستردهتر خواهد بود و قطع يقين مورد قضاوت و غضب آيندگان قرار خواهد گرفت. بايد در نظر داشت كه اين نوع نگاه به توسعه در بين مسوولان كشور يك ريشه طولاني در فهم نادرست از رابطه انسان با زيست بوم خود دارد، اما مسوولان ما هيچگاه سعي نكردند تا ادبيات توسعهاي خود را تغيير دهند و مولفههاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي را مطابق با توسعه پايدار چينش كنند. تا زماني كه سيستم گوارش سياسي مسوولان كشور و به تبع آن مسوولان محلي نتوانند واژه توسعه پايدار را هضم كنند به هيچ عنوان آلام محيط زيست و تعارض و تخريب عليه اين كهنه ميراث بشر نقطه پاياني نخواهد داشت و ما را در گرداب انقراضي فرو خواهد برد كه هم اكنون بسياري از گونههاي ارزشمند گياهي و جانوري كشور كه مكمل حيات ما هستند در چنگال آن اسير شدهاند.
سبلان اولين قرباني سياستهاي نادرست كشور در قبال محيط زيست نبوده و آخرين قرباني آن نيز نخواهد بود، اما روند صعودي اين قبيل اتفاقات در سالهاي گذشته هيچ روزنه اميدي را در دل دوستداران محيط زيست و اكوسيستم طبيعي ايران براي بهبود شرايط باز نگذاشته است.