قوهاي سياه ايران
علي صارميان
تا پيش از كشف استراليا، اعتقاد همگان و حتي جانورشناسان بر اين بود كه تنها يك نوع قو در طبيعت وجود دارد كه سفيدرنگ است. پس از كشف استراليا و در اواخر قرن هفدهم بود كه بشر اولين قوي سياهرنگ را مشاهده كرد و اعتقادي كه قرنها بر آن صحه گذاشته بود با مشاهده اولين قوي سياه فرو ريخت. امروزه قوي سياه نه تنها يك پرنده كه سمبلي از رويدادهايي است كه اغلب آنها را غيرممكن يا حداقل دور از ذهن ميدانيم. اين رويدادها سه ويژگي مهم دارند؛
اول اينكه بسيار نادرند و اغلب توسط مدلهاي آماري قابل شناسايي و پيشبيني نيستند.
دوم اينكه اين قوهاي سياه باوجود نادر بودن تاثيرات شگرفي در زندگي شخصي و حرفهاي ما دارند و شايد به نوعي تعيينكنندهترين رخدادهاي زندگي هستند.
سوم اينكه باوجود غيرقابل پيشبيني بودن قوهاي سياه، انسانها تمايل دارند پس از رخ دادن آنها به گونهاي وقوع آنها را قابل پيشبيني جلوه داده و به اصطلاح توجيه كنند.
از پاييز گذشته كه شورشهاي خياباني كشور را تكان داد تا شهريور امسال كه بورس و پول ملي و وضعيت خودرو ريزش كرد، قوهاي سياه؛ افراد خوشبين سياست را حيرتزده كرده است و البته برخي مانند هميشه ميگويند كه ما پيشبيني ميكرديم ولي واقعا انفعال كامل و غافلگيري ممتدي است كه سپهر ايران را دربرگرفته است. سرنگوني هواپيماي عازم كييف قوي سياهي بود كه ما پنهانش ميكرديم ولي نهايتا خود را نشان داد.؛ اين قدرت حقيقت است. به نظر ميرسد قوهاي سياه بزرگي در آسمان ايران است. گرچه اين اصطلاح اقتصادي است ولي بروز اشتباه پدافند نزديك فرودگاه نشان ميدهد كه در امور ديگر هم اطمينان نيست كه درست تصميم گرفته باشيم.مهمترينش را ميتوانم اشتباه در درك مسائل آبانماه بدانم كه در همان زمان هم نوشتم كه اين گارد حكمراني بايد عوض شود. خواهيد ديد كه خبرهاي اين روزها بسيار به قوهاي ديگري كه در راه هستند، شبيهند. در مقابل قوهاي سياسي اقتصادي، دو راهحل و يك راهبرد اصلي ميتوان ارايه داد:
اول: پيشبينيپذيري كردن بحرانها با در نظر گرفتن پيشبينيهاي بدنه كارشناسي و در رقم آوردن بدترين سناريوها در برنامهريزي.
دوم: از به همرساني بحرانها براي رسيدن قوهاي سياه غيرقابل پيشبيني جلوگيري كنيد. البته در اين راه شجاعت لازم بايد بروز كند تا بحران؛ ايران را ساقط نكند.
قوهاي سياه واقعا غيرقابل پيشبيني هستند. اين را به خاطر داشته باشيد و اينقدر در غرور اطلاعات فرو نرويد. به همرساني آنها يعني سقوط كشور. خطرناكترين قوهاي سياه، قوي اصلي داخل دستگاه تصميمساز نظام ماست. آنجا كمترين غافلگيري باعث بيشترين صدمه ميشود لذا تصميمسازيهاي بيمبنا، فاقد سناريوهاي آرامبخش و بدون كاهش هزينههاي اجتماعي سياسي براي مردم و نظام، باعث پيدا شدن قوي سياه غيرقابل پيشبيني در نظام سياسي ميشود.
اما راهبرد كلان نظام در برابر قوهاي سياه چه ميتواند باشد؟ راهبرد نظام، عدم غافلگيري در بحران و رفتارهاي عقلاني و مشورتي و اقناعي حين و پس از بروز بحران (قوهاي سياه مختلف) است.
مهمتر از خود واقعه، رفتارهاي بعد از واقعه است. جو بياعتمادي كه ايجاد ميشود و تعميم به هزار و يك ماجرا نتيجه نگاه مغرورانه و پراگماتيسم كور به بحران است و در ذهن جامعه آن نتايج، تعميم مييابد. اصل نظام نبايد خود را فداي نجات افراد خطاكار يا اهالي دروغ يا خطيبهاي تند كند.
جامعه هشتاد و چند ميليوني ايران داخل و خارج، تكيهگاه حقيقي در بحرانهاي كشور ميخواهد. حقيقت نجاتبخش خواهد بود. اطمينان كنيد كه راه نجات فقط تن دادن به حقيقت است نه توجيهات و اطلاعات اشتباه. حقيقت نجاتبخش كشور ما در غافلگيري پيدايش قوهاي سياه اخير است.