يادداشت جو بايدن، نامزد دموكراتها در انتخابات رياستجمهوري امريكا
جهان را به سمت امريكا بازميگردانم
ترجمه: طلا تسليمي
(اشاره: انتشار ترجمه كامل يادداشت «جو بايدن» به معناي تاييد محتوا و ادعاهاي مطرحشده ازسوي او نيست بلكه باتوجه به حساسيت پرونده تنش ميان ايران و ايالاتمتحده امريكا و نزديكي انتخابات رياستجمهوري امريكا، آشنايي مخاطب ايراني بهخصوص تصميمگيران در حوزه سياست خارجي با رويكرد نامزدهاي اين انتخابات از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است).
وقتي دونالد ترامپ نامزد انتخابات رياستجمهوري شد، وعده «توافق بهتر» براي محدودكردن برنامه هستهاي ايران را داد و متعهد شد كه اين كشور را براي مهار رفتارهاي منطقهاي آن تحت فشار بگذارد، همانند بسياري از ديگر وعدههاي رييسجمهوري ترامپ، اينها كلماتي پوچ بودند. در عوض، او بيمحابا سياستي را كه در حفظ امنيت امريكا موثر بود، دور انداخت و سياستي را جايگزين كرد كه تهديد را تشديد كرده است.
يك ماه گذشته نشان داد كه سياست ترامپ درقبال ايران يك شكست خطرناك است. ترامپ در سازمان ملل حتي موفق نشد يكي از نزديكترين متحدان امريكا را به حمايت از تمديد تحريم تسليحات متعارف عليه ايران ترغيب كند. پس از آن ترامپ تلاش كرد تا بهطور يكجانبه تحريمهاي سازمان ملل متحد عليه ايران را مجددا اعمال كند و عملا همه اعضاي شوراي امنيت را به تشكيل جبهه مشترك در رد موضعگيري خود تحريك كرد. اكنون، گزارشها حاكي از آن است كه ذخاير اورانيوم غنيشده ايران 10 برابر بيشتر از زماني است كه رييسجمهوري باراك اوباما و من كاخ سفيد را ترك كرديم. ما بايد خيلي سريع اين روند را تغيير دهيم.
چالشهايي كه دولت ايران براي منافع امنيتي امريكا، دوستان و شركاي ما و مردم خود ايجاد ميكند را ناديده نميگيرم، اما يك راه هوشمندانه براي سختگيري به ايران وجود دارد و يك راه ترامپ! او نزديكترين متحدان ما را ناديده گرفت و از توافقي كه چشم و گوش جهان را در داخل برنامه هستهاي ايران قرار ميداد و مسيرهاي دستيابي اين كشور به سلاح هستهاي را مسدود ميكرد، به تنهايي و بدون هيچ برنامهاي، كنار گذاشت. او بارها تنش ايجاد كرده و بدون اينكه يك استراتژي واقعگرايانه يا بازي آخر داشته باشد، ما را به يك جنگ ديگر در خاورميانه نزديك كرده است. او ما را وارد تشديد خطرناك تنشهايي كرده كه نيروهاي ما را به خطر مياندازد و آنگاه، آسيبهاي مغزي نيروها را «سردرد»ي كوچك جلوه داده است.
«اعمال فشار حداكثري» ترامپ با هر معيار عيني كه سنجيده شود، يك مزيت براي ايران و ضربهاي به منافع امريكا بوده است. پنج سال پيش، ديپلماسي تحت رهبري امريكا به توافقي انجاميد كه از فاصله دستكم يكساله بين ايران و توليد مواد هستهاي لازم براي توليد يك بمب اطمينان حاصل ميكرد. اكنون، از آنجا كه ترامپ امكان عقبنشيني ايران از تعهداتش را فراهم آورده، «زمان دستيابي» اين كشور به تنها چند ماه كاهش يافته است و هيچ ديپلماسي جدي براي معكوس كردن اين روند در جريان نيست.
خلاصه كلام اينكه ايران امروز نسبت به زمان روي كار آمدن دونالد ترامپ به بمب هستهاي نزديكتر شده است و ترامپ پاسخي براي آن ندارد. پنج سال پيش، حتي روسيه و چين در كنار متحدان اروپايي ما از رويكرد امريكا در قبال برنامه هستهاي ايران حمايت كردند.
اكنون، امريكا تنها ايستاده است. سياستهاي ترامپ، روسيه و چين را به ايران نزديكتر كرده و روابط در دو سوي اقيانوس اطلس را به پايينترين سطح در چند دهه اخير رسانده است. اوايل سال جاري كه تنشها افزايش يافت، متحدان اروپايي ما به جاي اينكه به سمت امريكا بيايند، از همه طرفين «حداكثر خويشتنداري و مسووليتپذيري» را خواستار شدند.
از آنجايي كه ترامپ توافقي را نقض كرد كه خود امريكا بر سر آن مذاكره كرده بود، اكنون ديگر قدرتهاي جهاني به جاي اينكه در كنار ما براي مقابله با ايران كار كنند، انرژي خود را صرف مخالفت با سياستهاي امريكا ميكنند. اين آميزه از تقابل و انزوا، ما را در بدترين شرايط هر دو جهان قرار خواهد داد؛ نه تحريم تسليحاتي وجود دارد و نه بازگشت سريع تحريمهاي سازمان ملل و نه هيچ توافقي براي محدود نگه داشتن برنامه هستهاي ايران.
پنج سال پيش، ايران يك بازيگر منطقهاي بد بود اما حمله بزرگي عليه نيروهاي امريكايي در منطقه انجام نداده بود. از زمان روي كار آمدن ترامپ، ايران يا گروههاي تحت حمايت آن دو نيرو و يك پيمانكار امريكايي را كشته و بيش از 100 سرباز امريكايي را به شدت زخمي كردهاند.
پيش از ترامپ، براي سالها هيچ حمله موشكي گروههاي شبهنظامي پايگاههاي ايالاتمتحده در عراق را هدف نگرفته بود. اكنون اين حملات بهطور منظم اتفاق ميافتند.
ترامپ به جاي بازدارندگي، به ايران جسارت داده است. ترامپ به جاي پايان دادن به «جنگهاي بيپايان»، امريكا را به آستانه يك جنگ جديد كشانده است. اگر اين چيزي است كه ترامپ آن را موفقيت ميخواند، اصلا دوست ندارم بدانم اگر شكست ميخورد چه ميشد. خبر خوب اينكه راه بهتري وجود دارد. در اينجا توضيح ميدهم كه به عنوان رييسجمهوري چه خواهم كرد:
اول، بهطور تزلزلناپذير متعهد خواهم شد مانع از دستيابي ايران به سلاح هستهاي شوم.
دوم، مسيري معتبر براي بازگشت به ديپلماسي براي ايران فراهم خواهم آورد. اگر ايران به پيروي دقيق از توافق هستهاي برگردد، ايالاتمتحده هم مجددا به عنوان نقطه آغاز مذاكرات بعدي، به توافق ميپيوندد. ما با همپيمانان خود در جهت تقويت و گسترش مفاد توافق هستهاي تلاش خواهيم كرد. اين، شامل تلاش براي آزادي امريكاييهاي بازداشتشده در ايران نيز ميشود و ما تلاش خواهيم كرد تا به شركاي خود در كاهش تنشها و پايان دادن به درگيريهاي منطقهاي از جمله جنگ فاجعهبار در يمن كمك كنيم.
همچنين اقدامات لازم را انجام خواهم داد تا اطمينان حاصل كنم كه تحريمهاي ايالاتمتحده مانع از جنگ ايران عليه كوويد19 نميشوند و در روز اول، منع سفر ننگآور ترامپ كه شماري از كشورها با اكثريت جمعيت مسلمان را هدف گرفته، لغو ميكنم.
سوم، ما به تلاش براي ترغيب ايران به عقبنشيني از فعاليتهاي بيثباتكننده كه دوستان و شركاي ما را در منطقه تهديد ميكنند، ادامه خواهيم داد.
امريكا همچنين با استناد به توافق مساعد امنيتي امريكا و اسراييل كه در زماني كه معاون رييسجمهوري بودم امضا شد، با اسراييل از نزديك همكاري خواهد داشت تا از توانايي آن براي دفاع از خود در برابر ايران و گروههاي متحد آن اطمينان حاصل شود. ما به استفاده از تحريمهاي هدفمند عليه نقض حقوق بشر در ايران، حمايت اين كشور از «تروريسم» و برنامه موشكهاي بالستيك آن ادامه خواهيم داد. اگر ايران تقابل را انتخاب كند، من آمادگي دفاع از منافع حياتي و نيروهاي خودمان را دارم، اما اگر ايران گامهايي بردارد تا نشان دهد آماده است در مسير ديپلماسي گام بردارد، من هم براي اين كار آماده هستم. دولت بايدن با بازگرداندن جهان به سمت امريكا، درست كردن سياست در قبال ايران را در اولويت قرار خواهد داد.
منبع ديپلماسي ايراني