حالا كه بيش از 40 سال از انقلاب و بيش از 30 سال از پايان جنگ 8 ساله ميگذرد و كودكان و نوجوانان و جوانان زير 35 سال خاطراتي از آن دوران به ياد ندارند، به نظر ميرسد خيلي ضرورت دارد تا روايتهاي آن دوران در قلم و زباني متفاوتتر از قلم و زبان رسمي و مرسوم اين سالها به تصوير كشيده شود. تفاوتي كه شايد هم به مسوولان و هم به نسل جديد تلنگري زده شود و از سفيد و سياه ديدن روزهاي انقلاب و جنگ و از افراط و تفريطها جلوگيري كنند.هر چند بيشتر شهدا زندگيشان پر است از درسهايي كه براي هميشه حياتبخش و معنادهنده زندگي هستند اما برخي از اين شمعها در ميان شمعستان شهدا پرنورترند و انگشت بر هر برگي از كتاب زندگي آنها ميگذاري درسي در آن نهفته است و عبرتي.يكي از اين شهدا حاج داوود كريمي است كه براي آشنايي با برگهايي از دفتر زندگي او گفتوگويي انجام داديم با داماد آن شهيد كه حكم فرزند ارشد آن خانواده را هم دارد. عابدين وحيدزاده به پرسشهاي ما پاسخ داد تا به اين بهانه بر صفحههاي كتاب اعتماد فرهنگ ايثار افزوده شود.
جناب آقاي وحيدزاده ضمن سپاس از وقتي كه براي اين گفتوگو گذاشتيد لطفا قبل از ورود به بحث ابعاد شخصيتي شهيد كريمي بفرماييد به نظر شما چرا بايد هنوز به اين گونه موضوعات بپردازيم؟
مِن الْمُومِنِين رِجالٌ صدقُوا ما عاهدُواالله عليْهِ فمِنْهُمْ منْ قضى نحْبهُ ومِنْهُمْ منْ ينْتظِرُ وما بدلُوا تبْدِيلًا
شهيد حاج داوود كريمي پرورش يافته مكتب قرآن است. رفتار و عملكرد خود را از نوجواني با تأسي به نهجالبلاغه حضرت امير عليهالسلام در پيش ميگيرد. حاج داوود از همان ابتدا زير ساخت فكري خود را با قرآن و الگوي رفتاري از ائمه اطهار عليهمالسلام سرمشق خود قرار داد به همين منظور با راهاندازي هيات و جلسات در نازيآباد مباحثي را با قرآن و نهجالبلاغه مطرح ميكرد. در خانواده و فاميل در همه محيطها شخصيت كاريزماتيك داشت. مهربان بود و با چهره متبسم و طمأنينه همواره نشان از وجود نفس مطمئنه در او داشت. كافي بود فردي براي اولينبار با او روبهرو و همزبان شود يا معاشرت كند، بيترديد شيفته رفتار و منش و شخصيت او ميشد. ادب، اخلاق، تدين، اخلاص، تواضع، بردباري و حلم و صبوري، شجاعت، صراحت كلام با رعايت ادب، گوش فرا دادن به سخن مخالف و تطبيق آن با قرآن و نهجالبلاغه، شجاعت كمنظير و دليري در بحرانها و ميدان نبرد و نقدپذيري از جمله صفات برجسته شخصيتي او بود. معتقد بود همه افراد در هر مسووليتي قابل نقد هستند و موضوع امر به معروف و نهي از منكر را هميشه با صراحت كلام با آداب ديني به اجرا در ميآورد لذا چون جامعه امروز ما تهي از اين مسائل است و جوانان تشنه رفتار و منش اينگونه انسانها هستند ضرورت دارد براي پاسخ به عطش اخلاقي جامعه به اينگونه موارد پرداخته شود.
شما ويژگيهاي شهيد كريمي را بر شمرديد؛ ويژگيهايي كه برخي بر اين باورند كه نسل جديد با آنها بيگانهاند. به نظر شما اگر شهيد كريمي الان زنده بودند با اين ويژگيها چه شرايط و موقعيتي داشتند و چه ميكردند؟
شهيد حاج داوود يك «اصولگراي اصلاحطلب» بود. به عبارتي ديگر او ضمن پايبندي به چارچوب و اصول اوليه اسلام و انقلاب در عين حال تاكيد بر انتخاب صحيح در گزينش مسوولان و نقد منصفانه، رعايت حقوق شهروندي توسط حاكميت، تعامل با جهان با حفظ منافع ارضي، تاكيد بر آشنايي مردم به حقوق شهروندي داشت و خود سخن گفتن بدون لكنت زبان را عملا نشان ميداد. درك صحيح روحانيت به شناخت موقعيت استثنايي كه بعد از1400 سال يك حكومت مذهبي شيعي در كشور راهاندازي شده و مدعيان و متوليان عرصه دين بايد به سوالات مطرح شده پاسخ عقلاني و منطقي با بيان اسلام رحماني بدهند، هميشه مورد تاكيد او بود. او معتقد بود پاسخهاي كهنه و قديمي جز وهن در اغلب جهات مشكلات را دوچندان خواهد كرد. به نظر او مردم ولينعمت هستند و مسوولان و مديران در تمام سطوح بايد در فرصتهاي پيشآمده براي خدمت به مردم هيچ كوتاهي نكنند. اصلاح ساختار آموزشي از مدارس ابتدايي، شيوه زندگي كردن و تعاملات اجتماعي را مورد تاكيد داشت. بر اين باور بود كه از حفظيات كتب و دروس بايد فاصله گرفت. دانشگاهها و مراكز عالي متناسب با نيازهاي واقعي بازار كار بهدور از حفظيات و خواندن چند كتاب و جزوه در مواجهه با واقعيات در ابتداييترين موارد دچار سردرگمي نشوند. وي ميگفت كه ارتباط و تعاملات حاكميت با مردم بهدور از نگاه ارباب رعيتي مسوولان بايد باشد و آنها خود را نوكر مردم بدانند. اعتماد ملت به حاكميت را موجب پايداري نظام ميدانست، ساده زيستي مسوولان، زندگي آنان با مردم متوسط رو به پايين را توصيه ميكرد و خود به آن عمل ميكرد. دروغ را آفت جامعه و حاكميت بيان ميكرد. بر پرهيز مسوولان از چاپلوسان حساس بود و بر اين باور بود كه در مشاورهها موجب كنارگيري افراد متعهد و مجرب خواهد شد. در ملاقات با بعضي مسوولان و نمايندگان شاهد اين مذاكرات بودم، تاكيد داشت مشكلات جامعه را با ملاحظه و حساسيت دنبال كرد، چراكه اشكالات زنجيرهاي است مثلا اقتصاد را بايد در كنار سياست، روابط بينالملل و... جستوجو كرد. در انتخاب يك مدير توانمند بايد كلينگر بود. همه جوانب را درنظر گرفت تا موجب تصميمگيري صحيح شود.
به نظر شما اگر ايشان زنده بودند الان مهمترين مشكل كشور را چه چيزي ميدانستند و براي آن چه راهحلي را ارايه داده و خودشان عملا چه واكنشهايي نشان ميدادند؟
بارها شاهد مذاكره و پيشنهاد ايشان در ملاقات با بعضي از مسوولان اجرايي و نمايندگان مجلس بودم كه تاكيد بر توجه جدي به معيشت مردم و دغدغه توليد داشت و دولت و قانونگذاران را در حمايت از بخش توليد داخلي به منظور ايجاد اشتغال همچنين به كارگيري مسوولان شايسته و توانمند و تقويت دستگاههاي نظارتي به منظور مبارزه جدي و برخورد با زيادهخواهان و اختلاسگران و غارتگران بيتالمال سفارش ميكردند.
شنيديم او مورد بيمهريهاي فراواني قرار گرفته بود، چرا و توسط چه كساني اين جفاها در حق او انجام ميشد؟
اينكه چرا شهيد حاج داوود كريمي مورد بيمهري قرار گرفته قبلا عرض كردم. ايشان صاحب انديشه بود كه يك شبه به دست نياورده بود. تفكر وي چارچوب منضبط و استوار داشت. پايبند به يك ساختار مبتني بر باورهاي ديني، اخلاقي كه مرز آن صداقت بود. وقتي در مجموعههاي نظامي و تشكيلات اداري متوجه انحراف از برنامه يا چارچوبهاي قانوني، اخلاقي ميشد، بدون لكنت زبان و با صراحت كلام با رعايت آداب اسلامي معترض ميشد، بهطوري كه اغلب مسوولان اين روش را نميپسنديدند و كلام و عملكرد خود را بدون اشكال ميدانستند. حاج داوود با اين نگاه فكري در تمام سطوح مسووليتي با احدي تعارف نداشت. در سپاه اختلاف او با فرماندهي سپاه درخصوص اداره سپاه، جنگ، نوع انتخاب و چيدمان فرماندهان با نگاه تشكيلاتي كه مخالف صريح نظر امام بود، معترض ميشد و با صداي رسا مخالفت خود را اعلام ميكرد. بهرغم اينكه خدمات او در كردستان و مبارزه با ضدانقلاب، در جنگ و طراحي و مبارزه بيامان با دشمن بعثي و سختيهاي ابتداي جنگ، در طراحي و مبارزه و دفع خطر منافقين و ضدانقلاب و ايمن كردن شهرها نقش موثري داشت، به خوبي به اقدامات نيك الهي او واقف بودند صحنه را براي او تنگ كردند و او نيز به شغل تراشكاري خود بازگشت. لذا آنان كه منجر شدند اين انسان پاك با اين همه خدمات كه با ادامه آن ميتوانست با ذهن خلاق خود موجب طراحيهاي فراوان، پرورش فرماندهان لايق و شايسته شود كه خدمات آنها به كشور و ملت محروم نجاتبخش باشد بايد در روز موعود در برابر خداوند متعال و حقالناسي كه موجب عدم بهرهمندي ملت از چنين انسانهاي شايسته شدند، جوابگو باشند. شايد يكي از علتها حسادت به وجود چنين انسان لايق و ارزشمند بود، در مورد حوادث و اتفاقات انقلاب در دهه 60 به خصوص در اواخر جنگ و اواخر حيات مرحوم امام نيز معتقد بود با شناختي كه از امام در تمام دوران قبل و بعد از انقلاب داشت و به واقع ذوب در ايشان بود. برايش آن اتفاقات قابل هضم نبود و دلايل روشني را در دست داشت، فقط اشاره كلي عرض ميكنم در يك مقطع كوتاه قبول قطعنامه و دستور بررسي متمم قانون اساسي كه ميتوانست مسير انقلاب و كشور را تغيير دهد لذا به همين منظور اعتراض خود را به صورت آشكار اعلام كرد كه نتيجه آن بازداشت بود. بهرغم اينكه او را همه مسوولان به نيكي ميشناختند و خدمات ارزشمند وي براي انقلاب و كشور را بينظير قلمداد ميكردند و همه آنان به صداقت و صفاي وجود باطني وي معترف بودند و پس از بازداشت وقتي ملاقات خصوصي با رهبري داشتند تاكيد ايشان بر اين بود كه در سپاه از خدمات وي بهرهمند شوند و اين موضوع را به مسوولان وقت سپاه متذكر شده بودند اما يك روز كه من خود شاهد بودم يكي از دوستان وي پيامي از سپاه مبني بر همكاري جهت پروژهاي ساختماني آورد يادم است حاج داوود به آن فرد گفت من بنا نيستم اگر بنا ميخواهند پدرهمسرم فرد توانمندي در اين زمينه است بروند سراغ او! از ايشان سوال كردم اين چه حركتي بود سپاه انجام داد شما و جايگاهتان در زمينههاي مختلف را بهخوبي ميدانند، در پاسخ گفت: آنان فقط خواستند بگويند امر رهبري را براي بهكارگيري از ايشان انجام داديم ولي نپذيرفتند و دقيقا همينطور شد.حقيقتا در حق مرحوم حاج داوود جفا شد. او ميتوانست موجب خدمات ارزشمندي براي نظام و كشور باشد اما نخواستند!
متاسفانه يك جرياني انقلاب، دين، امام و جنگ و شهدا را به انحصار خود در آوردند و هر كس مخالف اين انحصار باشد گويا بايد منزوي شود. به نظر شما اگر شهيد كريمي اين روزها بودند چگونه با اين انحصار و انحراف مبارزه ميكردند و اين سرمايههاي ملي را به جامعه كه خيلي نيازمند آن است بر ميگرداندند؟
شهيد حاج داوود مسير انحراف را پس از مدتي كوتاه از پيروزي انقلاب متوجه شد و اين را در دوران مسووليتهاي خود و پس از آن با صداي بلند فرياد ميزد، به مسوولان ارشد نظام متذكر ميشد و درنهايت منجر به حذف وي در صحنه مديريتي شد. او تا پايان عمر ارزشمند خود در وفاداري به مرحوم امام و خون شهدا در مبارزه با منحرفين كه امروز مدعي ادامهدهندگان اهداف امام و شهدا شدهاند كوتاهي نكرد در وفاداري او به امام تا سالها پس از رحلت امام خميني لباس مشكي را حتي در عروسي دختر خود از تن در نياورد. او حقيقتا ذوب در امام و اهداف او بود و پايبند به اصول اوليه انقلاب بود و اما با شناختي كه من از ايشان دارم اگر امروز در قيد حيات بود صدا و بيان او در مخالفت و روشنگري اهداف ارزشمند امام و پايبندي به خون مقدس شهدا مستدام بود و همه را دعوت به بازبيني و بازنگري به اهداف اوليه انقلاب ميكرد و همانطور كه قبلا هزينه براي اين كار داده بود، امروز شايد چندين برابر اين هزينه را متقبل ميشد چون او آزادمرد و پاكدامن و راسخ به اهداف بلند خود بود.
به عنوان آخرين پرسش از شما در جايگاه داماد آن شهيد مظلوم ميخواهم بپرسم كه شهيد كريمي و امثال او اين ويژگيهاي اخلاقي و انساني را از كجا به دست آورده بودند و اگر نسل امروز بخواهد در جستوجوي ارزشهاي اخلاقي و انساني مانند صداقت، صراحت، شجاعت، مقاومت، مهرباني، دلسوزي، تواضح، پشتكار و... باشند بايد آنها را از كجا و چگونه به دست آورند؟
شهيد حاج داوود كريمي از همان ابتدا ساختار فكري خود را از قرآن كريم و نهجالبلاغه حضرت امير عليهالسلام و سپس اجرايي و عملي كردن آن در زبان و رفتار خود به معرض گذارد. آزادگي، جوانمردي، صداقت، صفا و سير سلوك عرفاني، اخلاق و ادب، دينداري و در يك كلام انسان بودن را مورد توجه قرار ميداد كه مقدمه آن صيقل و جلاي روح است تا بتوان به درجه قرب الهي نزديك شد. دل را به خدا داد و خداوند متعال اين مقام را به او ارزاني داد و او نيز بر عهدش پايدار بود. وي با خداي خود صادقانه پيمان بست و تا پايان حيات محكم و استوار بر اين عهد ايستاد و هر روز مصممتر شد. او با اقتدا به مولاي خود حضرت علي عليهالسلام اين پيمان را عملي كرد و البته طي كردن اين مسير سخت و هزينه در بردارد، زيرا وقتي انسان در مسير الهي شدن قدم مينهد بايد با شيطان درون و شياطين برون مدام درگير باشد چون منافع شيطان را به خطر مياندازد. جمع بين خدا و شيطان ممكن نيست به عبارتي ديگر وقتي خدا به ميان ميآيد شيطان بايد ترك كند، وقتي با دنياي شيطاني ديگران درافتي هزينه در بردارد اما چقدر شيرين و پايدار خواهد بود آنچه امروز خلأ آن در جامعه ما بهخصوص در بعضي كارگزاران ديده ميشود فاصله عملي با قرآن و سيره و سنت ائمه اطهار عليهمالسلام است جوان امروز اگر ميخواهد همچون شهيد حاج داوود شود بايد ساختار فكري خود را با قرآن و تأسي از رفتار ائمه اطهار عليهمالسلام نزديك كند در يك جمله پاياني حاج داوود حيات و مماتش نهجالبلاغهاي بود. او آموزش يافته مكتب قرآن و نهجالبلاغه بود. او شريف زيست و شريف رفت. خداوند روح آن شهيد بزرگوار را با حضرت امير عليهالسلام محشور فرمايد.