روي سخنمان با شماست آقاي رييس جمهور!
آقاي روحاني زندگي مردم سخت است و سختتر ميشود
سيامك رحماني
آقاي روحاني! زندگي مردم سخت است و سختتر ميشود. هزينه زندگي هر روز بيشتر تنوره ميكشد و گراني كه پايش را بر گلوي قشر ضعيف گذاشته هر ساعت فشارش را بيشتر ميكند. قشر ضعيف هر روز نحيفتر ميشود و قشر متوسط ضعيفتر. تاب و توان مردم مثل ساعت شني، بيوقفه در حال فرو ريختن و لاغر شدن است و كسي چشماندازي براي متوقف شدن اين وضع نميبيند.
آقاي روحاني! اين حرفها براي خودمان تازگي ندارد. غرغرهايي است كه بيست و چهاري داريم تكرارش ميكنيم. اگر داريم شما را خطاب قرار ميدهيم به خاطر اين است كه كار ديگري ازما ساخته نيست. به خاطر اين است كه نميدانيم سرمان را بايد به كدام طرف بگردانيم و با كي حرف بزنيم. آقاي رييسجمهوري! ما نميدانيم شما از وضعيت ما و از شرايطي كه مدام دارد بر سر ما آوار ميشود، خبر داريد يا نه. قبلا فكر ميكرديم، خبر داريد و كاري از دستتان برنميآيد. اما حالا در مورد آگاهيتان از اوضاع هم مردد شدهايم. از حرفهايتان كه برنميآيد، خبر از حال ما داشته باشيد. نه خودتان نه معاونها و اغلب وزرايتان. اين اواخر حرفهايتان چنان شوخ و شنگ و فارغالبال است كه انگار اصلا در دنياي ديگري هستيد. اين تاكيد مدوامتان بر اينكه مردم دارند مقاومت ميكنند، اينكه مدام ميگوييد مردم راضي هستند اينكه روز يكشنبه هم تاكيد كرديد، مردم به خاطر آب و برقشان كه قطع نميشود به شما اعتماد دارند. اين حرفها را از كجا ميآوريد، آقاي رييسجمهوري؟! كدام مشاوري گفتنشان را به شما توصيه ميكند؟ كدام اتاق فكر؟ اين حرفها نه كه به مردم اميد و دلخوشي نميدهد كه همه را نگرانتر ميكند. به همهمان يادآور ميشود كه شما از فشاري كه به مردم وارد ميشود، بيخبريد. از حال بد مردم بيخبريد. اگر خداي نكرده اين حرفها را خوانديد، سريع سر برنگردانيد كه مردم توقعشان زياد است كه از حال و روز دولت خبر ندارند. داريم آقاي روحاني. از حال و روز دولت و دست بستهاش و از همه تحريمها و محدوديتها باخبريم. از اينكه نفت صادر نميشود و دلار به حسابها نميآيد باخبريم. اما گذشته از اينكه چنين شرايطي انتخاب خيلي از مردم نبوده، گذشته از اينكه بخش بزرگي از جامعه با همه راهي كه شما پيمودهايد و با ايدهها موافق نبودهاند، امروز به اينجا رسيدهايم و راه شما از ما جدا نيست. شما برخلاف تصوري كه احتمالا داريد و برخلاف آنچه از حرفهايتان به نظر ميرسد در كشتي ديگري نيستيد. مردم توقع معجزه از شما ندارند اما حق دارند، انتظار واقعبيني داشته باشند. حق دارند، بخواهند كه اگر توفان و مصيبتي در كار است شما خرجتان را جدا نكنيد. اينقدر خوشبين و خوشحال نباشيد. مردم تصور ميكنند، رييسجمهوري كه حتي براي شروع سال تحصيلي از پشت شيشهها و ديوارها بيرون نميآيد حال بچههايشان را درنخواهد يافت؛ بچههايي كه قرار است در اوج بيماري به مدرسه بروند. فكر ميكنند وقتي كه در شروع سال تحصيلي دانشگاهها هم بيرون نميآييد و پيامتان را در فضاي مجازي منتشر ميكنيد، متوجه سختي و رنجي نخواهيد شد كه كادر درمان و پزشكي در اين چند ماه تحمل كردهاند. بيماري، چالشهاي اجتماعي و وضعيت اسفبار اقتصادي، امان بخش بزرگي از جامعه را بريده و آنچه مردم از شما ميبينند، همراهي و همدلي نيست آقاي رييسجمهوري! قبول كنيد، انتظار زيادي نيست. اينكه مردم بخواهند رييسجمهور منتخبشان در روزهاي سخت كنارشان باشد و حتي اگر وعدههاي زمان انتخابات را فراموش كرده يا كنار گذاشته حداقل مردم را فراموش نكند، درخواست زيادي نيست. ما كه نميدانيم شما چه ميدانيد آقاي روحاني! قيمت مسكن و خودرو در ماههاي اخير همان راهي را رفته كه در دو سال گذشته در پيش داشته و حالا داشتن خانه و خودرو براي خيليها تبديل به رويا شده همان طور كه ديگر اجناس و كالاهاي اساسي زندگي. درباره قيمت دلار و سكه شايد به شما چيزي نميگويند و خبر نداريد. ما كه نگراني در حرفها و رفتارتان نميبينيم. پول ملي دارد بيارزش ميشود و همه مردم مثل بعضي مسوولان دلشان به حسابهاي بانكي پر و پيمان و املاك و سرمايهاي كه بشود با آن زندگي كرد، گرم نيست. كاش ميآمديد و ميگفتيد كه درد مردم را ميفهميد كه حتي اگر چشماندازي نداريد، اين اوضاع وخيم را در كنار مردم سر خواهيد كرد به اميد روز بهتر.
كاش ميگفتيد كه به خاطر اين شرايط شما هم كمي به خود سختي ميدهيد. ميگفتيدكه شما هم مثل مردم با خودروي بيكيفيت و گران وطني رفت و آمد خواهيد كرد. كاش ميگفتيد كه به خاطر مردم كره را از صبحانهتان حذف ميكنيد.كاش ميگفتيد به احترام مردم دستور دادهايد، درجه كولرهاي محل حضورتان را كمي كم كنند. اينها پوپوليستي هم باشد دردي از مردم را هم دوا نكند شايد به خودتان كمك كند كه از اين حال و هواي مفرح خارج شويد. شايد كمكتان كند كه كمي از اين اوضاع عصباني و نگران شويد. به ميان مردم بياييد و فريادهايشان را گوش كنيد و اشكهايشان را ببينيد شايد كمي يخهايتان آب شود. شايد اينقدر راحت از تابآوري و رضايت خاطر و تحمل مردم صحبت نكنيد. تندي ما را ببخشيد آقاي رييسجمهوري! راستش بايد از اين تندتر باشيم. اگرچه فايدهاي هم ندارد. اگرچه اتفاقي هم نميافتد. حالا هم شما را مخاطب قرار دادهايم چون صدايمان به جاي ديگري نميرسد. فكر ميكنيم كمتر كسي صدايمان را ميشنود. شما را مخاطب قرار دادهايم چون فكر ميكنيم به خاطر رايي كه به شما دادهايم ممكن است هنوز كمي خود را مديون ما مردم بدانيد. همين گلايهها و انتقادها را غنيمت بدانيد آقاي روحاني! همين مطالبهگري را غنيمت بدانيد. شايد روزي از همين هم نااميد شويم. شايد روزي به كلي مأيوس شويم. شما بگوييد، دلمان به چي بايد خوش باشد. به كدام آيندهاي كه نشان ميدهيد، به كدام دلگرمي اي كه ميدهيد. شما بگوييد آقاي رييسجمهوري! چرا بايد همچنان درهاي اين رابطه باز باشد و به شما گلايه كنيم. بابت كدام پاسخي كه ميدهيد. بابت كدام اشكي كه به خاطر حال مردم به چشم ميآوريد. ما را ببخشيدآقاي رييسجمهوري! اينها را مينويسيم تا شايد كمي حالتان دگرگون شود. شايد دستوري بدهيد. شايد بغضي بكنيد. ما كه از حال شما خبر نداريم آقاي رييسجمهوري. به ما كه چيزي نميگوييد.