واژههاي تفسيرپذير و سياسي
صالح نيكبخت
يكي از ايرادهايي كه به طرح اصلاح قانون انتخابات وارد است، كاربرد واژههايي است كه بهشدت قابلتفسيرند. در اين طرح جديد برخي شرايط براي نامزدهاي رياستجمهوري با استفاده از واژههايي درنظر گرفته شده كه عملا نميتوان سقف و كف آن را مشخص كرد و بهصورت حقوقي و قانوني تعريف مشخصي ندارند. براي نمونه كاربرد صفتها يا واژههايي چون «آرمانخواهي»، «برخورداري از سعهصدر»، «داشتن روحيه كار جمعي»، «سادهزيستي و پرهيز از اشرافيگري»، «مشورتپذيري و نقدپذيري» و... از آن دست الفاظي هستند كه در آينده ميتوانند موردتفسير به صور مختلف قرار گيرند و احتمال دارد براي كانديداتوري برخي اشخاصي كه به اصطلاح غيرهمفكر به حساب ميآيند، راه حضور در انتخابات بسته شود. همچنين اين موارد كلي، بسيار آيدهآلي و آرمانخواهانه است و با اوضاع و احوال مسلم زندگي و حيات انساني منطبق نيست و البته با هيچ ميزاني نيز نميتوان آن را تاييد كرد. علاوه بر اين تعيين چنين شرايطي با اصول قانون اساسي در مغايرت است. براي نمونه اصل ۱۱۵ قانون اساسي تاكيد دارد كه «رييسجمهوري بايد از ميان رجال مذهبي و سياسي كه واجد شرايط زير باشند انتخاب گردد: ايراني الاصل، تابع ايران، مدير و مدبر، داراي حسنسابقه و امانت و تقوي، مومن و معتقد به مباني جمهوري اسلامي ايران و مذهب رسمي كشور.» همچنين گفته ميشود چنين مسائلي با مشورت مجلس با نماينده شوراي نگهبان بعضا در طرح اصلاح قانون انتخابات گنجانده شده و ايرادي به آن وارد نيست كه بايد گفت شوراي نگهبان تنها درمورد قوانين مصوب مجلس حق اظهارنظر دارد و بايد مغايرتهاي احتمالي مصوبات مجلس با «مباني فقه اسلامي» و «قانون اساسي» را مشخص كند، بنابراين اين نهاد حق اظهارنظر درمورد طرح يا لوايح را ندارد و اين موضوع به خودي خود خلاف نص صريح قانون اساسي است.
حقوقدان و وكيل دادگستري